هر ساله در ماه مبارک رمضان سریالهایی از شبکههای مختلف سیما روی آنتن میرود تا پس از افطار اوقات فراغت روزهداران را به گونهای شایسته پر کند. رسانه ملی در سالهای گذشته تلاش میکرد در کنار شادی و امیدی که به جامعه میبخشد تا حدی انگیزههای ایمانی را هم در مخاطبان بیدار کند، اما امسال خبری از این حال و هوا نیست و مخاطبان هم همچون ادوار گذشته از برنامههای تلویزیون استقبال نکردهاند. در این گزارش نگاهی اجمالی به چهار سریال «زیرخاکی»، «بچه مهندس ۳»، «سرباز» و «پدر و پسری» داریم.
نظرسنجی مرکز تحقیقات در هشت روز ابتدایی ماه مبارک رمضان نشان میدهد که ۸۱ درصد مردم بیننده برنامههای سیما بودهاند و تا اینجا «زیرخاکی» شبکه «یک» توانسته بیشترین مخاطب را به خود جذب کند.
در این نظرسنجی که در سراسر کشور انجام شده، تا هشت قسمتی که از سریالهای ویژه ماه رمضان روی آنتن رسانه ملی رفته است، سریال زیرخاکی با ۴۴ درصد، پربینندهترین سریال سیما بوده و رضایت ۷۴ درصد از بینندگان را در حد «زیاد» جلب کرده است. «بچه مهندس۳» شبکه «دو» با جذب ۳۳.۳ درصد و «سرباز» شبکه سه با ۲۴ درصد مخاطب در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
زیرخاکی و استقبال مخاطبان
شبکه یک سیما برخلاف سال گذشته امسال با سریالی طنز به خانه مردم آمد. «زیرخاکی» به کارگردانی جلیل سامان و تهیهکنندگی رضا نصیرینیا عنوان این مجموعه است که در آن پژمان جمشیدی و هادی حجازیفر حضور دارند. در این سریال پژمان جمشیدی به عنوان قهرمان اصلی سریال به دنبال گنج است، اما دائماً اتفاقاتی برایش رخ میدهد که شکلی طنز به قصه میدهد. این اثر در رمضان امسال توانست عنوان پرمخاطبترین سریال تلویزیون را به خود اختصاص دهد. البته به لحاظ مضمونی این سریال ارتباطی به ماه رمضان ندارد، اما زبان طنز آن سبب شده تا مخاطبان را با خود همراه کند.
در نقد و بررسی سریال و با توجه به بضاعت کنونی تلویزیون باید به نکات مثبت زیر خاکی امتیاز بیشتری نسبت به ضعفها داد، زیرا کارگردانی حساب شده جلیل سامان تا حدی به این اثر انسجام داده است، به ویژه وقتی این سریال را با آثار مشابهی، که به اسم طنز در سیما تولید میشود، مقایسه کنید این موضوع را درمییابید. نکته مثبت دیگر درباره این سریال به بازیهای خوب هنرمندان آن باز میگردد. ژاله صامتی، هادی حجازیفر به همراه پژمان جمشیدی مثلث خوبی را تشکیل دادهاند. ضعف این اثر به ناپختگی کارگردان در طنز برمیگردد که در دکوپاژ و میزانسن به خوبی عیان است. البته این سریال پیش از پخش نیز حواشی داشت اما با تمام این موضوعات این روزها میهمان خانههای ایرانیان است.
سقوط بچه مهندس
فصل سوم «بچه مهندس» تدارک ویژه شبکه دو سیما در رمضان ۹۹ است، مجموعهای که نه به دلیل جذابیت و نه به لحاظ موضوع همخوانی چندانی با ماه مبارک رمضان ندارد. البته شاید بتوان زبان طنز زیرخاکی را توجیهی برای مضمونی غیر مرتبط این اثر دانست، اما بچه مهندس این ویژگی را هم ندارد. ساخته جدید علی غفاری، کارگردان مجموعه یک سقوط آشکار است، چون در دو فصل قبلی، فیلمساز توانسته بود با محور قرار دادن داستانی انسانی به دور از شعارزدگی در جذب مخاطب موفق باشد، اما تمام آنچه را کارگردان در دو فصل اول و دوم رشته بود در فصل پایانی بر باد داده و این روند سبب تنزل کیفی مجموعه شده است.
