ترجمه اختصاصی نوریاتو: در سال ۲۰۱۴، کمپانی واینربرگر به گابور آریون کوداش یک ماموریت داد. این شرکت، یک شرکت جهانی آجرسازی است که به هنرمندان ماموریت میدهد تصاویری مرتبط با شرکت تجاری آنها بسازند. در ابتدا این کمپانی دست کم گرفته شده بود و آجرها و کارخانهها برای هنرمندی که با صحنههای سینمایی و مادی کار میکردند به نظر موضوع جالبی نبودند. ولی کوداش هرچقدر بیشتر درمورد این موضوع فکر میکرد، متوجه میشد که آجرها چیزی بیشتر از فرم اولیه خودشان برای ارائه دارند. او میگوید: “من متوجه شدم که آجر، استعارهای است که همیشه به دنبال آن بودهام. آجر یک عنصر ساده است ولی من میتوانم از آن برای صحبت کردن درمورد یک موضوع شخصی، محلی و جهانی استفاده کنم. من با استفاده از آجر میتوانم در مورد ۱۰ هزار سال پیش صحبت کنم و یا از آن برای صحبت کردن در مورد قرن بعد استفاده کنم.
در نهایت، این موضوع تبلیغاتی تبدیل به نماد تمدن و خلاقیت بشر شد. انسانها در تمام دنیا چندین قرن است که از آجر استفاده میکنند و فرم آن به اندازهی بدنهای ما یکی از ستونهای جامعه است. همین که کوداش شروع به عکاسی کرد، این عناصر نقش مجسمههای زیبای انتزاعی را گرفتند و فراتر از اینکه جنبه ابزاری داشته باشند، جنبه زیبایی دارند.
هرکدام از عکسهای کوداش با استفاده از کنتراست، کاملا روشن هستند. تصاویر این احساس را منتقل میکنند که در زمانی بین گذشته و آینده و در یک جهان موازی گرفته شدهاند. با اینکه موضوع تصاویر متفاوت است و شامل پرتره، تصاویر گروهی، منظره، ساختمان و البته آجر میشود، همه آنها برای بیان داستان اینکه بنیان سازنده ما چگونه به وجود آمده است گرفته شدهاند. تصاویر اغلب صحنهسازی شدهاند، ولی به نحوی احساس واقعی بودن را منتقل میکنند و به نظر میرسد لحظات واقعی هستند که طی یک مجموعه رفتار عجیب گرفته شدهاند.
برای ساخت این پروژه، کوداش از ده کارخانه در مجارستان، رومانی و بلغارستان بازدید کرد. برخی از این کارخانهها به صورت ۲۴ ساعته فعالیت میکنند و برخی از آنها نیز موقتا تعطیل شدهاند. ولی بدون در نظر گرفتن وضعیت آنها، برای این عکاس هرکدام از این کارخانهها از یک ارزش برابر برای بازگو کردن داستانش برخوردار هستند. با نگاه کردن به تصاویر، ما انرژی حرکات و احساساتی که کوداش از این اشیا بیجان به نمایش گذاشته است را احساس میکنیم.
کوداش به سرعت احساس یکپارچه تصاویر را به پروسه سیاه و سفید و دوربین لارج فرمت خودش مرتبط میکند. او توضیح میدهد:”چند سال پیش، یک نفر از من پرسید چرا همه عکسهایی که میگیرم رنگی هستند؟ من به او جواب دادم زیرا زندگی رنگی است و سیاه و سفید در واقع یک لایه مصنوعی است که ما روی دنیای رنگی قرار میدهیم. اکنون متوجه میشوم که این نظر کاملا غیرواقعی است. از آنجایی که استفاده از رنگ، آجرها را خیلی تحتاللفظی نشان میداد، من نمیتوانستم زبان مناسب برای این پروژه را در رنگها پیدا کنم. یک آجر برای آنکه مانند انسان به تصویر کشیده شود، به کمی کمک نیاز دارد.” برای کوداش، آجرها در این تصاویر، دقیقا به اندازه انسانهایی که در کنارشان قرار میگیرند احساس دارند. همین موضوع انتخاب اسم مجموعه عکس انسان را برای این پروژه روشن میکند.
بعد از تولید عکسهای مجموعه عکس انسان پس از چندسال کوداش چالش چاپ یک کتاب برای این مجموعه را در پیش گرفت. کتاب حاصل، یک کتاب زیبا با جلد آجری روشن و تصاویر تکرنگ است و به دیگر مواد ساختمانی زمین اشاره دارد. با ورق زدن صفحات کتاب، متوجه میشوید که صفحات کتاب مانند تصاویر روی آنها خیلی خشن و زخیم هستند و میتوانید ببینید که تصاویر کوداش به همان اندازه که داستان رابطه ما با آجر را بیان میکنند، یک مطالعه در مورد فرم ظاهری هم هستند. شکلها خیلی ساده و آشنا هستند ولی با نحوه ارائه موثر و تضادهای خوشهای پیچیده شدهاند.
این کتاب با تعداد محدود ۵۰۰ نسخه تولید شده است و ایده آجر را نسبت به چیزی که ما در نگاه اول تصور میکنیم، خیلی دقیقتر بیان میکند. این تصاویر به تنهایی تصاویر خیلی خوبی هستند و در کنارهم نیز یک داستان جذاب چندلایه میسازند. کوداش ادعا میکند:”قبل از مجموعه عکس انسان هیچکدام از مجموعههای من شروع و پایان داستانی نداشتند ولی با این پروژه، تصاویر در گروههای پنجتایی، ششتایی یا بیستتایی با یکدیگر در ارتباط بودند. به نظر میرسید هرکدام از عکسها به تنهایی و یا به صورت گروهی به این مجموعه دعوت شده بودند و این همان چیزی است که آنها را در این سفر واحد، متحد میکند.










نوشته مجموعه عکس انسان اولین بار در مجله نوریاتو | رسانه جامع هنرهای تجسمی پدیدار شد.
