، زمستان است اما هوا دیگر آنچنان سرد نیست. همه‌چیز مهیای بهار شده است و کودکان در حیاط کوچک خانه‌ای زیر لب می‌خوانند «سبزی من از تو، سرخی تو از من». اینجا کمی زودتر چهارشنبه آخر سال را جشن گرفته‌اند. کودکانی معصوم که با پریدن از آتش در حیاط کوچک یکی از مهدهای موسسه مهرآفرین به استقبال بهار می‌روند و تلخی و زردی روزهای گذشته را درون آتش می‌ریزند. اما مگر تلخی و اندوه دوران کودکی را می‌توان پشت سر گذاشت؟

برخی شعر می‌خوانند و برخی دیگر در حال بازی با یکدیگر از آمدن عمو نوروز می‌گویند. دوست دارند عمو نوروز برایشان روزهای خوشی را به ارمغان آورد تا دیگر هیچگاه به خاطرات تلخ گذشته برنگردند. «عیدی غنچه‌ها» نام پویشی است که به همت موسسه نیکوکاری مهرآفرین در طی دو روز برگزار شد تا شادی کوچکی را برای کودکان بدسرپرست و بدون سرپرست ایجاد کند.

مدیر مهد مهرآفرین می‌گوید: «ایجاد فضای شاد برای بچه‌هایی که هرگز درک درستی از تجربه‌ی احساس شادی نداشتند، می‌تواند خاطره‌ی خوبی در ذهن این کودکان ایجاد کند و در سرنوشت آنها اثرگذار باشد.»

اما فراتر از این اتفاق، سالی پیش روی این کودکان است که باید دید باتوجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه تا چه اندازه می‌تواند خوب جلو برود.

فاطمه دانشور موسس و مدیر عامل موسسه مهرآفرین در مورد فعالیت این موسسه در سال‌های گذشته می‌گوید: کار ما حمایت از کودکان بد سرپرست زیر ۱۸ سالی است که از والدین موثر برخوردار نیستند. در مهد کودک مهر آفرین کودکانی داریم که خیلی از پدران خانواده‌ را رها کرده‌اند و از همین جهت ما بیشتر با مادر آنها در ارتباط هستیم. بین آنها بچه‌هایی هستند که از روابط آزاد متولد شدند و معمولا بدون شناسنامه هستند.

او در ادامه صحبت‌هایش از تجربیات تلخ فروش کودکان می‌گوید: این مهد کودک تاکنون بچه‌های بسیاری را نجات داده است؛ شاید تا الان ۷۰ کودک را از آسیب‌هایی چون فروش، بهره‌کشی جنسی یا اجاره دادن و انواع آسیب‌های دیگر دور کردیم اما مهمترین مسئله‌ای که اکنون ذهنمان را درگیر کرده است، صف کودکانی است که منتظر هستند تا ما بتوانیم آنها را هم پذیرش کنیم. متاسفانه اکنون برای آنها جا نداریم، در صورتی که داستان زندگی هر کدامشان بسیار قابل تامل است. بچه‌هایی که اینجا هستند اغلب تجربه‌ی کودک آزاری را دارند؛ روی تن این بچه‌ها جای سوختگی سیگار و آسیب‌هایی از این دست دیده میشود. اما به قدری وضعیت رفاه کودک در ایران ضعیف است که به راحتی نمی‌توانیم این بچه‌ها را به بهزیستی بدهیم. به همین دلیل در مدت کوتاهی تعداد مراکز را افزایش دادیم اما باز هم کافی نبوده و نیاز به حمایت مردم بسیار است.»

حضور چهره‌های شناخته شده در حوزه‌ی اجرا و بازیگری چون داریوش فرضیایی(عمو پورنگ)، امیرحسین رستمی، شقایق دهقان، کامران تفتی، علی لهراسبی، شاهین صمدپور، باران نیکراه شادی مضاعفی را در جشن پویش «عیدی غنچه‌ها» برای کودکان ایجاد کرده است. بچه‌ها از دیدن عمو پورنگ که خاطرات کودکی چند نسل با او رنگ گرفته است، ذوق کرده و با او از سال‌های خاطرات مشترک در مقابل تلویزیون حرف می‌زنند.

