مهسا بهادری: محمد متوسلانی، هنرپیشه، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان است. متوسلانی در ۱۳۳۷ با بازی در فیلم «طوفان در شهر ما» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان وارد سینما شد و با کارگردانی فیلمهایی مانند «سازش» و «ذبیح» در دهه پنجاه شهرت خود را بیشتر کرد.
او علاوه بر ۱۵ کارگردانی، سابقه ۱۴مورد نویسندگی،۳مورد بازنویسی فیلمنامه و ۴۵ مورد بازیگری را نیز در کارنامه هنری خود ثبت کرده اما به گفته خودش علاقه دارد تا او را بیشتر با عنوان کارگردان بشناسند نه بازیگر. متوسلانی در سال ۱۳۶۸ در هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برای فیلمنامه «جستجوگر» دیپلم افتخار گرفت و برای همین فیلم نامزد دریافت سیمرغ بهترین کارگردانی شد.
کارگردان «کفشهای میرزا نوروز» که آخرین بار، سال ۹۴ در سریال «گاهی به پشت سر نگاه کن» به عنوان بازیگر حضور داشته و بعد از ۴ سال دوری از بازیگری با سریال «به رنگ خاک» به کارگردانی حسن لفافیان و محسن یوسفی به تلویزیون بازگشته است، درباره علت کم کار شدنش به خبرآنلاین گفت: «این اواخر من کم کار شدهام زیرا دوست ندارم فقط در عرصه بازیگری باشم و تمایل دارم در هر کاری حضور داشته باشم. به علاوه، دوست دارم در کارهایی باشم که خود کار حتما مورد تایید من باشد و اینکه به جایی وابسته نباشد یا سفارشی برای جایی ساخته نشده باشد و در نهایت اینکه نقشی که به من پیشنهاد میشود موضوعی باشد که برایم تازگی دارد و کار متفاوتی در کارنامه کاری من به حساب میآید. خب کمتر فیلمی همه این شرایط را با هم به من میدهد و از آنجایی که من از راه بازیگری کسب درآمد نمیکنم سعی میکنم آن چیزی را بپذیرم که مورد علاقهام باشد و به کارنامه کاری من آسیب نزند.»
او در پاسخ به این سوال که با این شرایط علت بازی کردن شما در «به رنگ خاک» چه بوده، گفت: «من اخیرا در سریال «به رنگ خاک» بازی کردم و به این دلیل نقش را پذیرفتم که زمانی که فیلمنامه را خواندم متوجه شدم متن شکل و شمایلی درستی دارد و نقش من هم چیزی است که از آن خوشم میآید و یک تنوعی دارد به همین دلیل پذیرفتم. در واقع این سریال در چهار اپیزود ساخته میشود و اپیزود آخر به من پیشنهاد شد. من از آن خوشم آمد و آن را پذیرفتم.»
متوسلانی در ادامه درباره علت کم کار شدنش بعد از انقلاب گفت: «این که من بعد از انقلاب کمکارتر شدم موضوعی طبیعی است. به این دلیل که شرایط کاری من بعد از انقلاب با قبل از انقلاب خیلی فرق داشت، بعد از انقلاب به نوعی ما شهروند درجه دو محسوب میشدیم به همین دلیل برای کار کردن دچار مشکل شدیم البته هنوز هم گاهی این مشکل را داریم.»
این کارگردان درباره علت ۱۳ سال دوری از کارگردانی هم گفت: «آخرین کاری که کارگردانی آن را به عهده گرفتم، فیلم سینمایی «هر چی تو بخوای» در سال ۱۳۸۵ بود که متاسفانه اصلا از آن خاطره خوشی ندارم، به دلیل اینکه بسیار اذیتم کردند؛ از مجوز و پروانه ساخت گرفته تا مرحله تولید و اکران فیلم من بسیار تحت فشار بودم و یک سری تغییرات در آن ایجاد شد که بدون موافقت من بود و با تصمیمهای تهیهکننده این اتفاق افتاد. به همین دلیل حالا کار کارگردانی را انجام نمیدهم زیرا احساس میکنم اعصابم دیگر قدرت تحمل آن فشارها را ندارد. امیدوارم شرایطی پیش بیاید که برای کار کردن مجبور نباشیم آنقدر فشار عصبی را تحمل کنیم.»
