آیا دوست را میتوان توصیف کرد؟ من که اینطور فکر نمیکنم! دوستان گوهرهای زندگی هر انسانی هستند و قطعاً بدون آنها دنیایی پوشیده از سیاهی و تنفر خواهیم داشت. دوستان میتوانند ما را از دنیای غمی که در آن فرو رفتهایم بیرون بکشند و به نوعی نجاتمان دهند. انیمه tada kun wa koi wo shinai «تاداکون عاشق نمیشه» به کارگردانی میتسو یامازاکی در بهار سال ۲۰۱۸ پخش خود را آغاز کرد. در ادامه با همراه باشید.
همه چیز در یک روز بهاری آغاز میشود! میتسوییشی وقتی در حال عکاسی از درختان بود با دختری با نام ترزا آشنا میشود. پس از کمی صحبت ترزا برای میتسوییشی توضیح میدهد که چگونه از تور خود جدا و شده باتری دوربینش به پایان رسیده است. ترزا از میتسوییشی میخواهد که عکسهایی از وی با کارت حافظه خودش بگیرد. پس از عکاسی باران شدیدی آغاز میشود و میتسوییشی و ترزا بار دیگر یکدیگر را ملاقات میکنند، اما به دلیل باران تمامی لباسهای ترزا خیس شده است. میتسوییشی ترزا را دعوت به کافه خانوادگی خودش میکند. اما نمیداند که ترزا واقعا چه کسی است! آیا میتسوییشی در ادامه انیمه متوجه این موضوع میشود؟
توجه: ادامه مقاله بخشهایی از داستان انیمه را فاش میکند.
تاداکون محور اصلی شکلگیری داستان انیمه به شمار میرود. در بین تمامی شخصیتهای انیمه تادا شکنندهترین شخصیت است. اما این شکنندگی هیچ وقت در ظاهر او بروز نمیکند و کسی متوجه نمیشود که درون دل وی چه غوغایی به پا است. تادا ضربههای متعددی از این رفتار خود میخورد. هر کدام از شخصیتها در طول انیمه به نوبه خودشان رشد اخلاقی میکنند و در آخر به همان چیزی تبدیل میشوند که دنبالش بودند. خامی و بیتجربگی شخصیتها در ابتدا کمی آزار دهنده است اما رفته رفته و با گذشت چندین قسمت این مشکل برطرف میشود. شاید اگر انیمه یک شخصیت را در راس قرار میداد و داستان زندگی آن را روایت میکرد، با انیمه جذابی رو به رو نمیشدیم. تمامی شخصیتها و روابط دوستانه بین آنها همان فرمول موفقیت این انیمه است. پدربزرگ تادا در یک کلام بیاستفادهترین شخصیت فرعی در طول کل انیمه به شمار میرود. حضورهای متعدد کوتاه به همراه لبخندهای آزاردهنده از جمله مشکلات این شخصیت است.
انیمه دو خط داستانی را شامل میشود. خط اول داستان اصلی انیمه به شمار میرود اما خط دوم داستانهای فرعی هستند که در هر قسمت با آنها سر و کار داریم! برای مثال یک قسمت راجب عکاسی است و قسمتی دیگر راجب گم شدن گربه تادا. اوج بار رومنس انیمه را در قسمتهای پایانی انیمه شاهد هستیم و به جرعت میتوان گفت که تا پیش از آن انیمه از صحنههای رومنس پرباری برخورد نبوده است. نیمه اول انیمه ما را با شخصیتها و داستان پشت زندگی آنها آشنا میکند و پس از آن روابط دوستانهشان را به هم پیوند میدهد. انیمههای رومنس متعددی را مشاهده کردهام اما فقط تعداد کمی از آنها غم و اندوه شخصیتها را به خوبی به مخاطب انتقال میدهند. پس از این که ترزا بدون خداحافظی ژاپن را ترک میکنند، بهم ریختگی تادا قابل تشخیص است و باعث میشود این بهم ریختگی و غم به مخاطب هم منتقل شود.
نیمی از بار رومنس انیمهها از طریق طراحی صحنهها منتقل میشود. به طول مثال اگر در یک مکان زشت و بدور از زیباییهای احساسی، سازنده بخواهد صحنهای رومنس را رقم بزند، قطعاً در این کار موفق نخواهد شد. صحنههای رومنس باید در محیطی احساسی و درست زمانی که رنگها شروع به رقص میکنند اتفاق بیوفتد. هیچ وقت انتظار نداشتم که این انیمه بتواند در این نوع صحنهها خوب عمل کند. زمانی که ترزا متوجه شد که عاشق تادا است، قطعاً بهترین صحنه انیمه به شمار میرود. ترکیب رنگ آبی و وجود ستارههای متعدد در آسمان شب! آن صحنه رومنس را از آن چیزی که بود زیباتر کرد. در کنار آن، وجود دیالوگهای احساسی و پربار در انتقال حس به دو ویژگی قبلی کمک میکند. در یکی از قسمتهای انیمه، ما شاهد گذشت سریع هر چهار فصل پشت سر هم هستیم، طراحی فصلها و زیبایی خیره کننده آنها به قدری خوب انجام شده بود که آرزو میکردم کاش سازندگان صحنههای بیشتری از آنها را درون انیمه قرار میدادند.
از بخش رومنس انیمه که خارج شویم، به بخش کمدی آن میرسیم. هیچ کدام از شخصیتها به تنهایی شایستگی خلق یک اثر کمدی کامل را دارا نیستند، اما وقتی در کنار هم قرار میگیرند، انیمهای خلق میشود که خنده بر روی لبهایتان میآورد. بی شک این انیمه نصف بیشتر بخش کمدی خودش را مدیون شخصیت الک و ایجویین است. ارتباط بد این دو با یکدیگر و بحثهای پی در پیشان با یکدیگر باعث به وجود آمدن صحنههای کمدی متعددی در طول انیمه شده است.
درست است که همیشه به ما گفتهاند نباید بدون فکر حرفی بزنیم! اما انیمه در این موضوع با آنها هم عقیده نیست. ما در تک تک قسمتهای انیمه شاهد ترس درونی تادا هستیم! شاهد خوردن حرفهایش! او همیشه احساسات خودش را پنهان و از بروز آنها جلوگیری میکرد. اما با ورود ترزا به داستان همه چیز عوض شد! انیمه به ما نشان داد که عشق هیچ وقت با نامه وارد زندگی ما نمیشود و گاهی ما نمیتوانیم از آمدنش جلوگیری کنیم. گاهی اگر حرفهای درون دلمان را به زبان نیاوریم، باعث میشود که رفته رفته بخشی از افراد مهم زندگیمان را از دست بدهیم. هدف انیمه در کنار صحنههای رومنس و کمدی، آگاه کردن مخاطب از این مسائل است.
نمیتوان گفت که انیمه tada kun wa koi wo shinai یک انیمه کامل و بی نقض است، اما میتوان گفت که شما میتوانید با لحظات رومنس آن بغض کنید و با از صحنههای کمدیاش لذت ببرید و به تماشای یک اثر خوب و خوشساخت بنشینید.
شاید مقاله های دیگر وب سایت :را هم دوست داشته باشید