این زن وقتی نزد کارآگاهان پلیس استان فارس رفت، گفت: شوهرم به نام مجید برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و بعد از آن دیگر خبری از او نشد و حتی تلفنش را هم جواب نمیدهد و من نگران هستم که مبادا اتفاقی برایش رخ داده باشد.
کارآگاهان بعد از تشکیل پرونده اولیه، تلاش خود را برای یافتن ردی از مجید آغاز کردند، اما این تحقیقات بینتیجه بود تا اینکه جسد فردی ناشناس پیدا و در بررسیهای ابتدایی معلوم شد این فرد همان مجید است که به قتل رسیده است.
نکته عجیب در این پرونده، آن بود که همسر مجید بعد از اعلام شکایت و مطرحکردن خبر مفقودشدن شوهرش، دیگر موضوع را پیگیری نکرده بود.
کارآگاهان که به این موضوع ظنین شده بودند، به بررسی زندگی خانوادگی مقتول پرداختند و پی بردند او و همسرش به نام فتانه اختلافهای شدیدی با هم داشتهاند.
افشای این موضوع سبب شد فتانه با دستور قضائی بازداشت شود. او که ابتدا سعی میکرد وانمود کند بیگناه است، در بازجوییهای تخصصی وادار به اعتراف شد و گفت: من و مجید از چند ماه قبل با هم دچار اختلافهای شدیدی شدیم؛ طوری که دیگر نمیتوانستم با او زندگی کنم. از طرفی شوهرم من را طلاق نمیداد. اختلافات ما ادامه داشت تا اینکه روز حادثه بار دیگر با هم جروبحث کردیم. من که بهشدت عصبانی شده بودم و کنترلی بر رفتارم نداشتم، کارد میوهخوری را برداشتم و با آن ضربهای به گردن مجید زدم. شوهرم غرق در خون شد و روی زمین افتاد. زمانی به خودم آمدم و فهمیدم چه کردهام که دیگر کار از کار گذشته و همسرم فوت شده بود. درحالیکه بهشدت ترسیده بودم، جسد را از خانه خارج کردم و بعد هم با مراجعه به پلیس اعلام کردم شوهرم گم شده است. میخواستم با این کار، سوءظنهای احتمالی نسبت به خودم را برطرف کنم.
این زن هماکنون در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
23302