اما بعد از پیگیری متوجه شدم که نشست محدود است و افطاری ساده ای هم در نظر گرفته شده است.
به خصوص که گفته شده بود در این نشست از جمعی از فعالان سیاسی از گروههای مختلف دعوت شده است.از اعظم طالقانی و بهزاد نبوی و علی شکوری راد و جلایی پور گرفته تا باهنر و بادامچیان و مصباحی مقدم و توکلی و حداد عادل.
ناگفته پیدا بود که رئیس جمهور در این نشست می خواهد جناحهای سیاسی را سر یک میز بنشاند تا به جای خط و نشان کشیدن در رسانه ها شاید با این گفتگو به درک مشترکی از وضعیت و شرایط خطیر کشور برسند و خوش بینانه این ضیافت مقدمه ای باشد برای گفتگوی های بعدی و رسیدن به تفاهم ملی که سال هاست همه در فضا از آن سخن می گویند،اما در عمل و روی زمین اتفاقی که بتواند جامعه ایران و مشکلاتش را از سیاست زدگی برهاند، هنوز به واقعه تبدیل نشده است.
فرصت محدود بود و حرفها زیاد و قابل پیش بینی بود که همه حاضرین که وقت گرفته بودند، مجالی برای صحبت فراهم نشود.
وقت صحبت به من هم نرسید و امیدوارم در صورت ادامه این هم اندیشی ها مجالی برای طرح همه دیدگاهها دغدغه ها و انتقادها و پیشنهادها فراهم شود.
در نهایت شش نفر از حاضرین در نشست صحبت کردند و پایان نشست هم نوبت به رئیس جمهور رسید که هم پاسخ نقدهای طرفین را بدهد و هم روایتی واقع بینانه و دقیق از شرایط کشور را در این جمع مطرح کند.
من به عنوان یکی از حامیان روحانی که در انتخابات ۹۶ به بیش از ۳۰ استان برای سخنرانی در حمایت از او و برنامه هایش سخنرانی کردم و امروز یکی از حامیان منتقد ایشان هستم، اگر بخواهم ارزیابی منصفانه ای از آن نشست داشته باشم،به نظرم رئیس جمهور در آن نشست بهترین حرفها را زد و بهترین سخنران نشست بود. او در این نشست از موانع پیش روی دولت و عدم تناسب اختیار و مسئولیتهایش گفت. اینکه نهادهای موازی آنچنان منتخب مردم را در تنگنا گذاشته اند که دیگر نمی توان نسبت روشنی بین مسئولیت ها و اختیارات او برقرار کرد و از جمع خواست که در عبور کشور از این شرایط سخت همراهی کنند. با این همه او در نهایت از امید گفت.
پس از انتشار این سخنان عده ای در نقد به اظهارات او گفتند، مگر روحانی قبل از آمدن از اختیارات خود اطلاع نداشت!؟ پس چرا در انتخابات این همه وعده داد.
بله این نقد به او وارد است. شاید در دور دولت اول او به دلیل شرایط کشور در پسا احمدی نژاد کسی درک نکرد که در آن هشت سال دولت موازی از چه حدی از قدرت سیاسی و اقتصادی برخوردار است. اما در دولت دوازدهم این واقعیت با حجمی از موانع که پیش روی دولت منتخب قرار داده شد، این واقعیت آشکار تر شده است.
آقای روحانی در این نشست با طرح این موضوع همه را فارغ از اینکه به چه جریانی منتسب هستند در مواجهه با این سؤال مهم قرار داد.
سؤالی که تا انتخابات ۱۴۰۰ پیش روی حاکمیت، نهادهای غیر منتخب غیر پاسخگو و احزاب و فعالان سیاسی و مردم قرار خواهد گرفت.
اگر قرار است جمهوری اسلامی به اهداف بلند و کوتاهی که در انقلاب ۵۷ به دنبال آن بود دست پیدا کند، رکن اصلی آن جمهور مردم هستند و به میزانی که نهادهای غیر منتخب در برابر نهادهای انتخابی قدرت نمایی کنند و آن ها را از اثرگذاری در تامین خواست مردم بیندازند، اصلی ترین رکن نظام برآمده از این انقلاب یعنی خواست ولی نعمتان انقلاب اسلامی یا جمهور مردم به محاق خواهد رفت و نظام برآمده از انقلاب نیز نسبت خود را با اهداف انقلاب اسلامی از دست خواهد داد.
در شرایطی که فشارها از جانب مخالفین ایران به حداکثر ممکن رسیده و کشور را به حالت شبه جنگ در آورده اند، باید به راهکارهایی اندیشید که در تلازم همراهی حداکثری مردم با نظام است.
این همراهی به طور قطع در تناقض با تضیف دولت منتخب و مستقر و نهادهای برآمده از رأی مستقیم است.
* عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت
۲۷۲۱۵