در ساختار جدید و 15 ساله عراق، که بر اساس سیستم پارلمانی و با توجه به اکثریت جمعیت شیعی، نخست وزیری همواره به این گروه جمعیتی رسیده است، این چالش و مشکل اساسی کاملاً هویدا و عیان بوده است.در عراق جدید بطور عام و در میان اعراب شیعی بطور خاص رهبران و سیاستمدارانی که از یکسو دیدگاههایی فراتر از منافع شخصی، حزبی و گروهی داشته باشند و از سوی دیگر دارای یک وزن قابل احترام در بین دیگر گروههای سیاسی و هویتی باشند تقریباً وجود ندارد. در ظرفیت موجود هم میبایست چهره های سیاسی عرب شیعی را با توجه به وزن و جایگاه و تجربهای که دارند به سه دسته مختلف تقسیم کرد.
در دسته نخست میتوان کسانی همچون نوری المالکی، حیدر العبادی، عادل عبدالمهدی، ایاد علاوی و مقتدی صدر را جای داد در دسته دوم افرادی نظیر عمار حکیم قرار میگیرند و در دسته سوم و پائینتر افرادی نظیر محمد توفیق علاوی و یا عدنان الزرفی جای میگیرند. اولا به نظر میرسد به دلایل چندی امکان انتخاب گزینهها از بین چهرههای شناخته شدهتر در دستههای اول و دوم نیست و عمده نگاه و توجه به افرادی کمتر شناخته شده و گاه ناشناخته در دسته سوم معطوف شده است.
طبیعی است افرادی که در این دسته قرار دارند هریک به نوعی وامدار یا نماینده افراد و رهبران دستههای بالادستی خود و احزاب و ائتلافهای سیاسی هستند، این افراد هرچند حساسیت و در نتیجه فشار کمتری روی خود از طرف رقبا حس میکنند اما با مشکلات دیگری روبرو هستند اولا فاقد وزن و پرستیژ شخصیتی، تجربی و ارتباطی کافی هستند، ثانیاً رای آوری آنها از پارلمان نه متاثر از توان و پتانسیلشان بلکه ناشی از مذاکرات، توافقات و گاه زد و بندهای ائتلافها و چهره های اصلی حامیانش است.
اگر تصور کنیم نهایتاً از دل چنین روند و سیستمی یکی از این نفرات مانند الزرفی موفق به عبور شده و کابینه جدید را تشکیل دهد، ما شاهد بازتولید وضعیت فعلی و مورد اعتراض مردم عراق هستیم. چون این کاندیداهای ظاهراً جدید و کمتر مورد حساسیت هم باید از همان فیلترها و روندهای پیشین عبور کنند تا نهایتاً موفق به دریافت چراغ سبز پارلمان شوند. پس بایست گفت به احتمال بسیار در پایان این روند باید یکبار دیگر گفت: «عراق نقطه سرخط!»
چنین روندی با افزایش رقابت و مناقشه بین گروههای مختلف سخت تر از قبل نیز شده است، حتی حملاتی که برخی از گروههای زیر مجموعه حشدالشعبی به سفارت یا مقرهای نظامی آمریکایی میکنند پیش از آنکه متاثر از اندیشه و اهداف ضد آمریکایی آنها باشد، ناشی از رقابت قدرت در درون گروههای مختلف عراقی است! به عبارت دیگر برخی از این گروهها بدنبال ایجاد الگوی مدل حزب الله در لبنان هستند یعنی با داشتن یک بازوی نظامی یک بازوی فعال سیاسی نیز خواهند داشت و در چنین شرایطی وضعیت بهتری از احزاب رقیبی دارند که صرفاً بازوی سیاسی و اقتصادی دارند و در یک پروسه زمانی این چربش وزن نظامی و … باعث تفوق بر دیگر رقبا می شود لذا در این زمان قدرت خود را و به نوعی نافرمانی بردن از دولت مرکزی را با حملات گاه و بی گاه به مواضع آمریکایی نشان می دهند.
آینده عراق در صورت ناکامی الزرفی
اگر الزرفی نیز هم سرنوشت با علاوی و دیگرانی شود که نتوانستند کابینه را تشکیل دهند در این صورت احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام در عراق، پس از پایان گرفتن شیوع کرونا بیشتر می شود و در چنین شرایطی محتملاً شاهد تداوم نخست وزیری عادل عبدالمهدی و ادامه وضع موجود خواهیم بود.
آیا الزرفی ایران ستیز است؟
یکی از موضوعاتی که حساسیت روی عدنان الزرفی را دو چندان کرده است، برخی از مواضع انتقادی او علیه ایران است. به نحوی که برخی او را حتی یک ایران ستیز قلمداد میکنند، طبیعتاً این مساله چنانچه بدون تغییری از سوی او تداوم یابد، در مسیر دستیابی اش به کرسی نخست وزیری با مشکلات و سختی بیشتری روبرو خواهد شد. اما اگر فرض هم کنیم او به رغم این مسائل به پست نخست وزیری برسد آیا این رویه انتقادیاش علیه ایران بر روابط تهران – بغداد اثر گذار خواهد بود؟
در جهان سیاست پستها و نقشها اثرات مستقیمی بر روی افراد دارند همانطور که گاه افراد بر روی پست ها و نقش ها اثرگذارند. طبیعتاً اگر الزرفی به نخست وزیری عراق برسد با چهره پیشین خود که در قامت یک سیاستمدار متوسط و کمتر شناخته شدهتر بود متفاوت باید باشد. بدین معنی که این تغییر نقش باعث تغییر در برخی مواضع و یا دست کم دیدگاههای اعلامی او خواهد شد. چون نخست وزیر عراق هرکس که باشد میداند اینک ایران مهمترین وزنه و بازیگر موثر در رقابتهای قدرت در داخل عراق است، از سوی دیگر یک مرز طولانی مشترک و گره خوردن منافع و مسائل مختلفی میان مردم و نیز حکومت طرفین، باعث می شود با ملاحظات بیشتری در خصوص جمهوری اسلامی اقدام و رفتار کند.
آینده الزرفی
آیا عدنان الزرفی میتواند نخست وزیر شود؟ طبیعتاً او اگر بخواهد رویه توفیق علاوی را دنبال کند راه به جایی نخواهد برد، از سوی دیگر همانطور که واقفیم الزرفی از اعضای ائتلاف نزدیک به حیدر العبادی است، در نتیجه موفقیت او تا حد زیادی متاثر از این است که آیا العبادی خواهد توانست نظر مساعد دست کم دو سوم گروههای شیعه از جمله جریان مقتدی صدر و عمار حکیم را جلب کند و از سوی دیگر در مذاکرات برون هویتی، نظر مساعد کُردها و دست کم نیمی از اعراب سنی را جلب کند یا خیر؟
ممکن است شیوع کرونا در چنین شرایطی باعث کمی انعطاف گروهها برای روشن شدن تکلیف دولت شود، فشار مرجعیت و نیز تداوم اعتراضات در بغداد می تواند این انعطاف را بیشتر کند، اما تا مادامیکه رهبران اصلی گروههای مختلف نظرشان مثبت نشود، این فشارها به تنهایی کافی نخواهد بود!
310311