سینمای ایران بیش از یک قرن است که تولیدات مختلفی را در حوزه های گوناگون اعم از سیاسی و اجتماعی فرهنگی با رویکرد های مختلف در اختیار مخاطبان خود قرار داده است. در طی این سالها ما شاهد فیلم هایی بودیم که توانستند در تاریخ سینمای ایران بدرخشند. این فیلم ها فارغ از رویکرد شان بر دو اساس جدی و مهم استوار بودند. چراکه توانستند با یک مبنای معرفتی درست و ساختار صحیح و زیبایی شناسی دقیق، مخاطبان را نه تنها جذب خود کنند بلکه مخاطبان در یک منظومه شناختی قرار گرفتند که نسبت به آن فیلم نه تنها همذات پنداری کردند بلکه توانستند فضای آن فیلم را در خود و اطراف خود نیز ببینند.
با این اشاره مختصر که انجام شد قصد این است به این نکته توجه شود اگر سینمای ایران قصد رشد و شکوفایی و توسعه خود را در جشنواره ها و بازارهای جهانی دارد بدون تردید باید فیلمسازانی در کشور رشد کنند که مطالعات جدی، نه تنها در حوزه سینمایی بلکه امروزه به آنها بینارشته ای هم گفته می شود داشته باشند. باید توجه داشت که دوره سینماگران تکنیک محور به پایان رسیده است. امروزه سینماگرانی میتوانند ظهور و بروز یابند که بینارشته ای عمل کرده و میان رشته های دیگر پرسه زده و با آراء و اندیشه های گوناگون آشنا شوند.
امروز سینماگری میتواند به یکی از معضلات و مشکلات جامعه خود مثلا گسترش بیماری سرطان و یا مناسبات دختران و پسران جوان توجه کند که از اندیشه های جامعه شناسان و روانشناسان و پزشکان دوری نکند و مطالعه جدی در آن زمینه ها داشته باشد. بعضا برخی از سینماگران به عنوان کارشناس از آنها استفاده تزئینی می کنند. ما امسال در جشنواره فیلم فجر شاهد فیلم هایی بودیم که رویکرد شان جامعه شناسی بود اما متاسفانه دچار ضعف ساختاری علمی بودند و مخاطب را نه تنها بی تفاوت کردند بلکه نسبت به آن مسائل با چشم طنز و تمسخر دیدند. اگر امروز سینماگران ما به مسائل پیرامونی خود نگاه جدی نداشته باشند میتوانند مشکلات و نابسامانی های جامعه را به خوبی بیان کنند. اگرچه سخت باور دارم که وظیفه سینماگر این نیست که مشکلات جامعه خود را بازتاب دهد و یا حلال آنها باشد اما سینما به مثابه ابزاری معرفتی می تواند مهمترین رویداد های هر جامعه را به خوبی بازتاب دهد.
با ذکر یک مثال گفته ام را به پایان میرسانم. چند دهه پیش داریوش مهرجویی با ساخت فیلم «دایره مینا» جامعه را نسبت به خرید و فروش خون و معضلات آن به خوبی آگاه کرد و پس از آن شاهد تحولات جدی در این بخش از سوی متولیان امور پزشکی بودیم. به راستی کدام یک از سینماگران ما در این یک دهه اخیر توانستند مشکل یا معضلی را در سینما بازتاب دهند و متولیان و مسئولین جامعه نسبت به آن حساس شوند. امروزه سینما فقط صنعت سرگرمی صرف نیست بلکه آگاهیبخشی آن نیز باید مورد توجه قرار گیرد. اگر ما امروزه شاهد موانع جدی هستیم این وظیفه اصحاب سینماست معضلات و مشکلات را به خوبی بررسی و موشکافی کنند. چرا که هنوز سینما زنده است.