من لیسانس حقوق دارم و در یک شرکت خصوصی مشغول به کار هستم. چند سال قبل با کیانوش ازدواج کردم. اوایل زندگیمان خوب بود اما مدتی قبل متوجه شدم که او معتاد شده است. چندین بار سعی کردم او را ترک بدهم اما بیفایده بود. درنهایت تصمیم گرفتم طلاق بگیرم. بههمین دلیل به دادگاه رفتم و درخواست جدایی دادم. همسرم که از این ماجرا با خبر شد، شروع به تهدید کرد او میگفت اگر از طلاق منصرف نشوی پشیمانت میکنم. تهدیدهای کیانوش ادامه داشت و اختلاف من و او نیز روزبهروز بیشتر میشد و جدا زندگی میکردیم.
زن جوان گفت: صبح روز حادثه در حال رفتن به محل کار بودم که ناگهان کیانوش از پشت خودرویی که در کنار خیابان پارک بود بیرون آمد. انگار
در کمین من نشسته بود تا از خانه خارج شوم. بعد هم با ظرفی که در دست داشت به سمتم آمد و اسیدی که داخل ظرف بود را روی من ریخت. با اینکه ماسک بهداشتی داشتم اما بشدت دچار سوختگی شدم و تنها کاری که از دستم برمی آمد این بود که از مردم کمک بخواهم و زنگ خانه همسایه را بزنم. کیانوش هم پس از ریختن اسید پا به فرار گذاشت.
بهدنبال این اسیدپاشی، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت شوهر اسیدپاش را صادر کرد.
