روسها با هدف مبارزه با داعش که ممکن است در صورت تقویت از مرزهای شمالی افغانستان به آسیای مرکزی و قلمرو روسیه نفوذ کنند، خواستار تقویت و سهیم شدن طالبان در قدرت شده است(دفع افسد به فاسد).
می دانیم که یکی از دلایل حضور روسیه (طبق اظهار نظر رسمی مقامات روسی) در سوریه با هدف نابودی گروههای تروریستی از منشاء قفاز شمالی بود که اعلام شده بود بین 6 تا 7 هزار جنگجو هستند. اکنون روسیه اعلام می کند که پس از دفع فتنه داعش و سوریه 11 هزار جنگجو از منشاء کشورهای CIS در افغانستان حضور دارند و قصد نفوذ به منطقه آسیای مرکزی از طریق افغانستان دارند(گویا نه تنها آنها در سوریه نابود نشده اند، بلکه بر تعد آنها افزوده شده است و معلوم نیست روسیه در سوریه چه اهدافی را دنبال می کرده است که نه تنها سبب از بین رفتن جنگجویان تروریست مورد نظر نشده، بلکه بر تعداد آنها هم افزوده شده است).
باید یاد آور شد که ناامنی و ترورزیم و مواد مخدر بعد از اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی پدید آمد و گسترش یافت. اکنون جا دارد ملت افغانستان بابت اشغال نظامی خاک خود از سوی روسها از روسیه(جانشین شوروی) درخواصت غرامت کند.
در صورتی که در شرایط کنونی و فرمول آمریکا، موجب سهیم شدن طالبان در دولت شده و آنها حکم رسمی گرفته باشند، روزگار ملت افغانستان را به تباهی خواهند کشید. اینها جنایتکار جنگی هستند و باید در دادگاه بین المللی جنایی برای جنایت علیه بشریت و قتل عام و کشتار جمعی محاکمه شوند.
مگر صربها همین کار را در بوسنی نکردند؟ فرماندهان صرب محاکمه شدند. اگر صربها مسلمانان را می کشتند مسیحی و مخالف اسلام بودند ولی طالبان که خود را مسلمان می دانند چرا مسلمانان بیگناه هم وطن خود را می کشند؟ طالبانی که برای بدست گرفتن قدرت سالها مردم را ترور می کنند و شهروندان افغانستان یعنی هم وطنان خود را به قتل می رسانند و شهرها را بمب گذاری و اموال عمومی و دراریی های ملی را به نابودی می کشانند، چگونه می توانند پس از سهیم شدن در قدرت برای کشور مفید باشند؟
چه تضمینی بر قول این قوم شریر و جنایتکار وجود دارد؟ بدا به حال ملت افغانستان که با دشمن داخلی خود در جنگ است. دشمنی که با رواج خشونت و تولید و تجارت مواد مخدر موجب اعتیاد و ضرر و زیان به جامعه انسانی شده، و با گروگان گرفتن ملتی درمانده می خواهد بر یک کشور حکومت کند. به جای اینکه شوری امنیت سازمان ملل در فکر برقراری صلح در افغانستان با نابودی نیروهای تروریست باشد، سرنوشت افغانستان را به دست ایالات متحده و طالبان داده است. بر فرض خروج نظامیان خارجی از افغانستان، آیا طالبان دست از جنایت خواهند کشید؟ تصور می رود با خالی شدن عرصه از نیروهای مسلح و بدست گرفتن قدرت توسط طالبان، انتقام گیری و تسویه حسابهای شخصی و قتل و ترور آغاز خواهد شد و دوره سیاهی از تاریخ افغانستان رقم خواهد خورد. خصومت طالبان با پیشرفت علم و تکنولوژی و فرهنگ است. دوره سیاه حکومت طالبان در افغانستان در دهه . ۱۹۹۰ . گویا به فراموشی سپرده شده است.
