صحبت از جنگ آب و تشدید ناامنی در خاورمیانه سخن جدیدی نیست؛ امری که میتواند به پیچیدگی مناسبات امنیتی در منطقه گره خورده و بر مشکلات فزاینده منطقه بیافزاید. اهمیت آب در منطقه خاورمیانه امروز، مستقیماً به عامل تهدید امنیت منطقه تبدیل شده است. در این میان مناسبات هیدروپلیتیکی منطقه در حوضههای آبریز مشترک پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی خاص خود را دارد، یکی از این حوضههای آبریز مشترک، رودخانههای دجله و فرات است که با آبگیری سد ایلیسو وضعیت حساستری پیدا کرده. ترکیه همواره با اتهام آبدزدی از همسایگان و تلاش برای برقراری هیدروهژمونی در منطقه که میتواند منجربه پیچیده شدن مناسبات امنیتی منطقه شود روبروست؛ بررسی سیاست آبی ترکیه در قبال دو همسایه خود یعنی سوریه و عراق و واکاوی علت اصلی مشکلات بازیگران عمده حوضه رودخانههای دجله و فرات و تاثیر آن بر امنیت منطقه خاورمیانه هدف اصلی از نگارش این یادداشت است.
رودهای دجله و فرات و تمامی آبراههای فرعی این دو رود شبکه هیدروپلیتیکی دجله و فرات را تشکیل میدهند. این سامانه عظیم رودخانهای مساحتی حدود ۶۰۰/۳۵ کیلومتر مربع را در برگرفته است که اصلیترین سیستم رودخانهای غرب آسیا بهحساب میآید. شبکه هیدروپلیتیکی دجله و فرات از سرزمین ارمنستان در شرق ترکیه سرچشمه گرفته و با گذشتن از سوریه و عراق به خلیج فارس میریزد. این سامانه بخشی از ناحیه بومشناختی دجله–فرات است که عراق و بخشهایی از ترکیه، سوریه، ایران، عربستان سعودی، کویت و اردن را در برمیگیرد. ترکیه مهمترین کشور حوضه رودهای دجله و فرات بوده و سرچشمه این دو رود است. به گمان بسیاری از متخصصین، ترکیه منابع آب مکفی و حتی مازاد بر مصرف دارد. ۸ /۹۸ درصد از آب فرات و حدود ۴۵ درصد و به روایتی ۵۰ درصد از آب دجله دراختیار این کشور است و این میزان حدود یک چهارم کل منابع آب آن را تشکیل میدهد. از دهه ۱۹۷۰ که سوریه و ترکیه آغاز به بهرهبرداری از رودخانه فرات از طرق آبیاریهای بزرگمقیاس و پروژههای تولید نیروی برقآبی کردند، منابع آب بهعنوان مسالهای بحرانی در روابط سه کشور مطرح شد.
در دهه ۱۹۸۰ و مشخصاً در سال ۱۹۸۳ ترکیه پروژههای بسیاری را که از قبل درنظر داشت، با هم ادغام کرد و این امر راه را برای طرح عظیم عمران جنوب شرقی آناتولی ـ یکی از فقیرترین و محرومترین مناطق ترکیه ـ باز کرد. این طرح پروژهای است که در آن دولت ترکیه بر روی بخشهای بالایی رودخانههای دجله و فرات مجموعهای از ۲۲ سد، ۱۹ نیروگاه برقرسانی و صدها کیلومتر کانال آبرسانی احداث میکند. این پروژه مناطق آدیامان، بتمن، دیاربکر، قاضیانتبه، کیلیس، سیرت، اورفا، ماردین و شیراناک را که در حوزه میانرودان و حاشیه دجله و فرات واقع شدهاند دربرگرفته است؛ اکثر این مناطق کردنشین هستند. نخستین مرحله این طرح مشتمل بر ۱۳ پروژه اصلی برای آبیاری و تولید انرژی با هزینهای معادل جمعاً ۱۲ میلیارد دلار بر روی فرات و دجله بود. سد ایلیسو سومین پروژه برقآبی بزرگ گاپ با ظرفیت تولید ۱۲۰۰ مگاوات است؛ مخزن آب آن تقریباً ۳۰۰ کیلومترمربع از دره دجله را به خود اختصاص میدهد. ساخت «سد ۴/۱۰ میلیارد مترمکعبی ایلیسو» از دسامبر سال ۲۰۱۴ روی سرشاخههای دجله آغاز شده و عملیات آبگیری آن در تابستان ۲۰۱۹ بدون پوشش خبری آغاز شد.
آنچه در این میان به پیچیدگی مناسبات هیدروپلیتیکی بازیگران اصلی حوضه این دو رودخانه دامن میزند، فقدان رژیم حقوقی آبی مورد قبول هر سه کشور برای تعیین میزان حقآبه مورد نیاز است. مشکلات رودخانههای دجله و فرات بیش از آنکه ناشی از کمبود بارش باشد از عدم هماهنگی میان سه بازیگر اصلی این حوضهها ناشی میشود؛ در بعد منطقهای مهمترین مسئله، حقآبه دجله و فرات است که دولت ترکیه سالهاست با بهرهبرداری از وضعیت آشوبناک منطقه، ضعف دولتهای عراق و سوریه و جنگهای طولانیمدت منطقهای، آن را در قالب پروژه گاپ و حق مسلم خود بهعنوان کشور بالادستی برداشت میکند، پیشینه مذاکرات سه کشور برای دستیابی به حقآبه نیز گویای مقطعی بودن این مذاکرات و نبود اراده معطوف به حل کامل مسئله میان این سه کشور است. ازسوی دیگر، ترکیه تاکنون با واکنش مؤثر کشورهای پاییندستی یعنی عراق، سوریه و حتی ایران مواجه نشده است.
با توجه به آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت سالها جنگ در کشورهای پاییندستی دجله و فرات و نزاع بر سر بقاء دولتهایشان، عملاً پرداختن به مسائل محیطزیستی را از حوزه اولویتهای این کشورها خارج کرده است که میتواند منجر به تغییر چهره ژئوپلیتیکی و مخدوش ساختن چهره تمدن میانرودان شود. از بین رفتن کشاورزی در جلگه رودخانههای دجله و فرات در عراق، منجر به صدمه وارد شدن به کشاورزی این کشور پاییندستی، بیکاری افراد و مهاجرتهای اجباری و تغییر ترکیب جمعیتی ناحیه خواهد شد، امری که میتواند مسبب تنشهای اجتماعی از نوع آنچه در سوریه اتفاق افتاد و سرآغاز تنشها و معضلات اجتماعی ویرانگری شد که عرصه را برای فعالیت داعش فراهم کرد، شود؛ خطر بالقوهای که آینده امنیت خاورمیانه را بیش از پیش تهدید میکند. به نظر میرسد ترکیه در سیاستهای آبی خود درخصوص رودخانههای دجله و فرات تنها اهداف اقتصادی و تجاری را دنبال نمیکند بلکه نشانههایی مبنی براینکه این کشور از عامل آب بهعنوان ابزاری برای کسب موقعیت برتر سیاسی (هیدروهژمونی) در خاورمیانه استفاده میکند، وجود دارد. ترکیه از طریق پروژه گاپ میتواند کنترل بخشی از اقتصاد این دو کشور را در دست بگیرد و بهطور غیر مستقیم ایران را هم بهخاطر تبعات محیطزیستی این سدسازیها تحت فشار سیاسی بگذارد. در این میان تنها چاره کوتاه و بلندمدت برای حل این بحران، تلاش برای شکلگیری نهاد همکاری منطقهای بهمنظور آغاز گفتگوی چندجانبه برای تعیین رژیم حقوقی برداشت از آب رودخانههای دجله و فرات و همکاری در این حوزه است.
*دانشآموخته کارشناسی ارشد روابط بینالملل و پژوهشگر مستقل
۲۳۵۲۳۲