بچه مهندس از منظر کارکرد تبلیغی هم موفق نیست، زیرا در ظاهر قرار است در این مجموعه شاهد صلابت علمی و تسلیحاتی کشورمان باشیم، اما صحنهسازیهای ناشیانه سبب شده این اثر به جای جذابیت تصویری شکلی طنز به خود گیرد. این معضل به رویکردهای سفارشی سازی بازمیگردد که متأسفانه تهیهکننده و کارگردان هم به آن تن دادهاند. این اثر در انتخاب بازیگران برای ایفای نقشها هم در این فصل موفق نبوده است و اگر نحوه ایفای نقشها در فصلهای مختلف را باهم مقایسه کنید، درمییابید که بازی کودکان مجموعه بسیار زیباتر و دلچسبتر از بازیهای بازیگران باسابقه این اثر است.همچنین، شخصیتها در این مجموعه به شدت کلیشهای و شعاریاند. برای مثال افراد مرفه در این مجموعه کاملاً بیقیدند و خانواده برایشان اهمیتی ندارد و تنها افراد فرودست جامعه نگران آینده فرزندان و ارزشهای خانوادگیاند.
بهترین زمان برای اثری ضعیف
«سرباز» ساخته هادی مقدم دوست شاید عجیبترین سریال رمضانی امسال است. روایتی سرد و کسلکننده به مخاطب اجازه همراهی با مجموعه را نمیدهد و البته باید اشاره کرد که این سریال در بهترین زمان در کنداکتور برنامهها قرار گرفته است. داستان فیلم درباره پزشک جوانی به نام یحیی است که عازم خدمت سربازی میشود و همین موضوع اتفاقات جدیدی برایش رقم میزند. این سریال قرار است اثری باشد که به آموزههای دینی در کانون خانواده میپردازد، اما این خواسته در این مجموعه عملی نشده و حتی گاهی به جاده خاکی هم رفته است.
چند عامل در عدم استقبال مخاطبان در این اثر بسیار مؤثرند که مهمترین آن شخصیتپردازیهای سرد آن باز میگردد. شخصیتها در این اثر به شدت ناملموس و شعاریاند و گاهی رفتارها آنقدر شعاری است که سبب دلزدگی مخاطبان میشوند. چینش بازیگران هم جزء نکاتی است که گویی کارگردان برای انتخابش ملاک خاصی را در نظر نگرفته است و این ناپختگی از هادی مقدم دوست بعید است.درباره سریال «سرباز» سؤالی مطرح است که چگونه سردترین مجموعه رمضان بهترین زمان پخش را به خود اختصاص داده است، اگر به این پرسش پاسخ دهیم درمییابیم که چرا رسانه ملی گوی رقابت را در مواجهه با شبکههای فارسی زبان باخته است، چرا در رسانه ملی تنها چیزی که اهمیت ندارد اصول مخاطبشناسی است و روابط جای ضوابط را در رسانه ملی گرفته است، مجموعه سرباز سبب شد تا مخاطبان به سریال تکراری «متهم گریخت» روی آوردند و زمان خود را هرچند با یک اثر تکراری اما سرگرم کننده سپری کنند.
کجسلیقگی در کنداکتور پخش
«پدر و پسری»، عنوان آخرین سریالی است که از شبکه پنج روی آنتن میرود؛ سریالی که به لحاظ کیفی از مجموعه سرباز و بچه مهندس بهتر است، اما قربانی زمان پخش نامناسب شده است. محمدرضا حاجیغلامی این سریال اپیزودیک را کارگردانی کرده و در آن داستان پدری روایت میشود که پس از بازنشستگی سعی میکند بیکار نماند و به هرجایی سرک میکشد و همین عامل اتفاقاتی طنز را در سریال رقم میزند، البته کیفیت این اثر در مقایسه با آثار خوب گذشته چندان چشمگیر نیست، اما اگر ملاک قیاسمان سریال سرباز و بچه مهندس باشد باید به این مجموعه نمره بهتری داد. در همین زمینه باید از مسئولان سیما پرسید چگونه این مجموعه زمان بهتری در کنداکتور پخش ندارد و آیا این کجسلیقگی تنها یک اشتباه در انتخاب است؟ در این سریال مهران رجبی، عزتالله مهرآوران، مریم سرمدی، افشین سنگچاپ، محمدجواد جعفرپور، کتایون بختیاری و یدالله شادمانی نقشآفرینی کردهاند.
در پایان باید اشاره کرد که هیچیک از سریالهای رمضان ۹۹ جز آثار ماندگار رسانه ملی نیستند، به ویژه وقتی آنها را با مجموعههایی چون «صاحبدلان»، «میوه ممنوعه»، «اغما» و… مقایسه کنیم و رسانه ملی باید آسیبشناسی جدی کند که اولاً چرا کیفیت آثار پایین است و ثانیاً چرا در ماه مبارک رمضان مجموعههای تلویزیونی رنگ و بوی رمضان ندارند؟