او گفت: 12 سال قبل پسرم برای بازی توپش را برداشت و به خیابان رفت و دیگر برنگشت. من خیلی دنبال او گشتم. موضوع را به پلیس گزارش دادم و درخواست کمک کردم اما هیچ نتیجهای برای پیداکردنش به دست نیامد تا اینکه چند ساعت بعد جسدش را کمی آنطرفتر از محلی که زندگی میکردیم، پیدا کردیم.
این زن ادامه داد: دوستان پسرم گفتند: وقتی رامین توپش را برای بازی آورد بچهها قبول نکردند با او بازی کنند او هم ناراحت شد و رفت بعد از آن دیگر او را ندیدیم. اما یک نفر راننده پژویی را دیده که پسرم را سوار ماشینش کرده بود. راننده پژو شناسایی و بازجویی شد. او گفت پسرم را بهعنوان مسافر سوار و یک کیلومتر آنطرفتر پیاده کرد و بعد از آن دیگر از او خبری نداشت تا اینکه چند روز بعد شنید رامین کشته شده است.
مادر مقتول توضیح داد: راننده پژو آزاد شد و ما دستمان به جایی نرسید. هر کسی را که فکر میکردیم ممکن است در قتل رامین نقش داشته باشد، به پلیس معرفی کردیم با این حال، هیچ نتیجهای نداشت.
این زن که بعد از 12 سال هنوز داغ دلش تازه است، گفت: 12 سال از این حادثه گذشته است دوستان رامین هر کدام جوانی رشید شده، درس خوانده و بزرگ شدهاند. پسر من هم میتوانست درس بخواند و برای جامعهاش فردی مفید باشد. من میتوانستم شاهد رشدش باشم و از زندگی لذت ببرم اما حالا هیچ لذتی از زندگیام نمیبرم و هر روز که از آن منطقه رد میشوم، دنبال ردی از قاتل پسرم میگردم اما فایدهای ندارد. دیگر ناامید شدهام.
این زن درباره نحوه قتل پسرش گفت: رامین را با طناب خفه کرده بودند. جثه نحیف پسرم طاقت فشار را نداشت. او فقط 12 سالش بود و من نمیدانم چطور قاتل توانست یک بچه 12ساله را بکشد. من از شناسایی و بازداشت او خیلی ناامید هستم و درخواست دریافت دیه از بیتالمال را دارم شاید بتوانم با دیهای که میگیرم کاری برای آرامش روح پسرم انجام دهم.
قضات بعد از گفتههای این زن و بررسی پرونده برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
17302