محمدعلی بهمنی در ۲۷ فروردین ۱۳۲۱ در دزفول متولد شد. آشنا شدن او با فریدون مشیری سبب شد تا نخستین شعرش را در زمانی که ۹ سال داشت، در مجلۀ «روشنفکر» چاپ کند. بهمنی کارهای فرهنگی متفاوتی مانند همکاری با نشریهها، حضور در رادیو و مدیریت انتشارات را تجربه کرده و مدتی نیز ریاست شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت ارشاد را بر عهده داشته است. او در سال ۱۳۷۸ بهعنوان برترین غزلسرای ایران تندیس «خورشید مهر» را دریافت کرد. بهمنی در عرصۀ ترانه نیز آثار قابل توجهی دارد که توسط خوانندگان مختلفی اجرا شده است. از آثار او به «عشق است»، «خوبترین حادثه میدانمت» و «من زندهام هنوز و غزل فکر میکنم» میتوان اشاره کرد.
شعر «هنگامۀ محشر» از محمدعلی بهمنی – از دفتر «شهادتنامه»:
بیسایه مرا آن نور، با خویش کجا میبرد
بیپرسش و بیپاسخ، میرفت و مرا میبرد
ها! گفت تماشا کن گُلخاک شهیدان را
خالص نشدی ورنه، این خاک تو را میبرد!…
هنگامۀ محشر بود، یا وعدۀ دیگر بود
آن پای که بیسر بود، تن را چه رها میبرد
رو سوی خطر میرفت، یا سیر و سفر میرفت؟!
هم باورمان میداد، هم باورمان میبرد
پیری که غریبی را، از کربوبلا آورد
این بار غریبان را، تا کربوبلا میبرد!
۵۵۲۴۵