۴۰ سال پس از پایان کار شورای انقلاب (۲۶ تیر ۱۳۵۹) یکی از سایتهای خارج از کشور، صورتجلسات این شورا از اسفند ۵۷ تا تیر ۵۸ را منتشر کرد. شورای انقلاب اساسیترین رکن قدرت سیاسی و اجرایی انقلابیون بود که روز ۲۲ دی ۱۳۵۷ به فرمان امام خمینی تشکیل شد. بنا به روایت اکبر هاشمی رفسنجانی «پیش از پیروزی انقلاب آقایان سید محمود طالقانی، سید علی خامنهای، محمدرضا مهدوی کنی، احمد صدر حاجسیدجوادی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، مهندس مصطفی کتیرایی، سرلشگر ولیالله قرنی، سرتیپ علیاصغر مسعودی به اتفاق آرا به عضویت انتخاب شدند.»
عزتالله سحابی درباره تشکیل شورای انقلاب، به نقش آیتالله مطهری اشاره میکند: «شورای انقلاب پیشنهادی بود که خود آقای مطهری برای من تعریف کرد. امام خمینی هم با این قضیه موافقت کردند و اینگونه مقرر شد که شش نفر از علما، اصل و محور شورای انقلاب باشند و غیر از آنها نیز چند نفر از غیرروحانیون هم باشند. منتها کسانی که مورد اعتماد هستند؛ یعنی در چند سال گذشته، مذهبی بودن و اعتقاد مذهبی آنان اثبات شده است، با آن شش نفر روحانی مجموعاً شورای انقلاب را تشکیل بدهند. روحانیونی که بعدها برای ما روشن شد، عبارت بودند از حضرات آیات آقای مطهری، آقای بهشتی، آقای موسوی اردبیلی، آقای هاشمی رفسنجانی، آقای باهنر و ششم آقای مهدوی کنی و آیتالله خامنهای هم که بعداً اضافه شدند. آقای مهندس بازرگان، آقای صدر حاجسیدجوادی، پدر من [دکتر یدالله سحابی]، آقای مهندس کتیرایی، دکتر شیبانی، آقای دکتر سنجابی و بنده. ما را به عنوان اعضای غیرروحانی انتخاب کردند که با آن شش نفر روحانیون، مجموعاً شورای انقلاب را تشکیل دهیم. این اسامی را آقا تصویب کرده بود. آقای مطهری به من گفت، چهار نفر دیگر را هم که در خارج از کشور بودند؛ یعنی دکتر یزدی، بنیصدر، قطبزاده و حبیبی، بخش خارجی شورای انقلاب باشند و شما هم بخش داخلی.»
پس از پیروزی انقلاب و تشکیل دولت موقت، حسن حبیبی، عباس شیبانی، ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده، میرحسین موسوی، احمد جلالی و دکتر حبیبالله پیمان به جمع اعضای شورای انقلاب اضافه شدند. ریاست این شورا در ابتدا برعهده آیتالله مرتضی مطهری بود اما با شهادت وی ریاست شورای انقلاب به آیتالله طالقانی منتقل شد. در جلسه سهشنبه ۸ اسفند ۵۷ شورای انقلاب قرار شد طالقانی به عنوان دبیر شورا مصوبات را امضا کند. پس از درگذشت آیتالله طالقانی، آیتالله بهشتی که تا این مقطع نیز عملاً ریاست شورا را در دست داشت، مسئولیت دبیری شورا را بر عهده گرفت و تا بهمنماه ۱۳۵۸، شورا را اداره کرد. در بهمنماه ۱۳۵۸ و برگزاری نخستین انتخابات ریاست جمهوری، بنیصدر رئیسجمهور شد و به خواست رهبران حزب جمهوری اسلامی از امام، وی همزمان ریاست شورای انقلاب را نیز عهدهدار گردید.
شورای انقلاب در ماههای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، جایگاه قانونگذاری و سیاستگذاری در کلیه امور کشور را در اختیار داشت؛ همانگونه که عباس امیر انتظام، سخنگوی دولت موقت، در آن مقطع اعلام کرده بود شورای انقلاب، عالیترین مرجع رسیدگی به مسائل است.
با نمایان شدن پیچیدگی مشکلات اداره کشور، نیاز به تقویت دولت و همگرایی بیشتر میان شورای انقلاب و دولت موقت ملموستر شد و با موافقت امام، ترمیم کابینه صورت گرفت. بر این اساس، تعدادی از اعضای شورای انقلاب وارد دولت شدند تا به قول بازرگان، «حفظ وحدت» محقق شود. آیتالله خامنهای معاون وزیر دفاع، محمدجواد باهنر معاون وزیر آموزش و پرورش، اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدرضا مهدوی کنی معاون وزیر کشور و ابوالحسن بنیصدر معاون وزیر دارایی شدند.
از مهمترین فعالیتهای شورای انقلاب در طول حیات آن علاوه بر پیشنهاد مهندس بازرگان به عنوان نخستوزیر دولت موقت، میتوان به تصویب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ملی شدن بانکها، سامان بخشیدن به دادگاههای انقلاب، برگزاری همهپرسی نظام جمهوری اسلامی، بررسی پیشنویس قانون اساسی، تصویب قانون شوراهای محلی، ملی شدن صنایع بزرگ، تصویب آئیننامه مجلس خبرگان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس اشاره کرد.
به دنبال بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و استعفای دولت موقت، با ادغام دولت در شورای انقلاب اعضای جدید شورا انتخاب شدند و در اداره مملکت، اینگونه بین اعضای شورا تقسیم کار شد: آیتالله خامنهای دفاع و پاسداران، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی وزارت کشور، شهید باهنر آموزش و پرورش، مهدوی کنی کمیته انقلاب و دادگستری، شهید بهشتی جهاد سازندگی، بنیصدر وزارت خارجه، علیاکبر معینفر نفت، حسن حبیبی آموزش عالی، عزتالله سحابی برنامه و بودجه، ناصر میناچی ارشاد ملی، شهید قدوسی دادگاه انقلاب.
با شروع کار مجلس و شورای نگهبان و دیگر نهادها، مسئولیت و ضرورت وجودی شورای انقلاب به پایان رسید. لذا در ۱۲ تیر ۱۳۵۹ آیتالله بهشتی اعلام کرد: «مسئولیت شورای انقلاب دو هفته دیگر پایان مییابد.» آخرین جلسه شورای انقلاب در ۲۶ تیر ۱۳۵۹ برگزار شد و حسن ابراهیم حبیبی سخنگوی شورای انقلاب، در آخرین مصاحبه خود پس از این جلسه اعلام کرد: «امروز با رسمیت یافتن مجلس شورای اسلامی و کامل شدن اعضای شورای نگهبان قانون اساسی، کار شورای انقلاب که تاکنون وظیفه قانونگذاری را برعهده داشت نیز به پایان رسید.»
آخرین اعضای شورای انقلاب عبارت بودند از: آیتالله خامنهای، آیتالله بهشتی، آیتالله موسوی اردبیلی، محمدجواد باهنر، آیتالله هاشمی رفسنجانی، حسن حبیبی، عباس شیبانی، مهدی بازرگان، عزتالله سحابی، صادق قطبزاده، علیاکبر معینفر و ابوالحسن بنیصدر.
محمدجواد باهنر از چهرههای اصلی شورای انقلاب، چند روز پس از اتمام فعالیت آن در مصاحبهای گزارشی از بیلان کاری آن را بیان کرد. بر این اساس، شورا ظرف مدت ۱۷ ماه، دو هزار لایحه را به تصویب رساند که گزارش مجموع طرحها و لوایح برای امام خمینی ارسال شد. وی موفقترین طرح شورای انقلاب را لغو قراردادهای استعماری و اخراج مستشاران خارجی در همه سطوح عنوان کرد.
بنا به نوشته منتشرکنندگان صورتجلسات شورای انقلاب مذاکرات به صورت صوتی ضبط نمیشد و به صورت تندنویسی توسط عباس شیبانی و در ششماه آخر توسط بازرگان یادداشت شده است.
«تاریخ ایرانی» به تدریج بخشهایی از صورتجلسات شورای انقلاب و تصمیمگیریهای مهم آن را منتشر میکند. در ابتدا مروری داریم بر مهمترین مواضعی که اعضای شورای انقلاب در جلسات داشتهاند، در اسفند ۵۷:
هزینه بیشتر از مصرفکنندگان زیاد برق
عزتالله سحابی: برای جبران کسر درآمد برق، از مصرف بالا اضافه بگیرند و از پائیندست نگیرند [که در این صورت] تساوی برقرار میشود.
بازرگان: نخواستیم دولت به عنوان گرانکننده معرفی شود. هر کس که مصرفش زیاد بود نشانه ثروت داشتن نیست، ممکن است عائلهاش زیاد باشد. از حالا تا آخر سال کمیسیونی برای صرفهجویی تعیین خواهد شد، محلهای زیادی هم داریم.
طالقانی: دولت انقلابی کارهایی باید بکند، مناسب با اسمش. خارجیها میگفتند دولت مال شمالشهریهاست. اول، دولت بودجه را در نظر بگیرد و راه تأمین وضع فقرا را بیشتر توجه کند. مدرسه، بیمارستان و غیره رایگان شود. گزارش میرسد پولهایی جاهایی هست، رقم درشت، در سازمان امنیت، در دو سه جای دیگر، دولت مصرف کند؛ اوقاف هم با اجازه حاکم شرع، کمکی میتواند باشد.
[سهشنبه ۸ اسفند ۵۷]
لایحه رفع آثار محکومیت
هاشمی: شامل جاسوسان هم میشود.
موسوی اردبیلی: جاسوسان را شامل نشود.
هاشمی: افسران حزب توده مراجعت میکنند یا نه؟
طالقانی: رفع اتهام یک مساله است، پذیرفتن یکی دیگر.
کتیرایی: در صورت تمایل فرد نوشته شده.
بازرگان: در صورت احتیاج.
کتیرایی: دولت متهم به غیرانقلابی بودن است. لوایح انقلابی رد میشود. دولت بختیار، لایحه تندتر [ی] آورده بود. ولی تذکر آقای هاشمی در مورد آمدن افسران از روسیه اسباب زحمت است.
مطهری: محدودیت زمانی بگذارید [تا] شامل آنها نشود.
بازرگان: نگرانی روی افسران تودهای است. قسمت اول، خیلی هم تعارف نیست. [در آن] ضدیت با سلطنت ذکر شده و ساواک را [هم] به رسمیت نشناختهایم.
[سهشنبه ۸ اسفند ۵۷]
لایحه مراکز رفاه خانواده (سازمان زنان ایران)
یدالله سحابی: سازمان زنان از کارهای اشرف است. میخواهیم آن را به وزارت کار بدهیم.
شیبانی: به وزارت کار ندهید، در آنجا چپیها هستند و آنها را زیر نفوذ خود درمیآورند.
یدالله سحابی: تمام از وظایف وزارت کار است، بعضی قسمتها را به وزارت بهداری داده بودند که وظیفه آن نبود [و] سوءاستفاده شد.
قطبزاده: [درباره] مشکلات تودهایها باید تصمیم کلی در تمام جهات گرفت. تمام کسانی که از رژیم ناراحت هستند. وزارت خارجه رفته است دست چپیها.
مطهری: در زمینه سلامتیان، مسئول خود دولت است که راجع به معاونین ناراحت شد.
ابراهیم یزدی: نمیدانم اینجا باید مطرح شود یا نه، چند زن که در کابارهها کار میکردند مراجعه کردند؛ ساکنین قلعه هم که تعدادشان شش هزار نفر است. ساکنین قلعه، اگر در خیابانها پراکنده شوند، سبب گسترش فساد است.
بازرگان: راجع به کابارهها و غیره، دکتر یزدی نباید حرف میزد. مساله کوچکی است [و] اثری ندارد. دخالت چپیها در روزنامه و تلویزیون هست، اعتراض میشود به قطبزاده. در حالی که کار خوب است. بگذارید رد شود. سلامتیان معاون نیست. به دکتر سحابی گفتم معاون را قبلاً بگویید با نظر دوستان باشد. ولی [در مورد] آمدن آن فرد به وزارتخانه، نمیشود گفت [که] نیاید، [او] کار خودش را میکند.
[سهشنبه ۸ اسفند ۵۷]
کیفیت برگزاری رفراندوم تغییر رژیم
هاشمی: تغییر نظر آقا در تیتر تأمین شده یا نه [؟] ایشان گفتند تغییر رژیم سلطنتی به جمهوری اسلامی که قانون اساسی آن بعداً توسط مجلس مؤسسان تصویب شود، درست نیست. دنبال مجلس مؤسسان نباید رفت. [به ایشان] گفته شد که در فرمان چنین [آمده] بوده، گفتند فعلاً مسکوت بماند. [چون] مجلس مؤسسان خرج دارد.
بازرگان: چون مطلب تکرار شد، جواب تکراری است. جلسه قبل قطبزاده گفت رفراندوم یک کاسه باشد؛ خود ایشان دیدند [که] امکانپذیر نبود. قانون اساسی آماده نیست. قانون اساسی چیزی نیست که به سادگی بشود رسیدگی کرد. از آقا خواستم لایحه را بدهند ببینم، گفتند نمیشود؛ به من هم نمیدهند. چیزی که با سرنوشت اسلام سروکار دارد، ساده نباید گرفت. چون این قانون نظام اسلامی، اول مرتبه است که مطرح میشود، خیلی لازم است بررسی و دقت شود. در مورد مبارزه با چپیها، اول قدم من بودم [که با آنها مخالفت داشتهام]، با آنها موافق نیستم. [اما] با سیستم چماق نباید روبهرو شد. با خدعه و نیرنگ هم درست نیست. فقط چپیها هم نیستند. دوستان مسلمان هم هستند. بیست روز برای رسیدگی کافی نیست. چون من نخستوزیر منتخب ایشان گفتهام قانون اساسی در مجلس مؤسسان مطرح خواهد شد؛ ایشان به من برای این کار فرمان دادهاند. دیروز به مخبر لوموند گفتم یا واقعاً اکثریت است یا نه. ما همه جا برویم حرف بزنیم، توضیح بدهیم، از راه صحیح. [باید] در حداقل مدت رفراندوم برای جمهوری اسلامی [برگزار شود]، بعد قانون اساسی تدوین و اعلام شود، قانون اساسی بررسی شود، طرح شود، طرح پیشنهادی برود مجلس، مردم در انتخاب نمایندگان دخالت میکنند.
[سهشنبه ۸ اسفند ۵۷]
مساله گوشتهای منجمد
هاشمی: پیشنهاد جدید. در مورد گوشت منجمد، کسی مراجعه کرده. دیشب آقای خوانساری هم ملاقات کرد با آقا. آقا گفتهاند جلوی مصرف گوشت منجمد که حلّیت آن معلوم نیست، گرفته شود. آقا گفتهاند تا حلّیت گوشتی که منجمد شده، ثابت نشود، حرام است، نمیشود خورد. گفته شد معدوم کردن فعلاً مطرح نشود.
طالقانی: گوشت منجمد کجاست؟ بدهید سفیر امریکا بخورد، چون گوشت نداشته است.
هاشمی: فعلاً مطرح شود گوشت یخزده مصرف نشود، دو سه نفر مأمور شوند رسیدگی کنند [که] ذبح شرعی شده یا نه.
کتیرایی: دولت رسیدگی کند. اعلام لازم نیست. فقها در حلیت و حرمت اختلاف ندارند. برسیم که قحطی نشود.
هاشمی: در گوشت، باید محرز شود [که] حلال است.
طالقانی: باید محرز شود از دست کافر است تا حرمت ثابت شود. اگر ندانیم از کجاست عنوان بازار مسلمین، عنوان ثانوی است، کسانی که…
موسوی اردبیلی: اگر آقا فتوا داده، نظر ما بیمورد است. دولت اگر میفروشد، اشکال دارد. اگر شرکت است، مثل مشروبفروشی است، اگر فروشنده دولت است، تحقیق شود. جهت دیگر مساله آقای طالقانی، اصالت عدم تزکیه همه جا هست. سوق مسلم، ید مسلم، مسالهای است. میدانم از خارج آمده، بلاد را نمیدانم [که] کفر است یا اسلام. در اینجا اصالت، عدم ذبح شرعی حاکم نیست سوق مسلم و…
شیبانی: دولت رسیدگی کند معلوم شود [که] مثل رسومات زمان مصدق، این مطلب توطئه نباشد علیه دولت.
بازرگان: انواع خلاف شرع در مملکت هست [که] باید از بین برود. دو راه است: اول چشمبسته اقدام شود یا اینکه مهلت بدهند [و] مثل دوران ۲۵۰۰ ساله فرامین رعد و برقی ندهند.
[سهشنبه ۸ اسفند ۵۷]
در مورد رفراندوم [تغییر رژیم]
قطبزاده: در مورد رفراندوم در مورد جمهوری اسلامی هنوز معلوم نیست روی چه اصلی رای میدهند. قانون اساسی قبل وجود دارد یا نه؟ باید جمهوری اسلامی معلوم شود. پیشداوری نسبت به قانون اساسی شده، [به] علت اینکه صریح دور و بر آن جمعآوری شده. آقای نزیه، بدون وارد بودن، مصاحبه کرد که قانون اساسی نوشته میشود، باید بگویم این قانون اساسی تدوین شده با مقایسه با تمام قانون اساسیهای دنیای مترقی، مترقیترین قانون دنیاست. مساله مملکت مطرح است که به جایی برسد. هر مجلس مؤسسان که تشکیل شود، حداقل یک سال باید [بحث کنند] تا تصویب شود.
عزتالله سحابی: به دنیا چه بگوییم؟ مردم رای میدهند به جمهوری اسلامی؛ چیزی که نمیدانند. رفراندوم که بشود، مجلس مؤسسان خطرناک است. حداکثر سه ماه درست نیست؛ سه سال میشود [طول میکشد که کار تدوین قانون اساسی را انجام دهد].
شیبانی: رفراندوم لازم است. مجلس مؤسسان هم لازم است، چون آقا فرمان دادهاند که این کار بشود.
[سهشنبه ۸ اسفند ۵۷]
مصادره اموال به جامانده از خاندان پهلوی
بهشتی: فوریت دارد. آقا گفتند کلیه اموال خاندان پهلوی و شاخههای او زیر نظر شورای انقلاب، صرف بهبود زندگی فوری قشر محروم شود.
کتیرایی: طرح مستقلی از طرف دولت آمده، او اجرا کند.