فرضیایی(عمو پورنگ) کودکان را مهمترین عضو جامعه معرفی کرده و معتقد است که آینده ایران در اختیار آنهاست. او می‌گوید: متاسفانه تلاش جامعه ما در جهت حمایت از کودکان کم است. نمی‌دانم این مسئله به خاطر مشکلات اقتصادی است یا خیر، ولی جامعه در حال رفتن به سمتی است که باید بگوییم بچه‌ها در حال فراموش شدن هستند. کودکان ما نیاز دارند که شخصیت و هویت خودشان را پیدا کنند. این موضوع بسیار مهمی است. زیرا شخصیت افراد جامعه باید از کودکی شکل گیرد. در واقع اگر این بچه‌ها فراموش شوند، ما نمی‌توانیم در آینده منتظر اتفاقات خوب باشیم.

مجری محبوب برنامه‌های کودک تلویزیون همچنین به تاثیر خیریه‌های فعال در این زمینه در جهت کاهش آسیب‌های کودکان بدسرپرست اشاره کرده و می‌گوید: این مشکلات در همه جوامع وجود دارد و دولت هم سر جای خود وظایفی دارد اما نمی‌توان منکر تاثیر خیریه‌ها در این موضوع شد. البته این موسسات باید به سمت کار درست و استاندارد پیش بروند. باید کارشناسی دقیقی در این زمینه صورت گیرد تا هر کسی به اسم خیریه و برای سواستفاده‌های مالی جلو نیاید تا موسسه‌هایی مانند مهرآفرین که در این زمینه حرفه‌ای عمل می‌کنند بتوانند با حمایت‌های بیشتر مردم همراه شوند.

فرضیایی همچنین با تاکید بر اینکه برای حضور در این مراسم در مورد موسسه مهرآفرین تحقیق کرده و به درستی کار آن اطمینان یافته است، صحبت‌هایش را اینطور بیان می‌کند: بدون تعارف در شرایطی هستیم که خیلی نمی‌توان به هر موسسه‌ای اطمینان کرد.

به همین دلیل شخصا در هر جایی حضور پیدا نمی‌کنم اما من چند جای دیگر خانم دانشور را دیده و متوجه شده بودم که چقدر با برنامه‌ریزی و درست و علمی جلو می‌روند. از طرف دیگر بچه‌هایی که در این موسسه دیدم، کودکانی بودند که از لحاظ روحی – روانی، شاد و سرحال بودند. همین موضوع نشان می‌دهد که این بچه‌ها هم به لحاظ جسمی و هم روحی و اجتماعی خوب تغذیه می‌شوند. در نتیجه خدمات در اینجا درست انجام می‌شود. در نهایت امیدوارم مردم به موسساتی این چنین کمک کنند.

امیرحسین رستمی در میان بچه‌ها حاضر است و با طنازی ذاتی‌اش آنها را می‌خنداند اما خودش خوشحال نیست چون یک‌پدر است و به درستی می‌تواند حال کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرست را درک کند. می‌گوید: اوضاع کودکان ما خیلی بد است. حتی مراکزی مربوط به کودکان که زیر نظر دولت هستند، به سختی و با کمک مستقیم مردم از طریق کالاهایی چون عدس، لوبیا و… اداره می‌شود. در این شرایط اوضاع مراکز و خیریه‌های خصوصی چون موسسه مهرآفرین به مراتب پیچیده‌تر هم می‌شود. آنها با قبول ۲۵۳ کودک، مسئولیت اجتماعی بزرگی را عهده‌دار شدند. زیرا به خانواده این ۲۵۳ نفر امیدی دادند و هر یک نفری که بخواهد از این مراکز حذف شود، با قتل هیچ تفاوتی ندارد. به همین دلیل باید گفت که شرایط ترسناکی است و همگی باید به آنها کمک کنیم.

او همچنین درباره نقش خیریه‌ها در حل یا کاهش مشکلات کودکان توضیح می‌دهد: یک سال و خرده‌ای سفیر کودکان کار بودم و باید از خاطره دختری بگویم که در بین ماشین‌های چهارراه جهان کودک اسپند دود می‌کرد. برای این دختر، نه حمایت عجیب و غریب، بلکه فقط زمان گذاشتیم و او را حمایت معنوی کردیم؛ او الان پزشک شده و در حال گذراندن طرح در یکی از بیمارستان‌های دولتی است. این نشان می‌دهد می‌شود کاری کرد. حال تصور کنید، اگر دولت پشت این کار باشد، چقدر از این کودکان کار، تبدیل به نخبه شده و تحویل جامعه ما می‌شود؟ این بچه‌ها تشنه فرصت و محبت هستند و می‌توانند اتفاقات ویژه‌ای را رقم بزنند.

شاهین صمدپور مستند ساز و چند سالی است که با موسسه مهرآفرین همکاری می‌کند و حالا در جریان امورات آن قرار دارد. برخی از بچه‌ها او را می‌شناسند و مانند برادرشان با او حرف می‌زنند. صمدپور گزارش شخصی خود از مراسم را تهیه می‌کند؛ در چهره لبخند به لب دارد اما خنده‌اش غمگین است. او با بیان اینکه خودش نیز در دروه‌ای از زندگی کودک بد سرپرست بوده است، درباره اهمیت توجه به کودکان بدسرپرست و احتمال حل مشکل آنها می‌گوید: متاسفانه در این شرایط نمی‌توان روزی را پیش‌بینی کرد که کودک بدسرپرست نداشته باشیم. واقعیت این است که خیریه‌ها و موسسات و گروه‌های مردم نهاد پتانسیل مشخصی دارند و کمک به سزایی می‌توانند انجام دهند اما واقعا نمی‌توانند مشکل را به طور کل حل کنند.

صمدپور ادامه می‌دهد: در سال‌های گذشته فقر در کشور ما به مراتب بیشتر شده و قشر متوسط زیر فشار سنگینی قرار دارد. باتوجه به این موضوع باید دید در سال‌های گذشته چه بلایی بر سر قشر بی‌بضاعت آمده است؟ واقعا کمر قشر نیازمند جامعه شکسته است. طبیعتا میزان کمک‌های مردمی خیریه‌ها نیز کاهش یافته است. بنابراین نمی‌توان رویایی فکر کرد، اگر می‌خواهیم روزی را تصور کنیم که کودک بدسرپرست نداشته باشیم، سیستم باید تغییرات بسیار و سیستماتیک بکند. خیریه‌ها در حال جان کندن هستند و به اندازه خودشان قدم‌های بزرگی برداشتند.

این مستندساز در ادامه درباره ماه اسفند خیریه‌ها توضیح می‌دهد: اسفند ماهی است که مردم منتظر آغاز سالی هستند که اتفاق بهتری را شاهد باشند. کسب و کارها رونق بهتری پیدا می‌کند و همین موضوع سبب می‌شود در اسفند حمایت مردم از خیریه‌ها بیشتر شود. بر همین اساس مادران و پدران مهربان وقتی برای فرزند خود لباسی می‌خرند، بچه‌های خیریه را هم فراموش نمی‌کنند. به همین دلیل اسفندماه خیریه‌ها چشم و امید بیشتری به کمک حامیان دارند تا برای بچه‌هایی که تحت پوششان هستند، برنامه‌ریزی کنند. پس چه خوب که در این ماه تا جای ممکن به آنها کمک کنیم.

در میان هنرمندان حاظر در جشن چهارشنبه‌سوری، کودکان شقایق دهقان را بیشتر از بقیه بازیگران می‌شناسند و او را با نام نقش‌هایش صدا می‌کنند. دهقان در میان کودکان حاضر شده و با آنها حرف می‌زند. او می‌گوید: علم روانشناسی برای ما ثابت کرده است که هر اتفاقی که در بزرگسالی برای یک آدم رخ دهد؛ موفق باشد یا شکست بخورد؟ آدم آرامی باشد یا مضطرب؟ خشمگین یا بخشنده؟ به سال‌های اولیه زندگی و نوع تربیت و شرایطی که در آن بزرگ شده بر می‌گردد. خیلی اوقات در جستجوی خاطرات کودکی، ممکن است حرفی را به یاد بیاوریم که ما را ویران کرده باشد. به همین دلیل هرچقدر هم گذشته باشد، ممکن است از به یاد آوردن آن اتفاق باز حالمان بد شود و به آن فکر کنیم.

