در این راستا چندسالی است موضوع استانی شدن انتخابات مطرح شده اما به هردلیلی این طرح تا کنون نتوانسته در طول ادوار مجلس توفیقی بدست بیاورد. آنچه لازم است بر آن تاکید کنیم این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم باید به سمت استانی شدن انتخابات حرکت کنیم. با نگاه به پارلمان های دنیا می بینیم مجلس ما در مورد حوزه های انتخابیه و … خوب کار کرده است اما این درحالی است که نگاه ملی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. کشورهای توسعهیافته برای آنکه نگاه محلی را کاهش دهند و نگاه ملی را جایگزین آن کنند از انتخابات اکثریتی به سمت انتخابات تناسبی رفتهاند. در این الگو ما به دنبال این هستیم که نمایندگان ناخوداگاه به مسائل ملی نگاه کنند نه محلی.
نکته دیگر این است که این مدل باعث میشود شخصیتهایی به مجلس راه پیدا کنند که براساس دعواهای محلی،قومی و قبیله ای انتخاب نشده باشند؛ بلکه بر اساس شایسته سالاری انتخاب شوند. کافی است نگاهی به آمار و ارقام ارا در انتخاباتهای گذشته بیاندازیم نمایندهای داریم که حوزه انتخابیه اش ۸۰ هزار نفرجمعیت دارد و یک فرد با ۱۲هزار رای نماینده آن منطقه شده است. مسلما این فرد را نمیتوان نماینده اکثریت مطلق دانست.
نکته دیگری که این روزها بسیاری بر آن مانور میدهند موضوع لایحه جامع انتخاباتی است که از سوی دولت مطرح شده است و احتمال تداخل طرح استانی شدن انتخابات با این لایحه است. در این راستا اولین نکتهای که به ذهن میرسد آن است که اولا سالهاست دولت از تقدیم این لایحه به مجلس صحبت میکند اما واقعیت آن است که تا کنون ارائه این لایحه گامی فراتر از سخن برنداشته و بعید است این لایحه به انتخابات مجلس برسد. مضاف بر آن چنانچه این لایحه ارائه هم بشود ما طرح استانی شدن را با توجه به لایحه دولت تنظیم کردهایم و تداخلی با آن نخواهد داشت.
*نماینده مردم شهریار،قدس و ملارد
عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی