خانه دکتر حسابی پس از فوت وی در سال ۱۳۷۱ به ایرج حسابی، فرزند او رسید و یک سال بعد مقدمات تبدیل آن به موزه فراهم شد. در همان سال، طبقه سوم خانه دکتر حسابی به موزه دکتر حسابی و طبقه دوم آن به فضایی برای فروش لوازم فرهنگی، کتب و مجسمه دکتر حسابی بدل شد.
خانه دکتر حسابی بنایی سه طبقه است که طبقه اول آن برای سکونت در نظر گرفته شده، در طبقه دوم آن کتابخانه و اتاق مطالعه و در طبقه سوم آن کارگاه و آزمایشگاه دکتر حسابی قرار گرفته است. خانه دکتر حسابی بخشهای مختلفی مانند دفتر کار دکتر، اتاق نشیمن، راهروها، اتاقها، اتاق پذیرایی و اتاق ناهارخوری دارد.
تماشایی ترین بخش خانه شاید اتاق هفت سین و بنفشه باشد که نقاشهای زیبایی از «ماتاویف» روسی در آن به چشم میخورد. در موزه دکتر حسابی میتوانید هر کتاب و وسیله ای را که وی در طول زندگی خود استفاده میکرد مشاهده کنید. دکتر حسابی تمامی اشیا و وسایل خود از مدارک، اسناد، سفرنامهها، مکاتبات و تقدیرنامهها گرفته تا تحقیقات، عکسها، دست نوشتهها، کتب، وسایل کارگاهی و حتی عینکهای خود را با دقت حفظ میکرد.
در کتابخانه حدود۲۷۳۰۰ جلد کتاب(فارغ از مجلات،مقالات، جزوات و…) با موضوعات مختلف از جمله دین،جانورشناسی، گیاه شناسی، شیمی، بیوفیزیک، علوم مهندسی، علوم اقتصادی، ستاره شناسی و کتب شعر و ادبیات وجود دارد.
باغ خانه دکتر حسابی پر از گیاهان کمیاب است و در کنار این فضای سبز، آلاچیقهایی به چشم میخورد که برای استراحت در باغ ایجاد شدهاند که یکی از آنها عمری ۱۲۰ ساله دارد و تنها در ایام بهار تا پاییز مورد استفاده قرار میگرفت. در ایام سرد سال از آلاچیقهای دیگر که دیوارهای فلزی با شیشه دارند، استفاده میشد.
برای حدود نیم قرن، روزهای جمعه، بزرگان عرصه های گوناگون در یکی از اتاق های این خانه که دیوارهایش رنگ سبز آرامش بخشی دارند، دورهم جمع می شدند. دکتر حسابی به شوخی می گفت «من دوست دارم صدای هرکس از جای خودش بلند شود»، برای همین هرکس در این اتاق صندلی مخصوص خودش را داشت و کسی در جای دیگری نمی نشست. البته این کار دو دلیل داشت: اگر کسی نمی آمد، دیگران جای خالی اش را می دیدند و جویای احوالش می شدند. آن که نمی آمد نیز حس می کرد حتی صندلی اش هم احترام دارد و در نبود او کسی روی آن نخواهد نشست.
فریبرز بدیع، مدیر روابط عمومی بنیاد دکتر حسابی، تک تک صندلی ها را نشان مان می دهد و اسامی صاحبانشان را می گوید. صندلی استاد مطهری را خود دکتر حسابی ساخته و آن را بلندتر از صندلی دیگران در نظر گرفته است. علامه جعفری، برادران سنگلجی، ابوالقاسم حالت، دکتر پارسای روانپزشک و دکتر پارسای گیاه پزشک، آقای خواجه نوری ادبیات، فریدون مشیری، آقای جدلی، مدیر کل فرهنگ استان فارس و حتی یک میوه فروش، هرکدام صندلی مخصوص به خودشان را داشتند. میوه فروش به مولانا علاقه داشت و در حضور علامه جعفری که خود مولاناشناس بود، تفسیر مثنوی معنوی می کرد.
۲۱۲۲۰