متوسلانی اما در ابتدا بازیگر بوده و بعد به سمت کارگردانی و نویسندگی کشیده شده است. او درباره دلیل این موضوع گفت: «به دلیل اینکه زمانی که شما کارگردان هستید آزادی بیشتری برای خلق کردن دارید. کارگردان یک داستان را میآفریند و همین موضوع برای من جذابتر بود. نکته دیگر این که شما در کارگردانی منتظر میمانید که یک نفر به سراغ شما بیاید و یک نقشی را به شما پیشنهاد کند اما در کارگردانی شما می توانید قصه خودتان را پیش ببرید و براساس نظرات خودتان کار کنید و بازیگر را انتخاب کنید در اصل در کارگردانی شما انتخاب کننده هستید نه انتخاب شونده.»
او در ادامه در پاسخ به این سوال که بالاخره دوست دارید شما را به عنوان بازیگر بشناسند یا کارگردان، میگوید: «من ترجیح میدهم اگر کسی میخواهد من را بشناسد، با هنر کارگردانیام مرا به خاطر بیاورد. اما متاسفانه در حال حاضر شرایط کار بسیار سخت است و کارگردانی مسئولیتپذیری بالایی میخواهد.»
این بازیگر پیشکسوت درباره کشف علاقه اش به بازیگری گفت: «از بچگی من به کار بازیگری علاقه داشتم، فکر میکنم پنجم دبستان بودم که با پدرم خسرو، به تئاتر«محصلین کلک باز» رفتم و آن جا به قدری از تئاتر خوشم آمد که زمانی که به خانه برگشتیم من آن گفتگو ها را دوباره نوشتم و با دوستانم آن را اجرا کردیم و من به هرکسی میگفتم چه طور نقشش را بازی کند. بزرگتر شدم و متوجه شدم که نمایشنامه آن را از یک تئاتری به نام «خانه چارلی» اقتباس کردند و بعد هم من از روی آن یک فیلم ساختم به نام «مادمازل خانه».»
این هنرمند پیشکسوت در ادامه درباره وضعیت سینمای حال حاضر ایران گفت: «به این سبب که هر سال جشنواره فیلم فجر برگزار میشود فیلمهای ایرانی را غالبا تماشا میکنم و از سوی دیگر در جشن خانه سینما هم من معمولا داور هستم و به دلیل داور بودنم همیشه فیلمها را میبینم اما برخلاف سینما، برنامههای تلویزیون را دنبال نمیکنم.»
محمد متوسلانی در ادامه با بیان این که من نظر منتقدانی که معتقدند همه فیلمهای سینمای ما افت کرده را بسیار غیرمنصفانه میدانم گفت: «درست است که سینما اُفت کرده و یک سری فیلم های سبک و کم ارزش ساخته میشود اما در این میان ما شاهد کارهای خوب و با ارزش هم هستیم. بهتر است منتقدان لیست فیلم ها را جلوی خودشان بگذارند و ببینند که در یک سال چه فیلمهایی ساخته شده و آنها را بررسی کنند. در اینصورت متوجه خواهند شد که همه فیلمها هم ضعیف نیستند تعدادی هم هستند که بسیار ارزشمندند. به نظر من فیلم های درخشانی هم درست شده است که باعث امیدواری است.»
محمد متوسلانی در پایان فیلمهای خوبی که اخیرا در سینمای ایران دیده را اینطور معرفی میکند: «اخیرا فیلمهای درخشانی مانند فیلم «متری شش و نیم»، «سرخپوست» و «مغزهای کوچک زنگ زده» بسیار خوب بودند. فیلمهایی که هم کارگردانیشان مورد قبول بوده، هم بازی بازیگران و هم فیلمنامهشان. تمام این عوامل کنار یکدیگر یک فیلم بسیار خوب را ساخته است چرا که اگر تنها یک عامل بد باشد فیلم مورد پسند واقع نمیشود. فیلمی مانند «تختی» در ساخت، موفقیتهای زیادی را کسب کرده است اما در قصه ضعف دارد. یا فیلم «تنگه ابو قریب» همینطور فیلمش از نظر ساخت بسیار قوی است چون میزانسن را به خوبی رعایت کرده و یک فیلم پر ارزش و سخت است اما در قصه و پرداختن به آن مشکل دارد. ولی به هر حال ساخت این فیلم برای سینمای ما یک دستاورد بزرگ و مهم است.»
۲۴۵