بهشتی: [امام خمینی] گفتند حسابی باز کنند در بانک [و] کلیه اموال به آن منتقل شود.
طالقانی: اموال نقدی کم است.
عزتالله سحابی: سهام کارخانهها و غیره.
قطبزاده: قصرها را میشود فروخت.
بهشتی: کلی بحث شود. آقا گفتهاند شورا مسئولیت را بپذیرد، حساب باز کنیم و ایشان به اطلاع میرسانند.
هاشمی: اولین قلم، پول اشرف [پهلوی] است. واسطه گفت ۴۵ میلیون تومان پول نقد است که منتقل میکنم. مسائل خارج مطرح است. این شکل نیست.
طالقانی: پیشخدمت مخصوص، کلیدهای کاخ را آورد، به مصطفی ملکی دادم. یک عده پیشخدمتهای مخصوص شاه، اموال زیادی بردند. فرشها، صندوقهای شمش طلا. کاخ که دیگر مهر و موم شده، از دادگستری بروند تحقیق از پیشخدمتها.
[پنجشنبه ۱۰ اسفند ۵۷]
درباره رئیس سابق ساواک
هاشمی: مقدم [رئیس سابق ساواک] گریه کرده، گفته شما به هیچ چیز نمیرسید، اسنادی پیش من است. شاه ۳۳۰ میلیون تومان داده و از من نخواستهاید (قرار بود آن را اگر بختیار لازم داشت، بدهم به او).
طالقانی: معلوم نیست [که] راست بگوید.
طالقانی: در منزل من، پشت سرهم ساواکیها را بازجویی میکنند [و] پرونده میسازند.
هاشمی: اطلاعات آنها چه میشود [؟]
سحابی: هیاتی تعیین شود، یک مسئول، چهار یا پنج همکار سازمان بدهند و گزارش کار ساواکیها را جمع کنند. بازجویی جمع شود، این کمیتهها در اختیار خود ما است.
موسوی اردبیلی: اگر این کار بشود، دولت میپذیرد [تا] تشکیلات و اطلاعات داشته باشیم. تماس با ساواکیها گرفته شود. آنها که باید، زندان بروند. آنها که باید آزاد شوند، آزاد شوند. [با] جمعآوری اسناد و مدارک و حفظ آنها، آیا دولت نمیگوید دست بردند در کار ما [؟]
تیمسار مسعودی: مقدم را به کار بکشید، همه حرفها را میزند.
طالقانی: مقدم را بچههای ما گرفتند. صلاح میدانید، [از او] اطلاعات بگیرند.
تیمسار مسعودی: مدارک مهم گرفتهاند. اتاق بدهند. یک نفر باهوش برود، امید بدهد، هرچه میتواند خبر بگیرد.
شیبانی: پرونده مقدم خیلی بد نیست، به او گفته شود [که] اگر حقایق را بگوید، در وضع او تخفیف داده میشود و به عنوان کارشناس از او استفاده شود.
[یکشنبه ۱۳ اسفند ۵۷]
سالروز درگذشت مصدق
مطهری: مساله فردا، سالروز [وفات] مصدق، امری است خوب، ولی قضیه مشکل دیگری دارد. با ابتکار فدائیان خلق و مجاهدین خلق، جبهه ملی هم اعلام کرده [در این مراسم شرکت میکند]. بعد دولت هم اعلام کرده فردا مدرسهها هم تعطیل است، ادارات هم از ساعت یازده، همه از شهر خارج میشوند. بعضی احتمال نگرانیهایی دادهاند. ممکن است توطئه کنند، بریزند به مراکزی، اسناد را ببرند. اما در مورد [مراسم] سالروز، ابتکار آن دست فدائیان و مجاهدین است. در کاری که ابتکارش دست آنهاست، از مدتها پیش اطلاع داشتهاند [که] مجاهدین گفتهاند اعلام موضع اصلی را در این روز میکنند. [باید] معلوم شود چنین چیزی بوده، توطئه هست یا نه [؟] اگر به همین صورت مسخ شده باشد، درست نیست. دیگران بروند، ابتکار را در دست بگیرند، آن خطری ندارد، وگرنه در وضع فعلی، کار خطرناکی خواهد بود، [تبدیل میشود به] میتینگ علیه خمینی.
هاشمی: از وقتی که رادیو گفته تابهحال تلفنهای زیادی شده [که] دولتی که آن همه کار دارد، یک روز را تعطیل میکند، مدرسهها را تعطیل میکند، این چه کاری است [؟] مردم به مصدق علاقهمند هستند، تجلیل از مصدق خوب است.
مطهری: [در حقیقت این مراسم برای] تجلیل از مصدق نیست.
هاشمی: چرا اینطور شد [؟] باید زودتر اقدام میکردیم.
هاشمی: برنامه دست کیست [؟]
عزتالله سحابی: کارگردان، ظاهراً متیندفتری است. احمد مصدق دعوتکننده است. کارگردان هدایت متیندفتری [که] با چپیهای گروه جزنی روابط صمیمانه دارد. خودش جاهطلب است، روابط ساواکی جای خودش. متهم بود، گرفتند، زدند و ول کردند. قسمتی از اسناد و مدارک را از ساواک، او برداشت. استنباط من مثل قطبزاده است. فکر نمیکنم توطئهای در شهر باشد. جامعه و دنیا از ما توقع دارد که در بزرگداشت او شرکت کنیم. مذهبی آنجا هست، غیرمذهبی هم هست. تبلیغات شده، ۵۰۰ یا ۶۰۰ [هزار نفر در مراسم] خواهند بود. برویم روی آن تبلیغات بکنیم. همانطور که قطبزاده میگوید اگر بروید حرف بزنید، جایی برای غیرمذهبی نیست.
مطهری: اگر دولت اعلام کند و آقای خمینی اعلام بکند [که] با اینکه بنا چنین بود [که] بروند، چون کشف شد [که] توطئهای هست، نروند.
تیمسار مسعودی: عملی نیست.
مطهری: [اگر] تحلیل بشود که نباید بروند، کسی نمیرود.
