ایمان گودرزی؛ دیوید ژینولا، ستاره فوتبال، وقتی پذیرفت که برای مسابقه خیریه در ماندلیو در سواحل جنوبی فرانسه به میدان برود و حتی وقتی گل زد، گمان می‌کرد در بهترین فرم خودش قرار دارد و هیچ چیز بهتر از این نمی‌شود. اما درست زمانی که دیوید در یک صحنه روی زمین سقوط کرد جشن‌ها به وحشت تبدیل شد و او به مدت هشت دقیقه با متوقف شدن قلبش مرد! اما قهرمان این داستان دوست او، فردریک مندی بود که خیلی سریع و شجاعانه CPR را انجام داد و باعث شد که قبل از رسیدن دکترها خون به مغز دیوید برسد و بعد از آن با شوک الکتریکی دوباره قلب او شروع به ضربان کند.
دیوید، ۵۶ ساله، می گوید: «وقتی بیهوش هستید، دو راه دارید؛ زندگی یا مرگ. نمیدانم چرا من زندگی را انتخاب کردم اما مطمئنم من یک جنگجو هستم.» دیوید حالا به طور انحصاری از کمپین “خورشید در ۱۵ دقیقه جان شما را نجات می‌دهد” حمایت می‌کند و در آن از مردم می‌خواهد که CPR را یاد بگیرند. سالانه بیش از ۳۰۰۰۰ ایست قلبی خارج از بیمارستان در بریتانیا رخ می دهد و متأسفانه از هر ده نفر کمتر از یک نفر زنده می مانند، اغلب این مرگ ها به این دلیل است که اطرافیان آنها مهارت و یا اعتماد به نفس کامل برای انجام CPR را ندارند.
دیوید می گوید: «در مسابقه سال ۲۰۱۶، یک آتش نشان سه بار با دفیبریلاتور به من شوک داد و سپس به دوستم گفت که من مرده ام. او گفت اگر بعد از سه بار قلب دوباره شروع به کار نکند کار تمام است، اما اینطور نبود؛ وقتی دوستانم دیدند من در حال تقلا کردن هستم از او خواستند ادامه بدهد و او دو بار دیگر به من شوک داد که قلبم شروع به کار کرد. من یک سال بعد در نیس با آن آتش نشان آشنا شدم و وقتی مرا دید گریه کرد و گفت مثل اینکه دارد روح می‌بیند! دکترها گفتند که اگر فردریک به این سرعت عمل نمی کرد و زمان CPR بیش از هشت دقیقه طول می‌کشید من مرده بودم یا در حالت نباتی رها می شدم زیرا به مغزم اکسیژن نمی‌رسید.»
بازیکن سابق تاتنهام هاتسپر و نیوکاسل یونایتد معتقد است همسر آینده‌اش یکی از دلایلی بود که او دوباره زنده شده است. مائوا دنات که از طریق دوستان مشترک به دیوید معرفی شده بود همان روز برای اولین بار با ژینولا در یک رستوران دیدار کرده بود و یک ساعت بعد دیوید برای بازی سرنوشت ساز خیریه به میدان رفته بود. مائوا حالا مادر دختر پنج ساله خود و دیوید یعنی اور است و خانواده با خوشحالی در جنوب فرانسه زندگی می کنند و در طول همه گیری ویروس کرونا از لندن به آنجا نقل مکان کرده اند.
دیوید در حالی که اشک می‌ریزد می‌گوید: «زندگی گاهی اوقات و زمانی که انتظارش را ندارید برای شما هدایایی می‌آورد. وقتی به اور نگاه می کنم، متوجه می شوم که اگر من زندگی را انتخاب نمی کردم، او آنجا نبود. این مرا سرشار از شادی، اشتیاق و محبت می کند، زیرا او یک دختر کوچک شگفت انگیز است که باعث خوشحالی من است. حتی گاهی اشکم را در می آورد.»
دیوید می‌گوید: «وقتی قلبت از کار می‌افتد، باید در اسرع وقت باید درمان شوی بنابراین انجام CPR حیاتی می شود. من از دکترم برای نجات جانم تشکر کردم، اما او به من گفت: «کار من این بود که بای پس را انجام دهم کسی که جان شما را نجات داد شخصی بود که CPR را انجام داد. بدون او تو مرده بودی.»
دیوید پس از تجربه نزدیک به مرگ، از افسردگی رنج می برد، زیرا زندگی خود را زیر سوال می برد که چرا او را نجات داده‌اند.
او در این مورد با تامل گفت: «زندگی ادامه دارد و زمان شفابخش است. من حالا هفت سال است که یک همسر جدید و یک بچه پنج ساله دارم. زندگی ادامه دارد و شما باید با آن همراه شوید. از سوی دیگر، من هنوز هم گاهی اوقات به جای زخم روی سینه ام نگاه می کنم و به من یادآوری می کند که من یک مرد خوش شانس بودم. وقتی مائوا را به مردم معرفی می‌کنم، می‌گویم: او همسر من است و روزی که من مردم با هم آشنا شدیم. می‌توانید از رابطه ما فیلمنامه‌ای بسازید، زیرا باورش سخت است، اما این ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد. من گواه این قضیه هستم.»
بیشتر بخوانید:
۲۵۷ ۲۵۱
