هر ایرانی شریف و وطن دوستی در عمق جان خود اندوه بی التیامی را از به خون کشیده شدن جوانان مظلوم و مرزدار وطن حس می کند. ابراز همدردی با خانواده های شریف ایشان و مسئلت غفران الهی و دعا برای علو درجات شهدا و ابراز انزجار نسبت به عوامل این ترورها کمترین اقدامی است که می توان انجام داد.
تاریخچه گروه های تروریستی در ایران نشان می دهد که این گروه ها، همواره منفورترین جریانات در ذهن و دل ملت شریف ایران بوده اند و مهر تباهی و ننگ مردم کشی بر پیشانی شان حک شده است. دهشت افکنان، از نظر انسانی، اخلاقی، سیاسی و ایدئولوژیک هیچ نقطه روشنی در کارنامه سیاه خود ندارند. اینان که مطرود مردم اند و تحجر و انحراف و وابستگی از سرو رویشان می بارد، جنایت را فلسفه حیات و بقای خود می دانند و از این روی برای بقای خود چاره ای جز اتکا به دشمنان این مرز و بوم و پیروی از خواسته های آنان نداشته اند. از نکات تلخ تر داستان این است که بنا بر اخبار این جریان منحرف و وابسته در کشور دوست و همسایه پاکستان آشیانه کرده است. سالهاست چه در موضوع مواد مخدر و چه در موضوعات امنیتی صحبت از توافق با پاکستان برای اقدامات پیشگیرانه به میان آمده است اما هنوز نتیجه ی روشنی در بر نداشته است. این که سرزمین پاکستان منطقه ستیز نیابتی برخی کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای علیه مردم و امنیت ایران شود پذیرفته نیست و باید توافقات، نتیجه ملموس تری داشته باشد. بعید است سیستم امنیتی پاکستان کاملا از تحرکات و منابع این جریان بی خبر باشد. چنان که سالها طالبان و القاعده در همین سرزمین پاکستان پر و بال یافتند. وقتی با دیگر کشورهای همسایه به توافقاتی دست یافته ایم و یا در برخی دیگر کسی جرات چنین اقداماتی علیه ایران را ندارد، دلیل کاستی های امنیتی در ارتباط با پاکستان مفهوم نیست.
حادثه تلخ و محکوم اخیر از نظر زمانی نیز به روشنی گواهی می دهد که عاملان این ترور، انگیزه ای جز جلب رضایت مثلث آمریکا، اسرائیل و عوامل منطقه ای آنان نداشته اند و همه ی شعارهای دیگر از جمله حمایت از اهل تسنن ایران شعار و نقابی بیش نیست. خوشبختانه مردم شریف سیستان و بلوچستان و بزرگان اهل سنت، به سرعت انحراف این تروریست ها را درک کرده و از عوامل این حوادث اعلام برائت کرده و آنان را محکوم کرده اند. آنان می دانند که هدف این گونه اقدامات، ایجاد شکاف ملی و مذهبی، بد نامی اهل تسنن و عقب نگاه داشتن سیستان و بلوچستان و تهدید امنیت ملی برای خوشایند بیگانگان است. کیست که نداند گسترش خشونت و ترور راه حل هیچ مسئله ای نیست و در فضای ناامنی، تحقق توسعه و عدالت اجتماعی دور و دور تر از دسترس خواهد بود و کسانی که دستشان به خون مرزداران میهن آلوده است نمی توانند مدعی عدالت باشند بلکه رسما لشکر ظلم و تباهی اند و باید پاسخگوی جنایات خود باشند. در این شرایط و در گام نخست، بیداری و بیزاری نسبت به این تهدیدات و خشونت ها وظیفه یکایک ما ایرانیان از هر جریان و گروه و قوم و مذهب از جمله مردمان و اقوام شریف مرز نشین است. در بلند مدت، هشیاری امنیتی، ارتقاء آگاهی و وفاق ملی و تاکید بر عدالت و توسعه متوازن در سرتاسر میهن بر مبنای اجرای صحیح قانون اساسی، راه را بر دشمنان امنیت مردم خواهد بست.
ابوالفضل فاتح/ جمعه 26 بهمن ماه 1397