چاره کار در بسیج ملی مردم افغانستان برای مقابله و خلع سلاح طالبان و ایستادگی در برابر این نیروی شیطانی است. سعدی می فرماید:
پشه چو پر شد بزند پیل را
با همه تندی و صلابت که اوست
مورچگان را چو بود اتفاق
شیر ژیان را بدرانند پوست
طالبان برای اداره امور خود نیاز به پول و اسلحه دارد. پول از طریق کمکهای خارجی و تجارت مواد مخدر تامین می شود. مفتیان جهان اسلام می توانند در این مساله ورود کنند هم تحریم کشت و تولید و فروش مواد مخدر را حرام اعلام کنند و هم علیه طالبان اعلام جهاد کنند و جامعه اسلامی افغانستان مصیبت زده را از شر این بلای زمینی و آسمانی نجات دهند. هنگامی که حکومت ایالات متحده با سلاح تحریم می تواند دولتهای قانونی را در تنگنا قرار دهد، چرا جامعه جهانی نمی تواند در جلوگیری از تامین مالی طالبان اقدام کند؟ وضعیت قرمز افغانستان مدتهاست که به صورت عادی در آمده است و مردم درمانده افغانستان بدان عادت کرده اند. در دوره اشغال نظامی افغانستان از سوی روسها( که سرمنشاء تباهی افغانستان از آن زمان آغاز و ترویج و توسعه ترور و کاشت و تولید و تجارت مواد مخدر پایه ریزی شد) آمریکا و غرب و برخی کشورهای اسلامی به طالبان و مجاهدین و کلا نیروهای مقاومت سلاح می رساندند. سوال این است اکنون که خود ایالات متحده هدف ترور طالبان است، سلاح طالبان از کجا تامین می شود؟
مادامی که سلاح و پول در اختیار طالبان است و مردم نا آگاه گروگان گرفته شده توسط آنها تولید کننده مواد مخدر برای طالبان وجود دارند، طالبان همچنان به قتل و غارت ادامه خواهد داد. باید چشمه تامین نیازهای مالی و تدارکاتی و سلاح و مهمات طالبان خشکانده شود. من خود در چندین کنفرانس بین المللی در باره افغانستان مشارکت داشتم متاسفانه مساله مواد مخدر کمتر مورد بحث قرار می گیرد در حالی که در صدر امور است و ام الخبائث جامعه نه تنها افغانستان بلکه منطقه، همین گل شیطان(مواد مخدر) است. به گمان من به جای نشر رویدادهای تاسف آور روزانه افغانستان که موجب قدرت گرفتن طالبان و هراس بیشتر ملت افغانستان از این جرثومه فساد شده است، به تولید محتوا اقدام شود و راههای حل مشکل ملت همسایه به بحث گذاشته شود.
تصور می رود با خالی شدن عرصه از نیروهای مسلح و بدست گرفتن قدرت توسط طالبان، انتقام گیری و تسویه حسابهای شخصی و قتل و ترور آغاز خواهد شد و دوره سیاهی از تاریخ افغانستان رقم خواهد خورد. خصومت طالبان با پیشرفت علم و تکنولوژی و فرهنگ است. دوره سیاه حکومت طالبان در افغانستان در دهه . ۱۹۹۰ . گویا به فراموشی سپرده شده است.
بیانیه سفارت ج.ا. ایران در کابل؛ درخصوص اظهارات اخیر وزیر خارجه آمریکا
در پی اظهارات مورخ 4 تیر/ سرطان 1398 آقای مایک پمپئو وزیر امورخارجه آمریکا در کابل مبنی بر تلاش ایران برای برهم زدن روند مذاکرات صلح افغانستان، سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل به منظور روشن شدن افکارعمومی از مواضع خود در این ارتباط، نکاتی را به اطلاع مردم شریف افغانستان میرساند:
صلح خواست عمومی جامعه افغانستان بوده و هر ساز و کاری که برای تحقق این آرزوی دیرینه؛ مورد توافق دولت، جریانات سیاسی و مردم این کشور باشد، ازحمایت کامل و صد درصدی جمهوری اسلامی ایران برخوردار خواهد بود. بدیهی است برقراری هرچه سریعتر ثبات و امنیت پایدار در افغانستان؛ در راستای منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران بعنوان همسایه بلافصل افغانستان با مرزهای طولانی آن است و برهمین اساس ما همواره حامی صلح بوده و خواهیم بود.
سیاست جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تاکنون بر عدم تسری اختلافات خود با دیگر کشورها در محیط داخلی افغانستان بوده و امیدوار است که دیگر کنشگران نیز به این اصل وفادار باشند.
به نظر میرسد تحقق و پایداری هر فرایند صلحی در گرو برخورداری از حمایت مردم و دولت افغانستان بوده و پایبندی به اصل شفافیت در اطلاعرسانی پیرامون جزئیات مذاکرات جاری، روشی مناسبتر و موثرتر از فرافکنیهای صورت گرفته ازطریق طرح اتهامات غیرمستند و غیرسازنده است که بیشتر درصدد پرکردن خلا عدم درک صحیح از واقعیات و ضعف عملکردی نسبت به شرایط موجود میباشد.