یزدی: دیشب در دولت مطرح شد. توجه شود یکی از دلایلی که رای داده شد که اینها در مدارس بسیج کردهاند، در اداره بسیج کردهاند، همه قرار گذاشتهاند. ده صبح اتوبوس میآید. [به] همین مطلب که نتایج سیاسی دارد، توجه کردند؛ بحث شد. ولی اکثریت نظر دادند [که] عدم توجه دولت یا موضع نگرفتن ضرر دارد. دولت بگوید و حالا که باید بگوید، خود دولت اقدام کند. نتیجه چیزی است که شروع شده، متاسفانه توجه نکردیم [که] این حرکت کنونی، استمرار حرکت گذشته است. مسجّل [است که] ما مسلمانها وارث آن جنبش میباشیم. ما از مصدق به عنوان رهبر ضداستعماری تجلیل میکنیم. مبارزه او دقیقاً و لزوماً جز در راه اسلام نبوده و یا ضد اسلام بوده. این قهرمان ملی است [و] عدم توجه به آن، فعالیتهای ضداسلامی را تشدید میکند. [اینکه] فردا چه کنیم [را] نمیدانم. وظیفه شورای انقلاب است. دولت نمیتواند دخالت کند. حرکت سیاسی است که جایش در شورای مرکزی است. حالا که اینجا باختهایم، در آینده نبازیم. اجازه ندهیم دستاوردهای متعلق به مبارزات ملی (گرچه ایراداتی دارد) [به] دست دیگران بیفتد.
بازرگان: پیشنهاد را معینفر کرد [که] اعضای دولت بروند. اگر بگوییم تعطیل، آرزوی ما بوده. اگر بگوییم از صبح تعطیل کنند، دیگر کلاس نداریم، شاگردها هم نمیآیند [و] بد است. در داخله خودمان میدانید، فروهر گفت حقوقدانان اعلام کردهاند از جلو وزارت کار [حرکت میکنند]. جبهه ملی از جلو دانشگاه [حرکت میکند]. فلان دسته از فلان جا [حرکت میکنند]. مساله، اداره آنجاست. فکر میشد برای در دست گرفتن کار، بهترین راهحل این است که انقلابیون فرصت بدهند. این محل [مزار مصدق] مال ما بوده، در سالهایی که فکر ضد رژیم جرم بود. امسال دیگر نمیشود مانع مردم شد. اگر فقط آقای طالقانی صحبت کنند بجاست. ایشان تدکر بدهد [که] از سنگهای جلو [ی] پای مصدق، تودهایها بودند. بعدها گفتند غلط کردیم. مذاکره شد [که] به احمدآقا [خمینی] گفته شود آقا پیامی بدهند که نور علی نور است. درست اتصال این نهضت ملی شده و مصدق که مردمی است، قطعی میشود ما اصولمان را معین کردیم.
مطهری: با یک شرط، نظر موافق دارم. یک گروه بروند اعتناء نکنند و مهندس بازرگان چند کلمه صحبت کند.
بازرگان: من نمیتوانم چند دقیقه حرف بزنم.
مطهری: یک ساعت کامل، آقا [طالقانی] حرف بزنند.
یکشنبه ۱۳ اسفند ۵۷]
رایگان شدن اتوبوس
بهشتی: مساله بعدی اتوبوس است که مجانی شود.
بنیصدر: پول بدهید به کمکرانندهها [تا] بروند کار کنند.

بهشتی: در شرایط فعلی کار نیست.
بنیصدر: میشود کار درست کرد.
بهشتی: حالا موقت باشند.
رایگان شدن اتوبوس تأیید شد. قیمت بنزین اضافه نشود.
[سهشنبه ۱۵ اسفند ۵۷]
بحث مشروبات الکلی
یدالله سحابی: بحث مشروبات الکلی؛ کشتیهایی است [که] مقداری مشروبات است [و] در داخل هم تولید میشود.
مهدوی کنی: خیلیها را ما توقیف کردهایم.
یدالله سحابی: چه باید کرد [؟]
قطبزاده: تمام کارخانجات مشروب را ببندید و تمام محمولات کشتی را دور بریزید.
بهشتی: مشروبات الکلی قابل بحث نیست. کارخانه تبدیل به [تولیدکننده] آبمیوه شود.
بنیصدر: سرکه میشود.
قطبزاده: در بعضی جاها آبمیوه خوشمزه زیاد است.
کتیرایی: بحث میکنیم.
مهدوی کنی: درباره مشروبات، چون صد جا هست، در گمرکات، فرودگاه.
بهشتی: در قصر اشرف.
مهدوی کنی: مساله کارخانههاست. خیلی مراجعه میکنند، با آنها تماس گرفتم. چه کنیم [؟] مشروبات و آبجو در گمرک و بنادر هست، خریده شده، چه مسیحی و چه غیرمسلمان. آنچه در کارخانهها است باید اعدام شود نه شیشهها. مالکی گریه میکرد. دو اشکال هست: قبلاً اعلام نکردیم، میگوید قبلاً میگفتند باید ضرر و زیان آن را بدهند، وام گرفتهایم، کارگر داریم، حل کنند، بعد خراب کنند. پیشنهاد دوم: تبدیل به سرکه کنند. مؤمنی که میگفت وارد هستم گفت این مشروبات سرکه میشود. متخصصین ببینند اگر سرکه میشوند بکنند. کسی گفت دروغ میگویند. در پشت کارخانه، کامیون گذاشته بودند، ببرند. سرکه محدود است. مساله سوم، کارگرها [هستند]. پاکدیس کارگر دارد. [برای] قزوین هم باید فکری کرد [و] بدهکاری آنها را تأمین کرد.
بهشتی: کمیسیونی به ضایعات آنها رسیدگی کند [و] در این چهار ماه نظر بدهد.
قطبزاده: مساله دیگر [اینکه] اگر این حضرات نتوانند بفهمند که وضع عوض شده، آدم احمقی هستند.
یدالله سحابی: انقلاب است. حکم فوری تا زمانی که به اجرا درنیامده، بعد راحت میشود، فرمان ایدئولوژیک نباید صادر کرد. مسئولیت گذشته را نمیشد و فوری رای داد. باید دید چگونه اثر دارد. برای مشروبات الکلی باید برنامه گذاشت. راه بازار سیاه و قاچاق را باز میکنیم، چنانکه در امریکا شد و ناچار برگرداندند. انقلابی نمیشود عمل کرد.
یدالله سحابی: آقایان! وضع دولت با توضیح آقای مهدوی مشخص شد. دولت موظف است نسبت به گذشته و سرمایه از بین رفته رسیدگی کند. مدام که نیت این را دارید فوری از نظر کلی تبدیلهایی میشود. مقداری را میشود سرکه کرد، مقداری [را] تبدیل به الکل صنعتی و قبول کرد.
مهدوی کنی: با نظارت کامل.
کتیرایی: مقداری [از] عرایض من گفته شد. رقم و عدد نداریم. مأموریت میدهیم، مطالعه کنند [و] ارقام بیاورند.
بهشتی: پیشنهاد این است قبل از اینکه مساله آب وا کند، اعلامیه بدهند [تا] کمیسیونی از متخصصین برای زمینههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با قاطعیت برود بر طبق دستور اسلام مشغول تهیه طرح شود. این کمیسیون موظف است در اسرع وقت، زمینه عدم تولید و عدم فروش آن را ایجاد کند.
مطهری: قاطع ایجاد نشود.
بهشتی: تبدیل واحدهای تولید مشروب به واحدهای دیگر. فردا طلبکار میشوند [و] جلویش گرفته میشود. خودشان همکار میشوند. واقعاً گروه هم جدی باشد [و] در عرض کمیته کار را تمام کند.
مطهری: تولید و فروش ممنوع، مگر برای اقلیت غیرمسلمان.
بهشتی: حق فروش ندارند.
[سهشنبه ۱۵ اسفند ۵۷]
درباره دادگاه انقلاب و حجاب
بازرگان: گزارش هیات دولت. دکتر سحابی نامهای نوشته بودند [و] استعفا دادند و علت آن اعتراض به عملیات دادگاه انقلاب و کشتارهایی که صورت گرفته، با وجود گفتن اینکه دادگاه علنی است. بعد شیراز و چند نفری که به مناسبت لواط کشته شدند، هم از نظر شرعی و چه این حرفهایی که خودمان میزدیم و اعتراض داشتیم به دولتهای قبل که چرا هیات منصفه نیست [و] چرا علنی نیست و چرا تجدیدنظر درخواست میشود [با آن] مخالفت میگردد. خود ملت ایران و عده زیادی در تأسیس این جمعیت حقوق بشر دست داشتند، به صلیب سرخ و حمایت زندانیان مراجعه میشد. عین این اعمال (مورد اعتراض) از طرف دستگاه انقلاب اسلامی صورت میگیرد و ما نمیتوانیم جوابگو باشیم. من تبری میجویم. تقریباً همه وزرا [این مساله را] در دل داشتند.
مطهری: نظرتان نسبت به دادگاهها درست است؛ اگرچه مردم راضی هستند. نظیر این ایرادات به دولت وارد است، شما از کمیتهها شکایت میکنید.
طالقانی: من هم در جریان کمیته با شما موافق هستم. کارهای شاذ هم واقع شده، همانقدر که حمله کردند. دیروز کیهان را خواندم. دولتی که میگوییم ضعف دارد، کمک کنید جهات منفی را مثبت کند، [اینکه] یکباره حمله کنند [که دولتیها] زندگی لوکس دارند، حرفهایی است که اسباب دست مخالفین شده، از ناحیه خودمان حقاً سزاوار نیست. خود ایشان [امام خمینی] روز آخر تاکید [کرده] بود که از ایشان [دولت بازرگان] حمایت شود. به نظر من هم اصلش درست، ولی یک ماشین لوکس نباشد. [در] مساله دادگاهها، احمدیان آدم متدین است و قاطع، ولی برای تعیین هادوی مشورت میکردند.
مطهری: ایشان یادشان میرود، شما که حکم بدهید دفتر باشد. مصیبت پاسداران انقلاب، فراموشی ایشان است.
طالقانی: از دیروز تا حالا زنها غوغا کردهاند، بدون حجاب راه ندهید.
بازرگان: آقای اشراقی گفته خانم ارمنی روسری سر کند.
طالقانی: مدیر مدرسه مهمی تلفن کرد [که] الان معلمها و بچهها در مدرسه جمع شدهاند [و] یکی از مأمورین بیجهت چَک زده به زنی.
[پنجشنبه ۱۷ اسفند ۵۷]
راجع به خلخالی
بهشتی: دو نکته در مورد روحانی قاضی محکمه، آقای خلخالی به دلیل روحیه خاص تا [زمانی که مسئول] باشد، [کار] سامان نمیگیرد. با وجود [احمد] جنتی نیازی به ایشان نیست. آقای خلخالی نباشد، مسئولیت به عهده ما [باشد].
مطهری: نمیشود جنتی را به جای خلخالی گذاشت و او قبول کند.
موسوی اردبیلی: دو نفر از شورا با دولت بروند [و] زندان را از نزدیک ببینند. مخفی بودن دادگاه و این کشتار را من محکوم میکنم و اخطار شود از این ساعت دیگر اقدام نکنند. راجع به خلخالی راه همان است. یکی کردن پاسداران لازم است. آقای مهدوی از یک تیپ بگذارد.
بنیصدر: قم در دادگاه شرکت کردم. [جلسه محاکمه] علنی بود.
قطبزاده: خبرنگاران ما گفتهاند و پیچیده [که] او (خلخالی) گفته نگه داشتن آنها مشکل است، بکُشید.
مطهری: تنها خلخالی نیست. جوّی است که او هم آمادگی دارد. در روزنامهها متن حکم، جوری تنظیم میشود که عوامانه است و تعجب میکنم. آنها قاضی هستند، زوارهای و هادوی. آن وقت متن حکم چیزی باشد که دارد نباشد.
[سهشنبه ۲۲ اسفند ۵۷]
اسکناسها پس از سقوط نظام شاهنشاهی
هاشمی: اسکناسهایی چاپ شده [و] میخواهند با چاپ چیز دیگر روی آن، عکس شاه را از بین ببرند.
شیبانی: بنویسید جاء الحق و زهق الباطل.
بهشتی: قرآن نمیشود [روی اسکناس حک کرد]. عکس مردم [را] با مشت گره کرده بزنند روی عکس شاه، پشت آن هم مرقد امام رضا باشد.
تصویب شد.
