با اینحال، نبایستی فراموش کرد که توان یک کشور ترکیبی از قدرت نرم و سخت بوده و این دو مکمل یکدیگرند. در هر دو شکل قدرت، اقناع طرف مقابل (مخاطب) هدف اساسی قلمداد می شود. قدرت نرم به اعمال نفوذ سیاسی از طریق ابزارهای انعطاف پذیر و غیر الزامی، مانند کمکهای اقتصادی، گسترش استانداردهای زیست محیطی، بهداشتی و امنیت اجتماعی، صادرات کالاهای فرهنگی و … اطلاق می شود. رهبران قدرت نرم عموما تمایلی به اجبار دیگران ندارند و ترجیح می دهند مخاطبین را از طریق ارایه الگوهای جذاب فرهنگی، ارزشها ی سیاسی و خط مشی های رفتاری، تحت تاثیر قرار دهند. در مقابل، قدرت سخت به ابزارهای تهدید و جبرآمیز نظامی و اقتصادی اشاره دارد. کشورهایی که به قدرت سخت در اختیار خویش وابستگی و اعتیاد دارند، از این قدرت استفاده کرده و سعی می کنند تا مخاطبین خود را تسلیم خواسته های خود نمایند. آنها ارعاب و نفوذ را به تولید علاقه ترجیح می دهند. آمریکا مدتها است که بین اروپا و روسیه، ترکیبی منحصر به فرد از هر دو شکل قدرت را نمایندگی می کند. البته بحث نفوذ بیشتر از جانب آمریکا مطرح بوده و می باشد.
امروزه اعمال تمایز بین قدرت سخت و قدرت نرم از اهمیت کمتری برخوردار شده، زیرا قدرت نرم در حال سخت شدن می باشد. در آنچه برخی مفسران از آن بعنوان «قدرت زیرکانه یا هوشمند» یاد می کنند، ابزارهای سنتی قدرت نرم (تجارت، استانداردهای قانونی، فن آوری) به طور فزاینده ای برای اجبار دیگران مورد بهره برداری قرار می گیرند. دوگانه ی قدرت سخت و قدرت نرم، در حال تولید شکل سوم قدرت زیرکانه و در مسیر کنترل و هدایت قدرت نرم از سوی قدرت سخت قرار گرفته است. در حال حاضر از خیزش چین، رقابت متعاقب چین و آمریکا و ظهور قدرتهای جدید در حوزه فن آوری دیجبتال به عنوان عوامل اولیه سخت شدن قدرت نرم نام برده می شود.
تجارت، استعمال فراسرزمینی استانداردهای قانونی کشورها و فن آوری ارتباطات سه حوزه مهمی هستند که قدرت نرم در آنها به سختی گرایش یافته است. حساس ترین حوزه ای که قدرت نرم تا کنون در آن « به وضعیت سخت و مسلح در آمده، تجارت است. از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ بعنوان رئیس جمهوری آمریکا، این کشور با بازنگری در تعرفه های واردات و تمسک به «امنیت ملی»، دور زدن نظام تجارت چند جانبه مبتنی بر موازین و قوانین بین المللی را توجیه کرده است. اگر چه آمریکا دیگر نمی تواند نظام چند جانبه را بطور یکجانبه کنترل نماید، اما هنوز هم مدعی است که می تواند به رقبا و متحدین خویش، در صورت سرپیچی از خواسته ها و مطامع آن، آسیب و خسارت جدی وارد نماید. عواقب مسلح سازی تجارت شدید بوده است. دولت ترامپ هم اکنون مالیات فراوانی بر واردات از چین وضع کرده است. اگر چه یکی از اهداف کاخ سفید، اجبار چین به کاهش مازاد تجارت دوجانبه آن با آمریکا اعلام شده، اما همچنان اهداف استراتژیک واشنگتن از راه اندازی جنگ تجاری، پنهان باقی مانده است. عصر جدید تجارت مدیریت شده، تهدیدات و ریسک های مهمی را متوجه اروپا می نماید. ممکن است چین برای افزایش واردات خویش از آمریکا، اقدام به کاهش واردات خود از اروپا نموده یا اینکه صادرات بازارهای اروپایی که دیگر امکان انتقال به آمریکا را ندارند، دامپینگ نماید. به عبارت دیگر، تجارت بین المللی بطور فزاینده ای در حال تبدیل به بازی با حاصل جمع صفر است.

سخت شدن قدرت نرم بواسطه ی استعمال فراسرزمینی قوانین ملی، نیز در حال افزایش است. هم آمریکا و هم اتحادیه ی اروپا متکی به برون مرزگرایی هستند، اما تفاوت در نحوه عملکرد این دو آشکار است. برون مرزگرایی اروپا هنوز برای اهداف کاملا سیاسی مورد استفاده قرار نگرفته، این در حالی است که آمریکا مرتبا از اهرم دلار برای تحریم هر گونه فعالیت اقتصادی که آن را تهدیدی علیه منافع سیاست خارجی خود ولو در کوتاه مدت قلمداد می کند، سوء استفاده می کند. بعنوان مثال، بانک فرانسوی BNP Paribas از سوی وزارت دادگستری آمریکا به خاطر نقض تحریم های این کشور علیه کوبا، سودان و جمهوری اسلامی ایران، 9 میلیارد دلار جریمه شده است. از آنجا که بنگاه های اروپایی در اقتصاد آمریکا ترکیب و ادغام شده اند، عده ای معتقدند شرکت های اروپایی همچنان متحمل هزینه های گزاف چنین اقداماتی می شوند. اروپا بعنوان یک کلیت، برای حفظ سیاست خارجی مستقل خود در قبال جمهوری اسلامی ایران بایستی تلاش بیشتری نماید. پس از تجارت و استانداردهای قانونی، حوزه سوم مسلح شدن قدرت نرم، بویژه با توجه به مخاطرات شبکه جی – 5، فن آوری است. استقرار شبکه جی-5، دارای آثار امنیتی و ژئوپلتیک گسترده ای می باشد، زیرا نویدبخش نه تنها بهبود عملکرد تلفن همراه، بلکه تسریع توسعه ی اینترنت اشیاء و دیجیتالی شدن کل اقتصاد جهان است. هرگونه مداخله و اعمال نفوذ مخرب در معماری شبکه جی-5، می تواند آسیب های اقتصادی، اجتماعی یا حتی خسارات مادی قابل توجهی را به بقیه تحمیل نماید. کاهش قدرت نرم آمریکا همچنان ادامه یافته و در سال 2018 از جایگاه سوم به چهارم تنزل پیدا کرده است. این موضوع ناشی از کاهش توان آمریکا در شاخص «حکومت داری» است. دولت ترامپ فعالانه با عناصر قدرت نرمی که در کنترل دولت است، توان دیپلماسی خود را تضعیف کرده است. قلدرمابی، یکجانبه گرایی و گسترش موارد استفاده ابزاری دولت آمریکا از اهرم های تجاری، مالی، بانکی و … برای تحمیل و پیشبرد تحریم های اقتصادی ظالمانه و عدم توجه به حقوق و منافع مشروع دیگر کشورها، منجر به تشویق تدریجی اعضای جامعه بین المللی در حرکت به سوی تقویت پیمان ها و تشکل های منطقه ای برای مقابله با این پدیده مذموم گردیده است.

*کارشناس روابط بین الملل

310 23310

hotnewsسایر5 سال پیش • dahio.com • 7

برچسب‌ها



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها