ما ظاهرا دو نوع مدرسه داریم: 1- مدرسه غیرانتفاعی 2- مدرسه دولتی – در 24 شکل! – و در راستای قانون «همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید» اسامی آنها کمی عجیب و مشکوک انتخاب شدهاند! یعنی؛ در مدارس غیرانتفاعی حرف اول را «انتفاع» میزند و در مدارسی که باید «انتفاع» حرف اول را نزند؛ نامشان شده:«دولتی»! (دولت= پول و پولکی)
اما با اندکی دقت متوجه میشویم این نامگذاریها آنقدرها هم بیحساب و کتاب نبوده و در اصل بخاطر دور زدن عبارت نه چندان اساسی «آموزش رایگان» در قانون اساسی انتخاب شدهاند! (توضیح ضروری: از قدیم به انتخاب «نام نیکو» سفارش اکید شده است!) حال این سوال اساسی پیش میآید که اساسا چگونه میتوان با انتخاب یک «نام نیکو» یک حال اساسی کرد؟! اتفاقا پاسخ این سوال در آستینمان است:
1- مدارس غیرانتفاعی:
– اگر قانون اساسی را خوب خوب بخوانید چیزی که باید رایگان باشد «آموزش» خشک و خالی است و نه «آموزش لاکچری با خدمات جانبی» و اگر هم، پولی از آیندهسازان این مرز و بوم گرفته میشود زبانمان لال، بابت «شهریه آموزشی» نیست بلکه بخاطر «هزینه آموزش لاکچری با خدمات جانبی» است! – درست مثل آن 5- 6 دانه کنجدی که روی نان میپاشند و به همین بهانه آنرا دو برابر میفروشند!- لذا برای تاکید، نام «غیرانتفاعی» بر آنها گذاشته شده تا هم قانون اساسی اشتباها فکر نکند شهریههای دریافتی برای منفعت شخصی است و هم مردم، این مدارس را با موسسات خیریه اشتباه نگیرند! درست مثل کچلی که نامش را میگذارند زلفعلی!
خدمات جانبی هم شامل موارد زیر میشود:
آموزش خوب و مفید- سرویس عالی – تغذیه لاکچری – آزمایشگاه و کارگاهای علمی پیشرفته – تورهای گردشی و علمی باحال – تجهیزات کمک آموزشی هوشمند و غیر هوشمند – مدرسینی ازدم هوشمند –تفریحات سالم و بعضا تا حدودی سالم – یادگیری زبانهای: سانسکریتی؛ حوزه خلیج عدن و…!
2- مدارس دولتی:
مدارس دولتی برخلاف مدارس غیرانتفاعی برای دودره کردن قانون اساسی «آموزش رایگان» مشکلات اساسیتری دارند. بگذارید مسئله را بازتر کنیم:
در ابتدا مدیران مظلوم مدارس دولتی برای دور زدن قانون آموزش رایگان، دست به ابتکار جالبی زدند؛ آنها از اولیا دانشآموزان به جای شهریه، طلب کمکهای داوطلبانه و خودجوش کردند و در یک حرکت هماهنگ شده؛ مسئولین هم، اخذ اجباری آن را بشدت قدغن کردند – و با این کار تیمی قانون آموزش رایگان را دست به سر کردند! – بر همین اساس، اگر کمکهای فوق به هر دلیلی هم، پرداخت نمیشدند به هیچ وجه در مدرسه برای دانشآموزان حادثههای غیرمترقبه پیش نمیآمد! البته گاه کیفیت آموزششان فدای کمیت شده و در این راه، دهانشان بشدت «سرویس» مدرسه میشد که فدای سرشان!
تنها فرق مدارس دولتی با مدارس غیرانتفاعی این بود که آنها جوری شهریه میگرفتند که اولیا دانشآموزان احساس کنند در حال کمک به اعتلای فرهنگ و احیای آموزش نوین کشور هستند و مدارس غیر انتفاعی جوری شهریه میگرفتند که اولیا احساس کنند در حال کمک به بهرهوری بیشتر فرزندانشان از طریق ارائه آموزشهای نوین هستند!
اما شگرد «شهریه اختیاری» چند سالی دوام نیاورد و خیلی زود لو رفت! لذا در ادامه مسیر خلاص شدن از شر قانون مصیبت بار «آموزش رایگان»؛ شیوه آبرومندتری برای اخذ کمکهای مردمی و خودجوش به شرح زیر اتخاذ شد:
در این روش ابتدا مدارس دولتی به 24 گروه مساوی تقسیم شدند!! و به عنوان «دولتی» آنها بنابه فراخور پسوند و پیشوندی گذارده شد. مثلا:
-«مدارس دولتی هیات امنایی» البته با هیات امنایی نامشخص!
-«مدارس دولتی شاهد» البته با خانواده شهدایی کمتر!
-مدارس کنکوری از جمله: نمونه دولتی – تیزهوشان و… !
و در انتها: مدارس دولتی خشک و خالی البته با شهریه رایگان!!
حال با همین تغییر اسامی ساده میشد از هر عنوانی زیر و رو کشید و بسته به لقب و عنوان مدارس؛ اولیا محترم را دوشید! با این شگرد یک آدم با ضریب هوشی کالباس هم میتوانست مثلا از مدارس تیزهوشان شهریهای بگیرد که عمرا دانشگاههای آزاد رشته دکترا هم بگیرند! حال که صحبت از دانشگاهها شد باید گفت همین «اسم بازی» هم؛ شامل حال دانشگاهها شد و آنها توانستند با گذاشتن اسامی مانند پیام نور؛ دانشگاه آزاد؛ علمی کاربردی و… در کنار «آموزش رایگان» بارشان را ببندند و کلی صفا کنند! در عین حال؛ همه از صمیم قلب خوشحالیم که به قانون اساسی کشور احترام میگذاریم!
* طنزنویس