متن پادکست:
روزهای سالگرد وقوع انقلاب ۱۳۵۷ است. اگر روزنامه داشتیم، لابد الان دنبال عکس دسته گلی برای صفحه اول و تدارک تیتری القاگر حضور سراسری و امیدوارانه مردم بودیم. رفتاری کهنه و چهل ساله، که ماهیت آن کاملا عوض شده و پوستهاش را هزاران یادگار ناخوشایند از ۴۰ سال رفتار نامناسب و نابخردانه رنگی تیره و تار بخشیده است. نارسایی و ناراستی و بدکرداری ما وارثان آن انقلاب نرم و معصوم، البته جایی برای مباهات و تهنیت سالگرد نمیگذارد. منتفعان غارتگر آن رخداد تاریخی البته این روزها دائما به یکدیگر شادباش میگویند، در حالی که پیران سرزمین در موجه ساختن انقلابی که ۴۰ سال پیش درانداختهاند در برابر جوانان پرسشگر کم میآورند.
در منقبت آن انقلاب و مذمت این وضعیت بسیار میتوان گفت از پس سالها میخواهیم وجوهی از آن جنبش رهاییبخش را از دور نگاه کنیم: وجه همگراساز آن انقلاب نرم و مخملی.
وقتی رخ داد، تا ماه و سالی بعد، جامعه وحدتی را که در ماههای پیش از انقلاب یافته بود تقویت میکرد و سپهر آن را وسعت میبخشید. همگرایی ملاتی چنان مایهدار و سفت یافته بود که تا سالهای پایان جنگ دوام آورد. نه نیازی به واردات جنگجو از افغانستان بود، نه کسی از “سفره انقلاب ” لقمه بزرگ برمیداشت، نه ژنهای خوب زاد و ولد کرده بودند، نه نرخ مهاجرت بالایی وجود داشت، نه….
انقلابی مخملی بود از بزرگترین انقلابهای بدون خشونت قرن بیستم و صرفا مبتنی بر تظاهرات خیابانی. طی روزهای پیش از ۲۲ بهمن، مردم شاخههای گل به لوله تفنگ سربازان فرو کرده بودند، روز قبل از بروز درگیری بین نیروهای نظامی بر سر همراهی با نظام نوینی که زاده میشد، نظامیان به صورت دسته.جمعی به دیدار آقای خمینی رفته و با دادن سلام نظامی، به نظام در حال شکلگیری اظهار وفاداری کرده بودند. انقلابی بدون خشونت و مخملی بود.
آن انقلاب مخملی زاییده و زاینده همگرایی بود. همگرایی اجتماعی حافظ سیستمها و زمینهساز توسعه است و در مقابل، واگرایی نابودگر آنچه وجود دارد و یا قرار است به صورت سودمند به وجود آید. بستر همگرایی آن انقلاب را آمیزهای از علایق مذهبی، شور ملی و میل به برابری و عدالت (هرچند تصوری مبهم از هر سه) پدید میآورد و ملات التصاق حاصل از آن چنان توده سیالی از مردم ساخت که وارفتن آن یک دهه به طول انجامید. فایده اصلیاش آن بود که پس از فروپاشی رژیم پیشین، کشور را یکپارچه، متحد و بدون خطر چندپارگی نگه میداشت. اکنون از آن همگرایی اثری باقی نیست و در دهههای اخیر جز به صورت موقت و کاملا سلبی (انتخابات ۷۶ و ۹۲) ردی از همگرایی دیده نشده است. یکی از نشانههای خطیر بودن موقعیت کنونی کشور ما، فقدان آن همگرایی است.
امروز، در آستانه سالگرد آن تغییر بسیار آرام نظام سیاسی، جامعه ما آبستن چیست؟ نشانهها میگویند یک انقلاب کلنگی پر از خشونت، بدون هیچ شور همگراسازی که نوید آیندهای امیدبخش برای میلیونها جوان بیکار، بیامید و سرشار از خشم بدهد. خشونت و واگرایی، احتمالا دو خصلت برجسته تحولات آتی در کشور ما خواهد بود.