فعال یا منفعل بودن دانشجویان هم، بستگی به خودشان دارد. گاها پیش می آید که برخی بگوید در دهه ۷۰ دانشجویان در فضای فعالتر و پرجنب و جوش تر بودند اما معتقدند که فضای امروز دانشگاه ها مانند همان دهه ۷۰ و حتی شاید بهتر هم شده است و فضای مشارکت وجود دارد.
دانشجوهای الان و آن زمان، هر دو دغدغهمند بودند و هستند. اگر امروز دانشجو دغدغهاش را مطرح نمیکند یا پیگیر نیست، بحثش جداست. ضمن اینکه فضای رسانهای آن موقع با امروز متفاوت بود. خاطرم هست تردیدهایی را در فضای دانشجویی ایجاد کردند که دانشجو به دنبال رفع تردیدش نرود. البته نمیخواهم دانشجو را متهم به آن کنم که پیگیر نیست اما گاهی هم مطالبهگری ندارند.
الان هم دانشجویان در قالب گروههای سیاسی، صحبتهایی با رسانهها دارند و حتی با رهبری هم دیدار می کنند. این مشکل که فضای دانشجویی دچار رخوت شده، متوجه مسئولان ذیربط هم هست. باید فضا را برای آن دسته از دانشجویان که مطالبهگرند، باز کنند. نمونه این بحث هم در گام دوم انقلاب هست که باید فضا برای دانشجو فراهم شود؛ این بستر را باید مسئولان فراهم کنند. وقتی شرایط را برای دانشجو فراهم نمیکنند، او هم احساس میکند حرفش شنیده نمیشود. وقتی هم که این احساس را بکند، در سکوت به سر میبرد؛ باید با این دسته از مسئولان که فضای مناسب برای مطالبهگری را از دانشجو دریغ میکنند، برخورد شود.
باور من بر این است که فضای مجازی هم در این زمینه ایفای نقش میکند. فضای مجازی برخی دانشجویان را به سمت و سویی نادرست و مبتذل برده است. علاوه بر دانشجوهای دغدغهمند، اساتید نیز این رخوت دانشگاه گله دارند.
نکته دیگر آن که تحزب را در کشور جدی نگرفتهایم. اگر مسئله تحزب جدی گرفته شود و تشکلهای سیاسی ساختارمند شکل بگیرند، آن وقت هر دانشجو با توجه به سلیقهاش حزبی را انتخاب کند. اگر نتوانیم این جذب نیرو را انجام دهیم، از طریق رسانههای خارجی به دانشجوها خوراک داده میشود.
* فعال سیاسی اصولگرا
۲۷۲۱۲