روشهای آماده کردن فرزند اول برای ورود فرزند دوم
فرزند اول به عنوان اولین ورودی جدید به خانواده برای پدر و مادرها متفاوت است. والدین و حتی خانواده های دختر و پسر همگی برای تولد اولین نوزاد لحظه شماری می کنند و همه محبت، عشق خود را در بالاترین حد به او به اشکال مختلف ابراز می کنند. با تولد فرزند دوم، فرزند اول احساس می کند آن محبت اولیه که فقط متعلق به او بوده حالا باید تقسیم شود و این موجب نارضایتی و بروز رفتارهایی از او می شود. باید فرزند اول را برای ورود خواهر یا برادر جدید چگونه آماده کرد؟
با وجود سختیهایی که برای بچههای طلاق پیش میآید، آنها نسبت به بچههای دیگر ویژگیهایی را به دست خواهند آورد که تک تکشان ارزشمند هست. در این مطلب، با هفت ویژگی مثبت بچههایی که توسط مادرانشان بزرگ میشوند، آشنا میشوید.
۱ . قدر پول را میدانند
بچههایی که مادرشان به تنهایی بزرگشان میکند، ارزش هر هزار تومانی را میدانند. آنها شاهد تلاش مادر برای کار کردن، پول درآوردن و گرداندن چرخهای زندگی هستند و برای همین هم ولخرجیهای بچهها دیگر را ندارند. در عوض توقعات حساب شدهای دارند و برنامهریزی مالی را از همان کودکی یاد میگیرند. این بچهها در بزرگسالی هم به پسانداز کردن ادامه میدهند و اغلب از نظر مالی موفق خواهند شد.
۲ . کمک کردن را بلدند
مادران تنها، فرشتههای کوچکی دارند که در هر شرایطی برای کمک کردن آمادهاند. این بچهها از همان کودکی در هر کاری که از دستشان بربیاید به مادرشان کمک میکنند و سعی میکنند بخشی از بار روی دوش او را بردارند. این کمک کردن میتواند با جمع کردن میز شام و یا گردگیری کردن شروع شود و با پس انداز کردن و خرج کردن آن برای هزینههای شخصیشان بیشتر شود.
۳ . طاقتشان زیاد است
همهی ما میدانیم تغییر میتواند ترسناک باشد، اما دنیای امروز شاهد حضور بچههایی است که تغییر آنها را از پا درمیآورد! کشورهای غربی شاهد سیلی از دانشجویان سال اولی هستند که زیر بار تغییر و مستقل شدن، کمر خم کردهاند. در حالی که بچههایی که توسط یکی از والدین بزرگ میشوند و طلاق پدر و مادرشان را تجربه کردهاند، یکی از بزرگترین تغییرات زندگیشان را تجربه کرده و آن را پشت سر گذاشتهاند. آنها میدانند نمیتوان از تغییرات فرار کرد و باید مثل یک موج سوار، روی آنها سوار شد و حرکت کرد. در غیر این صورت غرق شدن حتمی است!
۴ . قدردانی میکنند
فرض کنید در خانوادهای بزرگ میشوید که مادرتان برای راحتی شما شبانهروز تلاش میکند. از صبح تا شب سر کار است و شبها وقتش را صرف رسیدگی به شما میکند. قطعا در چنین شرایطی شما قدردانی از سخت کار کردن را یاد میگیرید. در مورد بچههای مادران تنها اوضاع دقیقا به همین منوال است. برای همین هر اضافه حقوق یا ارتقای شغلی مادرشان قلب آنها را هم به شادی درمیآورد و ساده از کنارش نمیگذرند.
۵ . کلیشههای جنسیتی ندارند
«مرد گریه نمیکند»، «شاهزاده سوار بر اسب سفید»، اینها کلیشههای جنسیتی هستند. این کلیشهها به مردان یاد میدهند گریه کردن کار زنان است و زنان ضعیف هستند، پس مردها نباید گریه کنند، چون گریه کردن یعنی ضعیف بودن. همچنین به دخترها یاد میدهند به جای تلاش کردن و خوشبخت کردن خودشان منتظر مردی قدرتمند بمانند که آنها را زیر چتر حمایت خودش بگیرد. مردی که اصلا معلوم نیست روزی بیاید یا نه! این کلیشههای جنسیتی بین بچههای مادران تنها، اصلا رایج نیستند. پسرها تلاش و قدرت مادرشان را میبینند و متوجه میشوند زنان اصلا ضعیف و شکننده نیستند. دخترها هم یاد میگیرند به جای نشستن و چشم به راه ماندن برای چیزی که قطعیتی ندارد، از جایشان بلند شوند و برای خوشبختی خودشان دست به کار شوند.
۶ . مفهوم خانواده برایشان متفاوت است
خانواده به صورت کلیشهای ترکیبی از پدر، مادر و فرزندان است. در حالیکه بچههای مادران تنها یاد میگیرند خانواده میتواند ترکیبی از مادر، مادربزرگ و خودشان باشد. این فهم متفاوت از خانواده به بچهها انعطاف پذیری را یاد میدهد و کمکشان میکند تعریف خانواده را عوض کنند:«خانواده جایی است که در آن عشق، آرامش و حمایت باشد.» این بچهها در آینده، تلاش میکنند برای خانواده خودشان هم سه ویژگی بالا را فراهم کنند و نگذارند هر چیزی آرامش خانوادهشان را به هم بزند.
۷ . همدردی میکنند
چالشهای پیش روی مادران تنها کم نیستند. از چالشهای محیط کار گرفته، تا مسائل مالی و بزرگ کردن بچهها. فرزندان این مادرها به خوبی یاد میگیرند در شرایط سخت در کنار مادرشان و به عنوان حامی او قرار بگیرند. آنها همچنین همدردی کردن را خوب یاد میگیرند و زمانی که بزرگ شوند هم مشکلات زنان را بهتر درک خواهند کرد. این بچهها به خوبی میدانند چطور خودشان را جای بقیه بگذارند و احساسات آنها را درک کنند.
منبع : نی نی سایت