[یکشنبه ۲۷ اسفند ۵۷]
وضعیت دادگاههای انقلاب
مبشری [وزیر دادگستری]: من تماس داشتم، برای دادگاهها خلخالی مرد خوبی است. این کارها لازم بود. عده کمی ایراد میگیرند که وارد نیست. هم حق وکیل داشته باشند. به کانون وکلا گفتم نترسد، وکیل برای آنها بفرستد. ما ضد حق نیستیم. هادوی دادستان کل شد، در عمل قدرت اداره نداشت. یک دادیار، یک بازپرس با هم باشند و دلایل را جمع کنند. تمام که شد، ادعانامه بدهند، دادستان کل یا نمایندهاش ببیند برود دادگاه انقلاب و حکم بدهد. ده تا بیست دادگاه در عین حال رسیدگی کند. بیست تا سی بازپرس خوب را معین کردیم. درون زندان آقای زوارهای هستند که آقای مهندس بازرگان ابلاغ دادهاند و خودشان را مستقل میدانند. هر روز اختلاف بود. دیشب گروه مجاهدین تلفن کردند [و اعلام کردند که] اگر در جهت ارفاق [به عناصر رژیم گذشته] کار بکنید ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفر مسلح هستیم و به زندان حمله میکنیم. عده زیادی سرعت عمل در رسیدگی را میخواهند. محکمه مرکب از یک مجتهد، یک قاضی و یک نفر نماینده مردم باشد (سمبل مردم باشد). سرعت عمل باشد [و] کار آنها را در ظرف یک هفته رسیدگی نماید. ضرورت ندارد تمام جرایم اینها رسیدگی شود.
بهشتی: اینکه گفتند هروئین قاچاق داشته هویدا، کجسلیقگی است.
مطهری: در دادگاه انقلاب اسلامی چرا نظر مردم آنقدر بررسی شود [؟] باید خودمان رعایت حقیقت و واقعیت را بکنیم. اگر یک فرد مجرم مجازات نشود، بهتر است که غیرمجرم مجازات شود. در مورد یازده نفر اخیر گفته میشود که بعضی مستحق اعدام نبودند. ادعاهای کلی محاربه با خدا درست نیست، دست روی جرم کلی نگذاشتند. اگر کسی استحقاق اعدام دارد [و] دنیا هم نپسندد، باید اعدام شود. با اعتراض اینکه گناهکار از تله در میرود، نباید بیگناه کشته شود. بعضی افراد علیالظاهر به ناحق کشته شدهاند، بعضی به حق، ولی طرز ناحق کشته شدند. الان که دست شورا است، مستقیم مسئول است. هیات منصفه که گفتند.
بهشتی: [در] قضیه اخیر هویدا، سه جریان آمدند، نقل کردند که محرز بود اگر صحت داشته باشد، نقض دادگاه است و مایه آبروریزی. در این دادگاه، هویدا محاکمه نمیشود، اسلام محاکمه میشود. قاضی شرع دو سه بار وسط محاکمه رفته بیرون. آقا گفتند علنی است، فیلم هم دارد، مخبر هم هست، گروهی تعیین کنند، وقت بگذارند، دو سه نفر باشند، حداکثر تا هفته آینده. یکشنبه آئیننامه دادگاه انقلاب تعیین شود و تصویب شود. سؤالی هم مطرح است: آئیننامه دادگاه انقلاب لازم داریم یا اینکه مشخص کردن جرائم و کیفرهای آن [؟]
هاشمی: تذکر [!] وقت روی نواقص دادگاه گرفته نشود. پیشنهاد میکنم: نگوییم عزل کنیم، ترمیم کنیم. یک نفر عنصر آگاه که مسائل سیاسی انقلابی را بفهمد به دادگاه ضمیمه کنیم که به مسائل تبلیغاتی توجه کند، سؤالات را خوب منظم کند. آقای هویدا محاکمهاش قطع شود. سریع اقدام کنید. دولت و شورای انقلاب و آقای خمینی در مورد دادگاه یک جور اظهارنظر کنند، تشتت و عدم هماهنگی نباشد. رادیو تلویزیون ضبط کند.
مبشری: عدهای را گذاشتم سؤال طرح کنند، کسی گوش نداد. سرعت لازم با باطل شدن حق نیست. یادمان رفته چه کارهایی کردهاند [؟] آدم را زنده زنده میسوزاندند. این مربوط به انقلاب نیست. تعدی و اجحاف نبوده. خلخالی به انقلاب کمک کرده.
طالقانی: اینطور نیست.
مطهری: با این طرز محاکمه، از شمرها امام حسین درست کردهاند.
طالقانی: ۱) روش دادگاه معلوم شود ۲) مهلت بدهند از اطراف، دلایل مختلف جمعآوری شود ۳) ترکیب دادگاه.
بازرگان: غیر از [مساله] دادگاه انقلاب و پاسداران مقداری لوایح است. خواست ما این است که وقت بدهند زودتر تمام شود، چون فوری است. نقص اساس، دیمی رفتن جلو است. خواسته و نظر و افکار [و] عقاید شخصی مطرح نباشد. آئیننامهای [باید باشد] که طرفین یعنی رئیس دادگاه و متهم و دولت بداند کارش چیست؛ آئیننامه حسابی که کیفیت کار، شمول دادگاه، هر جرم و هر خطا و از چه زمان باشد، معلوم شود و بر طبق چه موازین، خودشان یا دولت مجری باشد، برای آئیننامه چیزی نوشته شود، هادوی و زوارهای نظر دادند. سرعت باشد، اشکالی ندارد. آقا صریح گفتند خلخالی در دادگاه نخواهد بود. گفتند دادگاه زیر نظر دولت باشد، بعداً آئیننامه را دولت بنویسد، شورای انقلاب تصویب کند. حتی آقا گفتند نظر من هم دخالت نداشته باشد، من میخواهم مستقل و جدای از دولت باشد. آقای بنیصدر نفرمایند عدم اطلاع جرم است. برای محکمکاری، آئیننامه را که دولت مینویسد، شورا ببیند و تصویب کند و آقا هم تأیید کنند. برای سرعت کار، هیات مختلط باشد. اختیارات تام سه نفر شورا، سه نفر هیات وزرا، وزیر دادگستری، وزیر کشور و دکتر یزدی، سر فرصت و حسابی بنشینند، از یک عده هم بخواهند تا قبل از سیزده عید. دو سه روز قبل از عید کار زیاد است. ایام عید برنامه داریم.
بنیصدر: وقتی آقا گفتند و عمل شده، چرا در دنیا خلاف منعکس شد [؟] خمینی را خراب نکنند. قاطعیت باشد، ولی در افکار عمومی خراب نشود. عجله نکنید، مقدمات دادگاه مهمتر است. بازپرس لایق، مدارک جمع شود، فرصت کافی باشد، محاکمه شود و به مجازات مقرره برسند. با ادامه محاکمه هویدا مخالفم. دادگاه محکوم است و ایشان حاکم دادگاه جدید.
[یکشنبه ۲۷ اسفند ۵۷]
تحولات کردستان
بهشتی: مقابل [مقابله] با تمایل فکری موجود در کردستان چگونه باید باشد [؟]
موسوی اردبیلی: آقا گفته و تاکید کرده بهشتی و هاشمی با تماس با دولت بروند [به] سنندج.
ولیالله قرنی [رئیس ستاد مشترک ارتش]: روزنامهها مهم است. شروع مساله کردستان به علت دامن زدن روزنامهها بوده. سخنرانی افراد غیرمسئول و تعبیر عزالدین حسینی بوده [که] خودمختاری حرفی فایده ندارد. بارزانی میگوید آنچه در اسلام است، بالاتر از خودمختاری است.
بهشتی: جلوگیری از درج مقالات یعنی [اینکه] سانسور شود و جانشین آن روزنامه، اسلام جوابگوی خواستهها هست.
مطهری: تنها [روزنامه] آیندگان نیست. چپیها خودمختاری ملیتها را صریحاً اعلام کردهاند. [به] مقاله امروز آیندگان توجه شود. باید حساب را با چپیها صاف کرد.
هاشمی: پیشنهاد من این است [که] از طریق دولت بشود [و] از طریق آقا و از طریق مردم. در داخل روزنامه کسانی هستند [که] میخواستند کیهان را تعطیل کنند.
مطهری: دولت را متهم کرده به چیزهایی که دروغ است.
بهشتی: چگونه میتوان با تلقین اندیشه خودمختاری مبارزه کرد [؟]
موسوی اردبیلی: آنطور که هاشمی گفت، در سطح وسیع ما احساس میکنیم چاپ اینگونه مقالات، جز تحریک بر علیه انقلاب چیز دیگری نیست [و] باید به شدیدترین وجه [با آن] مقابله کنند.
بهشتی: مقابله و ریختن [به] آنجا صحیح نیست. [باید] عملاً گروهها نخریدن آیندگان را ترویج کنند.
قطبزاده: صحیح نیست، عملی نیست.
موسوی: درست نیست.
بنیصدر: حق شورا است [که] ابلاغ کند [تا روزنامهها] دروغ ننویسند و تحریک نکنند. تحریم موثر است و جدی. برای دخل و خرج، تیراژ باید بالا باشد.
بهشتی: پول میدهند.
بنیصدر: خود مساله تاثیر میگذارد.
قطبزاده: در مجموع اگر سیاست کلی این باشد در نامه به روزنامهها فقط (ضمن اینکه تحریم تیراژ را کم میکند) بگویند به واسطه دروغ نوشتن و خیانت به تمامیت ارضی تحریم میشود [مورد قبول است]. آیندگان عملاً اسرائیلی است. خلاصه داغون شود.
عزتالله سحابی: با خراب کردن، امامزاده میشوند.
بهشتی: مردم تحریم کنند. شورای انقلاب و مراجع همگی بگویند، چون آیندگان دروغپراکنی میکند [پس تحریم شود].
مطهری: یک روزنامه صبح ملی درآید.
قطبزاده: خط کلی روشن شود [تا] در تبلیغات رادیو تلویزیون، مسائل مربوط به تمامیت ارضی مطرح شود.
بهشتی: دست شما باز است.
موسوی: به کیهان و اطلاعات تلفن بشود یا نه [؟]
بهشتی: آیندگان را چه کنیم [؟] به کیهان و اطلاعات تلفن شود [و اعلام شود که] اگر مساله تحریکآمیز، امروز در روزنامهها دیده شود، عکسالعمل شدید [به] همراه دارد.
عزتالله سحابی: از طرف مردم، نه از طرف شورا.
موسوی اردبیلی: از طرف شورا.
بنیصدر: ضرر ندارد.
مطهری: آقای هاشمی به دیگران بگوید.
بنیصدر: [از طرف] مردم حرف مفت است. شورا باید بگوید؛ بگوید روزنامه را سانسور بکنند [و] اخبار دروغ ننویسید.
بهشتی: یک فرد شناخته شده، یک مقام مسئول بگوید.
عزتالله سحابی: روزنامه مربوط به مردم است، اگر نخرند.
بهشتی: امروز عصر مطرح است.
عزتالله سحابی: چهار تلفن از نقاط مختلف بشود.
یزدی: تلفن اگر مشخص بزنند، اثر مشخصی دارد. یک گروه یا برادرانی اگر قدرت دارند، در کیهان و آیندگان از چاپ آن در امروز جلوگیری کنند و بگویند اگر بخواهید این رویه را ادامه دهید، چاپ نمیکنیم.
هاشمی: اگر سیاست کلی این باشد، از طرق مختلف میشود اقدام کرد.
موسوی اردبیلی: مال عصر است و اثر زیاد دارد.
خامنهای: یک نفر برود بررسی کند، نگاه کند و اگر دید نادرست است، جلوگیری کند.
هاشمی: آن یک چیز عمومی است. حالا برویم جلو چاپ را بگیرند.
مطهری: طالقانی تلفن کند و بگویند مردم به ما چنین فشار آوردهاند. اگر ایشان [تلفن] بزنند، قابل قبول است. میتواند از طرف شورای انقلاب بگوید.
یزدی: موثرترین راه، چاپ نشدن روزنامههاست.
شیبانی: یک نفر برود از شورا به کیهان [و] اطلاعات.
مطهری: مردم بد میگویند.
خامنهای: رادیو تلویزیون هست.
بهشتی: قطبزاده استفاده کند.
هاشمی: اطرافیان ایشان حاضر نیستند همکاری کنند.
[سهشنبه ۲۹ اسفند ۵۷]
۲۳۲۷۲۱۵