هم اروپاییها و هم امریکا حساسیت خود را بهطور هماهنگ نشان دادند و در قالب گروه 7 تصمیم گرفتند که در سال 1986 رژیم کنترل موشکی را تاسیس کنند.پس از آن نیز در طول بیش از 30 سال گذشته تلاش کردند در قالب کنوانسیونهای مختلف مقرراتی را اعمال کنند و نقل و انتقال و توسعه فناوریهای متعارف موشکی را در حد و اندازه نقل و انتقال تکنولوژی تسلیحات غیرمتعارف محدود کنند. ولی تاکنون نتوانستند چنین کنوانسیونهایی را که بتواند این محدودیتها را اعمال کند به وجود آورند.
از همین رو در حوزه بینالملل مقرراتی نداریم که کشوری را در خصوص توسعه توان دفاعی و موشکی خود محدود یا ممنوع کند. در دهه 1990 نیز چنین تلاشهایی در قالب کلوپ پاریس صورت گرفت تا بتوانند ایران را به سمت نوعی از محدودیت موشکی سوق دهند، ولی در مجموع نظام با این موضوع مخالفت کرد. البته بخشهایی بودند در سیستم که تلاش میکردند ایران به این کلوپ بپیوندد اما این اتفاق رخ نداد.
با شروع مذاکرات هستهای نیز اروپا و امریکا با یکدیگر تلاش داشتند که ایران را ذیل یک رژیم خلع سلاحی گسترده قرار دهند و هدف آنها محدود کردن توانمندی ایران بود.
مساله اینجاست که در طول بیش از 30 سال گذشته جمهوری اسلامی ایران از هیچ، به یک قدرت بسیار حایز اهمیت و قابل توجه، موازنهساز، برتریساز موشکی در منطقه تبدیل شده است.
ایران اکنون نه فقط در سطح منطقه بلکه فراتر از آن به عنوان یک قدرت متعارف موشکی و تقریبا بدون معادل در سطح کشورهای منطقه تبدیل شده است.
اما در مقطع کنونی ، پس از برجام کاملا قابل پیشبینی بود که غرب برای کشاندن ایران به یک نوع گفتوگوی موشکی، شبیه گفتوگوهای هستهای اقدام جدی کند. اقدامی که هر نوع محدودیتی را برای ایران در پنج فاکتور ایجاد کند. این پنج مورد شامل برد، دقت، قدرت، حجم و نقل و انتقال میشود
آنها تلاش داشتند ایران را وارد مسیری کنند که محدودیتهایی را در این زمینهها ایجاد کنند. هر چند در این زمینه تلاشهای فراوانی صورت گرفته اما تاکنون اتفاقی رخ نداده است. بنابراین چنین گفتهای شاید نامربوط نباشد که غربیها از تجربه برجام بسیار وسوسه شدهاند که یک برجام موشکی را بر ایران تحمیل کنند، تاکنون اما، چنین اتفاقی رخ نداده است.
روز گذشته نیز دریابان شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در سخنانی عنوان کردند که : «ما نه برای توسعه برد و نه برای توسعه دقت موشکهای خود محدودیت تکنولوژیک و علمی نداریم. در نظر داریم که افزایش ضریب دقت را در موشکها در دستور کار داشته باشیم اما برنامهای برای توسعه برد موشکها نداریم.».
چنین موضعی به آن معناست که ؛ فعلا بنا نداریم تا رنج (دامنه) دسترسی موشکهای مان را از هرآنچه که اکنون هست و غرب از آنها اطلاع دارد ، توسعه بدهیم.
این یک پیام حسن نیت است. به عبارتی میتوان تلقی کرد که، وقتی بنایی برای افزایش برد موشک نداریم پس حساسیت غرب، حساسیت بیموردی است. زیرا موضوعی برای افزایش برد در دستور کار نیست.
موشکهای ما اکنون خطری برای اروپا و فراتر از آن نیست. از همینرو دلیلی برای گفتوگو وجود ندارد.
ممکن است کسانی پیدا شوند که از سخن آقای شمخانی چنین تفسیر کنند که ، شاید جایی کسانی به هر دلیلی گفتوگوهایی (داشتند) انجام میدادند معطوف به آنچه وزیرخارجه فرانسه چند روز پیش بیان کرد و او به عنوان یک خبر، عنوان کرده بود که گفتوگوهای ما در زمینه موشکی در حال رسیدن به نتایجی است.
بنده از پشتپرده اظهارنظر وزیر خارجه فرانسه اطلاعی ندارم اما میتوان تفسیر کرد که ؛ شاید افرادی با مجوز یا بدون مجوز در حال گفتوگوهایی هستند.
سخن آقای شمخانی این کد را به طرف مقابل میدهد که اساسا ما بنایی برای افزایش رنج (دامنه) و برد برای موشکهایمان نداریم که گفتوگوهایی انجام شود.
پیشتر نیز (حدود دو سال پیش) یادداشتی را نوشتم که در آن نظرات طرفداران گفتوگو با غرب بر سر توانمندی موشکی و مخالفان گفتوگو با غرب بر سر توان موشکی را نقد کردم.
در این موضوع باید پهنه گستردهای از ملاحظات در نظر گرفته شود تا موضع ملی نسبت به این مساله اتخاذ شود که ؛ «آیا اساسا ضرورتی برای پاسخ دادن به تمایل گفتوگوی غرب در زمینه موشکی، هست یا خیر؟»
سخن آقای شمخانی کاملا واضح است. معنای آن، این است که «هیچ محدودیتی تکنولوژیکی و صنعتی و حقوقی برای توسعه دقت و برد موشکی مان نداریم، اما ، ایران اعلام میکند که بنا ندارد برد موشکهای خود را، بیش از آنچه اکنون تثبیت شده، افزایش دهد».
خلاصه نکاتی که در گفتگو با روزنامه اعتماد مطرح شده است.