این بازیگر صحبت‌هایش را اینطور ادامه می‌دهد: نکته مهم کودک داشتن و سر و کار داشتن با آن، این است که دائم در نظر بگیریم که ما در حال نگهداری از یک چیز گران‌بهای بسیار حساس هستیم و هر اتفاقی که در این سال‌ها برای آن بیفتد، در آینده و بزرگسالی آن بسیار تاثیرگذار است. وقتی به این صورت به آن نگاه کنیم متوجه می‌شویم که چقدر مسئولیت خطیر و سنگینی برای تربیت کودک و رفتار با آنها در هر مقام و سمتی که با او هستیم داریم.

او همچنین درباره تاثیر خیریه‌هایی چون مهرآفرین در کاهش مشکلات کودکان توضیح می‌دهد: به هر حال هر کس که وظیفه نگهداری و محافظت از بچه‌ها را می‌پذیرد، روی نسلی که قرار است نسل آینده ایران باشند، سرمایه‌گذاری کرده. همانطور که گفتم، شاید حتی یک کار کوچک بتواند زندگی و سرنوشت کودکی را تغییر دهد. بنابراین این موسسات در حال انجام کار خیلی مهمی هستند.

دهقان درباره نحوه آشنایی با موسسه مهرآفرین می‌گوید: خانم دانشور را از سال‌ها پیش می‌شناختم و کارهایشان را دنبال کرده و می‌کنم. می‌دانم که خیلی دلسوز و پیگیر هستند. در این دوره و زمانه که هر کسی درگیر گرفتاری‌های بسیار است، اینکه ایشان وقت و انرژی و سرمایه خود را می‌گذارند برای اینکه بتوانند این بچه‌ها را به این صورت نگهداری و رسیدگی کنند، واقعا قابل تقدیر است.

کامران تفتی از بازیگرانی است که خودش گذشته سختی را پشت سر گذاشته است. او که سال‌ها در صف بی‌انتهایی بوده تا به دنیای بازیگری راه پیدا کند، بهتر از بقیه در صف ماندن کودکان برای کم شدن مشکلاتشان را درک می‌کند. گویی در بین کودکان بخشی از خودش را جا می‌گذارد. حال روحی‌اش خوب نیست اما در میان بچه‌هاحفظ ظاهر می‌کند. می‌گوید: تمام تلاش جوامع مترقی دنیا معطوف به این است که با تمام وجود بتوانند از نسل آینده‌شان بهره بهتری داشته باشند. مثلا از کودکی سعی می‌کنند شرایطی را فراهم کنند که اگر استعداد، توانایی و ویژگی در کودکی وجود دارد، هدر نرود. در واقع همین رویکرد سبب شده تا آنها سرعت جهان اول بودنشان را در زمینه‌های مختلف حفظ کرده و نگه دارند.

او با تاکید بر اینکه متاسفانه نگاه ما نسبت به کودکان بدسرپرست بد است، بیان می‌کند: این در حالی است که ما دیدیم که از درون خانواده‌ای که بنیان خانوادگی درستی نداشته، نوجوان کوچکی بیرون آمده و سپس تبدیل به اسطوره و نخبه شده و توانسته در جامعه خودش تاثیر بگذارد. شاید همه غلط این سیستم این باشد که ما به دنبال مسئول آن می‌گردیم. باید بدانیم که رفتار تک تک ما در چنین موضوعی اهمیت دارد.

تفتی ادامه می‌دهد: من در جایگاه کسی که کار فرهنگی و هنری می‌کنم مسئولیت دارم و به همین نسبت کسی که مسئول دولتی است به جای خود. کلام من ممکن است تا یک حدی کار کند، ولی امضای آن مسئول شاید بتواند خیلی بیشتر از من کار کند. متاسفانه رویه ما اشتباه بوده؛ بنابراین اگر قرار است در آینده زندگی درست‌تری داشته باشیم، فارغ از هر چیزی، باید به بچه‌ها و کودکان خود اهمیت دهیم.

این بازیگر ادامه می‌دهد: مسئولان خیریه‌هایی چون مهرآفرین احساس مسئولیت بیشتری کردند و کار مهمتری انجام دادند ولی کارهای آنها هم چسب زخم است؛ زخم خیلی عمیق‌تر از این حرف‌هاست. واقعیت این است که باید حمایت گسترده مالی دولتی برای این مجموعه ها فراهم شود و مجموعه‌های تازه‌ای هم تاسیس شود و تا جای ممکن این زخم‌ها را بهبود بخشید.

