محمد جواد سلمانپور را از سال75می شناسم، به من و همکلاسی هایم فقه واصول درس می داد اما قبل از آنکه تسلطش را بر لمعه دمشقیه و اصول به رخ بکشد اخلاق و مرامش ما را جذب می کرد.معلمی به غایت مخلص و اخلاق مدار و البته شجاع و نترس.

خوب یادم هست در همایش جوانان،چرا؟دانشگاه وقتی پشت تربیون قرار گرفت تا راجع به ریشه ها و دلایل افزایش آمار اعتیاد و…سخنرانی کند هنوز جمله ی اول به دوم نرسیده رنگ از رخسار مقامات حاضر در همایش رخت بربست و یادداشت های تذکر تحویل بنده که مجری و دبیر همایش بودم شد،محتوای تمام تذکرات خلاصه می شد به لاپوشانی و نگفتن حقایق ولی دکتر سلمانپور گفت آنچه که باید گفته می شد.امروز از سوی دوستان و همکاران دانشگاهی و رفقای دوران دانشگاه شنیدم که کارزاری در حمایت از استاندار شدن دکتر سلمانپور خطاب به وزیر کشور طراحی شده است.

از سیاست و بازی های سیاسی چیزی سرم نمی شود و علاقه ای هم ندارم که از این بازار مکاره سر در بیارم،اما بنا به شناختی که از استاد سلمانپور دارم، می دانم که خلوص نیت وی و خداترس بودنش در اوضاع و احوال فعلی جامعه به کار خدمت به خلق الله خواهد آمد.استاد سلمانپور چند سالی رئیس دانشگاه علوم قرانی شیراز بود که حضور ابوی عزیزم در آن مجموعه سبب و علتی شد تا باجنبه های دیگری از شخصیت دکتر سلمانپور به عنوان یک مدیر اشنا شوم.بی تکلفی و ساده زیستی وی را بارها در مواجه با کارکنان و مدیران مجموعه ی تحت مدیریتش دیده ام.نمیدانم خیر و صلاح استادم به حضور و تصدی ایشان بر مسند استانداری فارس هست یا خیر اما یک نکته را خوب می دانم:

حضور استاد سلمانپور در ساختمان فلکه ی ستاد شیراز برابر است با دیدن مصداق عینی و تحقق شعاری که خیلی ها سر می دهند و کمتر دیده شده است و آن ادعای ساده زیستی مدیران نظام است. آمدن دکتر سلمانپور به استانداری فارس نوید حضور مدیری است که می توان بدون لکنت زبان نقدش کرد.

* وکیل دادگستری