▫️علی محسنی / جامعه نو: بانک مرکزی شامگاه چهارشنبه ۲۵ بهمن ماه اطلاعیهای منتشر کرد و از سه برنامه «انتشار گواهی سپرده ریالی»، «انتشار گواهی سپرده ریالی مبتنی بر ارز» و «پیشفروش سکه بهار آزادی» رونمایی کرد. با توجه به شتاب گرفتن روند رشد نرخ ارز در بازار آزاد، فشارها بر دولت برای اتخاذ واکنشی مناسب برای مهار نوسانها افزایش یافته بود تا آنکه این اقدام بانک مرکزی در ادامه رخدادهای صبح امروز صورت پذیرفت. به نکاتی در این باب میتوان اشاره کرد:
*سخنگوی دولت دیروز صبح درخواستی خواهشگونه از مردم را مطرح کرد: «از ملت میخواهیم به کشورمان کمک کنند و برای وارد شدن به بازار ارز هول نزنند» نیت خیر پشت این درخواست شاید پذیرفتنی باشد اما یکی از چند مقام ارشد اقتصادی دولت جملهای بر زبان رانده که میتواند در حکم تایید یک نگرانی بزرگ باشد: «نگرانی عجز از کنترل بازار»! ارسال چنین سیگنالی به یک بازار ملتهب میتواند روند آن را تشدید کند و طیفهای متنوع خریداران با انگیزههای مختلف را در خرید ارز مصممتر کند چون انرژی سمت عرضه را رو به تحلیل ارزیابی میکنند. این نشانه اول خروج از کنترل بازار ارز بود که مدتها از سوی مقامهای دولتی انکار میشد.
یک روز بعد در صبح چهارشنبه اما برخوردهای شدید انتظامی با فعالان بازار ارز، نشانه دوم خروج بازار از کنترل بود که عجز از کنترل با نظام مرسوم عرضه و تقاضا را اثبات میکرد. نشانه سوم اما اطلاعیه بانک مرکزی بود که در عوض تلاش برای کنترل بازار با عرضههای پی در پی، سعی شد با افزایش جذابیت بازارهای دیگر، هجوم نقدینگی به سوی بازار ارز را مهار کند. این اطلاعیه در حقیقت پذیرش دیدگاه افراد بدبین به پشت صحنه بازار بود: «بانک مرکزی کنترل بر بازار ارز را از دست داده است!»
روزنامه اقتصادی مشهور در تیتر نخست شماره سهشنبه خود از توصیهای رونمایی کرده بود: «الگوی روسی مهار دلار». بانک مرکزی اما در واکنش یک روز بعد خود به این توصیه تن داد و با ابزار رشد نرخ سود بانکی به جنگ نقدینگی مهاجم به بازار ارز رفت. در صورتی که بپذیریم الگوی روسی مهار به کار گرفته شده، امید میرود در صورت موفقیت این طرح، الگوی مذکور به طور کامل در دستور کار بانک مرکزی قرار گیرد چون روسها پس از مهار نوسانهای دلار با افزایش شدید نرخ بهره بانکی، شناورسازی نرخ ارز را در دستور کار قرار دادند و در صورتی که این راهکار در آینده مورد توجه قرار گیرد، استفاده از این روش مطلوب خواهد بود.
گفتنی است رشد نرخ سود بانکی در شرایطی که تنها چند ماه از موفقیت کاهش این نرخ میگذرد، نوعی بازگشت به عقب است و شانس اصلاح وضعیت نامساعد نظام بانکی را کاهش میدهد اما اجرای با برنامه این طرح و سعی بر تداوم کاهش نرخ سود بانکی پس از مهار بازار ارز، میتواند امید به ادامه اصلاح نظام بانکی را زنده نگاه دارد.
دولتها میتوانند در واکنش به شوکهای کوتاهمدت نامطلوب به اقتصاد از راهکارهای کوتاهمدت بهره گیرند اما نباید برنامههای کوتاهمدت را به بلندمدت تسری دهند و در طولانیمدت صرفا میباید به راهکارهای اصلاحی و ریشهای متوسل شوند.
امید میرود دولتمردان از تحولات اخیر بازار ارز در دو جهت درس گرفته باشند: نخست آنکه، از «تاکید بر تحت کنترل بودن همه چیز»، «آرامش دادن مصنوعی به مردم» و «پیشبینی قیمتها در آینده» بپرهیزند. اقتصاد سرکشتر از آن است که به توصیه و دستور تن دهد و این بار با شوکی کوتاهمدت، این مسئله را با قاطعیت به اثبات رساند. مقام دولتی میباید با منطق اقتصاد همراه شود، در نهایت صبر مردم را به پذیرش واقعیتهای اقتصادی کشور بخواند و هیجان آن را نداشته باشد که با وعدههای کوتاهمدت به مردم، محبوبیتها را حفظ کند.
درس دوم آن که، اصلاحات اقتصادی را جدی بگیرند. این اصلاحات هزینهزا است و محبوبیت را حتی از بین میبرد. در یک جامعه خسته از سالها تداوم مشکلات اقتصادی، اصلاحات سختتر نیز میشود و احتمال میرود هزینههای اجتماعی به بار آورد. دولت فعلی در میانه چنین شرایط بد اقتصادی قرار گرفته اما سعی دارد اصلاحاتی آرام را با هزینههای غیرمحسوس پیش ببرد. امری که به نظر میرسد ناشدنی است! رویدادهای بازار ارز اثبات کرد میباید به جنگ ریشهای مشکلات اقتصادی بحرانگونه فعلی رفت: باید دولت را کوچک کرد، باید نظام بانکی را جدیتر اصلاح کرد و مهمتر از همه «سیاست را در خدمت اقتصاد درآورد».