او در پایان می‌گوید: ما هرچقدر هم حرف بزنیم تا زمانی که متولیان امر احساس مسئولیت نکنند این زخم باز است. امیدوارم به جایی برسیم که ضرورت آن را حس کنند و وارد میدان شوند و بتوانند حداقل به مشکلات کودکان کمک کنند. البته در این بی‌آبی سطل آبی چون مهرآفرین غنیمت است. کاری که این موسسه انجام می‌دهد، انسانی، دینی، لذت بخش، دور اندیشانه و آینده‌نگرانه است. امیدوارم بتوانند حامیان بیشتری بگیرند و مجموعه روز به روز بزرگتر شود و بچه‌های بیشتری را زیر چتر خود قرار دهند.

علی لهراسبی نیز در این مراسم حاضر است. او درباره مواجهه شخصی خود با آسیب‌های کودکان بدسرپرست جامعه توضیح می‌دهد: با معضلات اجتماعی آشنا هستم. متاسفانه این آسیب‌ها همیشه وجود داشته و دارد. شخصا وقتی کودکان آسیب‌دیده را می‌بینم، خیلی زیاد درگیر می‌شوم. امروز نیز در اینجا چیزهای جدیدی شنیدم که درگیری تازه‌ای را برایم ایجاد کرد.

لهراسبی همچنین درباره وظیفه هنرمندان در بازنمایی آسیب کودکان و تاثیر روی این موضوع می‌گوید: اولین وظیفه آرتیست، مشارکت در مسائل مربوط به مسئولیت اجتماعی است. نقشی که من و امثال من دارند، اول اطلاع‌رسانی و دوم دعوت از مردم و به خصوص هواداران به حمایت از این کودکان است. امیدوارم این مراکز به قدری زیاد شود که این ماجرا تا حد ممکن کاهش پیدا کند.

این خواننده در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: شاهدیم قشرهایی که ضعیف‌تر هستند، از نان شب خود می‌زنند و به نیازمندان کمک می‌کنند. بنابراین ما مردم با معرفتی داریم. اما در بحث خیریه‌ها باید موضوعات کمی ایزوله شده و مراکز معتبرتر توسط آدم‌های مشهور معرفی شوند تا مردم به آنها اعتماد کنند. زیرا بین این داستان‌ها و کمک جمع کردن‌ها اتفاق‌های بدی هم افتاده است. به همین دلیل تشریح شفاف برای مردم که حمایت مالی آنها به چه صورت هزینه می‌شود، کمک می‌کند تا اعتمادسازی بیشتری صورت گیرد و کمک بیشتری جمع شود.

باران نیکراه نیز در این مراسم حضور پیدا کرده است. او درباره معضلات کودکان بد سرپرست می‌گوید: در این جهانی که پر از ناامنی است و ممکن است زمین زیر پای شما دهان باز کند، تصور کنید کودکی با تمام ناتوانی‌هایی که دارد، از بدو تولد با مشکلات دیگری هم مواجه شود. این دردناک است و به دردهای همه ما اضافه می‌کند. شاید اگر هر کدام از ما بتوانیم مقداری دز شرافتمان را بالا ببریم، اتفاقات خیلی بهتری رخ دهد برای بچه‌هایی که مخصوصا در این شرایط با این مشکلات مواجه هستند.
نیکراه صحبت‌هایش را اینطور ادامه می‌دهد: به این مومن هستم در انسانیت فقط ما می‌توانیم به داد خود برسیم و این موضوع به همگی ما ثابت شده است که نمی‌توانیم انتظاری از دولت داشته باشیم. شاید بتوانیم به اندازه یک کافه رفتن عصرمان پس انداز کنیم؛ برای اینکه شاید گره‌ای کوچک از مشکلات کودکی کم کند.

پویش «عیدی غنچه‌ها» به همت موسسه نیکوکاری مهرآفرین برای کودکان آسیب دیده و با حضور چهره‌های مطرح فرهنگ و هنر در دو روز گذشته مصادف با ۲۰ و ۲۱ اسفندماه در یکی از مهدکودک‌هاب این موسسه که در آن از کودکان ۳ تا ۶ سال نگهداری می‌شود، برگزار شد.

۵۷۲۴۵

hotnewsخبر2 سال پیش • dahio.com • 2

برچسب‌ها



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها