ماجرای سینماهای فرسوده و گاه متروکه تهران بزرگ، نقل امروز و دیروز نیست. برخی از این سینماها دهه هاست که تعطیلند و رنگ هیچ فیلمی را بر پرده خود ندیده اند؛ سینماهایی که مغموم و خاک خورده بعضا تبدیل به انبار و در مواردی نیز پاتوق کارتن خواب ها و معتادان شده و بیشتر هم در مناطق مرکزی و جنوب شهر واقع شده اند.
داستان این سینماها آنقدرها هم پیچیده به نظر نمی آید که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نتواند به کمک شهرداری فکری به حالش بکند! در شهری که هنرمندان و گروه های نمایشی از کمبود سالن یا محلی برای عرضه مستقیم محصولات شان در رنج هستند، قطعا بلااستفاده ماندن بیش از ۲۰ سینما در شهر تهران آسیب بزرگی است؛ هم به مالکان این بناها و هم به اهالی فرهنگ و هنر.
برخی از این سالن های قدیمی هم صرفا چراغ شان روشن است و سینمادار به هر زور و ضربی مجبور است صورتش را سرخ نگه دارد، وگرنه کوچکترین انتفاعی از سالن خود نمی برد! به اذعان برخی کارشناسان با آمدن پردیس های مدرن سینمایی آن هم با تجهیزات چند سالن سینمایی، پارکینگ و کافه و رستوران دیگر کسی رغبت نمی کند به این سینماها- مثلا به سینما رودکی در لاله زار- برود. اکثر این سینماها مالکانی دارند که یا در قید حیات نیستند یا دیگر لقای سینما را به عطایش بخشیده اند و از ایران مهاجرت کرده اند. بعضی از این سینماها هم چندین مالک دارند که هیچ گاه بر سر بازسازی سینمای شان به تفاهم نرسیده اند. اگر هم بخواهند انحلال سینمایشان را اعلام کنند و از شهرداری جواز تغییر کاربری بگیرند، طبق قانون، نمی توانند و باز هم پشت درهای بسته می مانند. حال تکلیف چیست؟
علی خلیلی شهردار ناحیه ۴ منطقه ۷تهران در مورد امکان تغییر کاربری سینماهای متروکه به «ایران» می گوید:«امکان ندارد در شهر تهران یک سینما تغییر کاربری بدهد و کسب و کار دیگری پیش بگیرد. چون سرانه فرهنگی در شهر تهران بشدت دچار کمبود است واگر بخواهیم همین سرانه موجود فرهنگی را هم از بین ببریم دچار چالش فرهنگی می شویم. مثلا در میدان گرگان حداقل ۲۰ سال است که سینمایی متروکه وجود دارد. اینها بعد از دو دهه مالکان شان سعی کردند تغییر کاربری دهند اما مدیریت شهری این کار را نکرد و از لحاظ قانونی هم نمی توانند. چون وقتی برای ملکی از نظر قانونی کاربری فرهنگی تعریف شده باشد، نمی تواند تغییر کاربری دهد و بهره برداری از آن هم باید فرهنگی باشد و غیر از آن هم نمی تواند.»
حالا مالکان این سینماهای متروکه با این اوصاف فقط یک راه دارند؛ یا سینمایشان را دوباره بازسازی کنند یا به شکل دیگری از سینما استفاده کنند آن هم به شرطی که کارشان فرهنگی و هنری باشد. مثلا سالن تئاتر باشد یا جایی برای برگزاری یک کلاس هنری یا حتی محلی برای نمایش آثار تجسمی.
خلیلی در ادامه در مورد سینماهایی که بازسازی شده اند، توضیح می دهد:«شهرداری در آماده سازی و زیرساخت های نوسازی بنا کمک می کند. اما دربحث تغییر کاربری باید این مساله به کمیسیون ماده ۵ برود و این کمیسیون هم نسبت به تغییر کاربری در تهران هیچ اقدامی انجام نمی دهد. مالکان این سینماها چون درآمدشان پایین آمده، انگیزه ای برای راه اندازی و ادامه کار ندارند. به خاطر همین وزارت فرهنگ باید اشتیاق صاحبان این سینماها را افزایش دهد. مثلا سینما سروش مدتی تعطیل کرد. صاحبش می گفت برایم صرفه ندارد.»
سینما سروش از آن دسته سینماهای فرسوده ای بود که صاحبش در سال ۸۹ تصمیم به بازسازی آن گرفت تا دوباره سینمایش را رونق دهد. او بعد از سه سال و نیم این سینما را بازسازی کرد، اما حالا با وجود هزینه های بالای بازسازی، دخل وخرج نمی کند و به قول علی اصغرعاشوری، مدیر این سینما، اگر برخی فیلم ها که هر از گاهی از راه می رسند(مثل هزارپا) نباشد، شاید این سینما امسال تعطیل می شد.
او که دل پری دارد، ادامه می دهد: «موسسه سینما شهر وزارت فرهنگ ۵۰ درصد مبلغ بازسازی را به ما داد تا توانستیم دوباره آن را بازسازی کنیم. تازه وضعیت سینماها در جنوب شهر تهران اسفبارتر است؛ اصلا از انقلاب به پایین سینما نداریم. سینماهای اطراف ما هم درحال تعطیلی هستند. مردم به سینما نمی آیند. اصلا چرا باید سینماهای متروکه بازسازی شوند؟ وزارت فرهنگ باید از سینماها حمایت کند تا رونق بگیرند.»
برخی سینماداران قوانین دست و پا گیر وزارت فرهنگ را عامل بی رغبتی سینماداران می دانند تا برای سینمای متروکه خود فکری بکنند.
رضا زاهدیان، وکیل مالکان سینمای بازسازی شده «صحرا» است. او در خصوص مشکلات سینمای شان می گوید:«مشکلات بسیاری بر سر ما سینماهای قدیمی که بازسازی کرده اند وجود دارد یکی اینکه برنامه های دست و پا گیر بسیاری از طرف وزارت فرهنگ بر سر راهمان است. دوم محدودیتی است که در تعداد پروانه نمایش با آن مواجهیم. یعنی از تعداد ۶۰ الی ۷۰ سینمایی که در تهران است به ۳۰ سینما پروانه نمایش فیلمی پرفروش مثل هزارپا داده می شود. اما ما نتوانستیم اجازه اکران هزار پا را بگیریم. از طرفی ما باید با سینماهای اطرافمان که هم قیمت ما بلیت می فروشند، رقابت کنیم. اگر بخواهیم درصدی از بلیت را کم کنیم تا مخاطب را جذب کنیم، کلی کاغذبازی و نامه نگاری لازم دارد؛ تازه اگر با ممانعت برخی مواجه نشویم! حتی اگر بخواهیم برنامه تئاتر یا کنسرتی در این سینما بگذاریم، بازهم با مشکل روبه روییم. از مکاتبات با وزارت فرهنگ هم که بگذریم، بحث تعدد مالکان این سینما هم مطرح است[که البته ربطی به این بحث ندارد] اما درکل ما هر سال زیان می دهیم و امسال هم به همین منوال ضرر کردیم.»
او پیشنهادی هم برای رفع مشکلات سینماداران برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد: «وزارت فرهنگ باید تمام ضوابط اضافی یا قوانین دست و پاگیر دیگر را حذف کند. یعنی محتوای محصولات فرهنگی وهنری را کنترل کند تا منطبق بر موازین و فرهنگ ما باشد، اما بقیه کارها را بر عهده بازار و صاحبان سینماها بگذارد تا خودشان تصمیم بگیرند که چه فیلمی نمایش دهند. این گونه تحولی به وجود خواهد آمد و کار سهل تر خواهد شد. در تمام دنیا هم کار به همین منوال است.»
محمدرضا فرجی دبیر شورای صنفی اکران، در خصوص اینکه وزارت فرهنگ آیا سیاستی در جهت استفاده از این سینماهای متروکه دارد؟ یا تاکنون برنامه ای برای یک نشست با صاحبان این سینماها تدارک دیده است؟ یا با شهرداری تعاملی دارد؟ می گوید:«در سال های اخیر سینماهایی بوده اند که به دلیل فرسودگی یا قرار گرفتن در نقاط شلوغ و پرتردد شهر و جغرافیای نامناسب و ناهمگون، تعطیل شده اند؛ مثل مجموعه سینماهای لاله زار. مردم هم علاقه ندارند در این سینماها با آن بافت و سیستم قدیمی فیلم ببینند. از طرفی ایجاد پردیس های خوب سینمایی که به ناوگان سینمایی کشور افزوده شده، میل خانواده ها خصوصا نسل جوان را به طرف این سالن های جدید کشانده است. این امر باعث شده است که مالکان سینما هم بعد از این اتفاق انگیزه ای برای بازسازی بافت سینمای فرسوده نداشته باشند. وزارت فرهنگ علاقه مند است جاهایی که سینما ندارد یا سالن های سینمایی که می تواند با بازسازی و مرمت، با کمک شهرداری به ناوگان سینمایی کشور اضافه کند. سینماهایی هم که چارچوب بازسازی را ندارند باید منحل شوند. ما با مالکانی که در قید حیات بودند، جلساتی داشتیم و آنها معتقد بودند که انحلال هزینه هنگفتی دارد و امکان پذیر نیست. اگرشهرداری سینمای متروکه را برای خودش بردارد و در نقطه دیگری از تهران با بافت بهتری ملکی برای احداث سینما در اختیار مالکان قرار دهد، هزینه سنگینی متوجه مالکان نمی شود و سینماداران نیز انگیزه پیدا می کنند.»
او در پاسخ به اینکه آیا وزارت فرهنگ با شهرداری در این خصوص جلسه ای گذاشته، افزود: «سال ها پیش با شهردار منطقه ۱۲ در خصوص سینمای خیابان لاله زار بحث هایی برای رونق این سینماها شد، اما آنچه اهمیت دارد، این است که مالکان تعدادی از این سینماهای خصوصی در قید حیات نیستند وتعدادی را هم شهرداری بواسطه اینکه در نقاط شلوغ واقع شده اند و مثلا پارکینگ ندارند و… اجازه تغییر کاربری شان را نمی دهد. واقعا چه تضمینی است که خانواده ها در ترافیک و ازدحام این گونه بافت ها به سینما بیایند؟ شهرداری باید کمک کند و پیشنهادهایی بدهد تا با انحلال سینماهای قدیمی و تغییر کاربری، در جاهای بهتری این کار انجام شود.»
خلیلی در خصوص این پیشنهاد فرجی می گوید:«امکانش هست و وزارت فرهنگ و شهرداری باید کارگروه مشترکی تشکیل دهند و جلساتی بگذارند تا با بررسی این موضوع به نتیجه روشنی برسند.»