از میان سنگ‌ها و صخره‌ها به آرامی پایین می‌آیند. به شهر نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند. درست کمی قبل از تلاقی صناعت و طبیعت، حصاری بالا می‌آید. حالا زمان ایستادن و صبر کردن است. کم‌ کم آدم‌ها از راه می‌رسند. برای تماشا، برای کمک.
دست‌هایی یونجه‌ها را پخش می‌کند. زمین رنگ سبز می‌گیرد. سرها خم می‌شوند و دهان‌ها می‌جنبند.
به میان‌شان که می‌روی باید شمرده شمرده قدم برداری. صدای له شدن برف را می‌شنوند و با چشم‌هایشان دنبالت می‌کنند. پایت بلرزد و کمی تکان بخوری، رم می‌کنند و دور می‌شوند.
دوباره برمی‌گردند و یونجه‌ها را به دهان می‌گیرند. کمی بعد بعضی‌هاشان جدا می‌شوند و گوشه‌ای دور از گله می‌نشینند. خودشان منظره‌اند و خیره به منظره می‌شوند. نمی‌دانم چشم‌هایشان کی بسته می‌شود و اگر بخوابند چه خوابی می‌بینند.

عکس| تصاویر کمتر دیده شده از گله قوچ و میش در برف امسال

عکس| تصاویر کمتر دیده شده از گله قوچ و میش در برف امسال

عکس| تصاویر کمتر دیده شده از گله قوچ و میش در برف امسال

عکس| تصاویر کمتر دیده شده از گله قوچ و میش در برف امسال

۲۳۳۲۳۳

hotnewsخبر3 سال پیش • dahio.com • 12

برچسب‌ها



دیدگاهتان را بنویسید