حجتالاسلام مهاجری در این گفتگو از روزهای آغاز به کار حزب جمهوری اسلامی حتی پیش از انقلاب اسلامی گفته است، اینکه چه شد موسویاردبیلی از حزب جمهوری جدا شد و اختلافهای شهید آیت و موسوی که به قول مهاجری به جاهای باریک کشیده شد.
بخش های مهم گفتگوی مسیح مهاجری را در ادامه بخوانید؛
*کسانی که مسئولیت حزب را در بعضی شهرها و استانها داشتند با مسئولان نهادهای انقلابی اختلاف پیدا کردند. چون حزب قوی شده بود بهطوری که مجلس و دولت تشکیل داده بود، به عنوان مثال دبیرحزب در استان فکر میکرد حرف او باید عمل شود و بقیه باید از او تبعیت کنند و این عامل اصلی اختلافها بود.
*حزب جمهوری اسلامی از اول یک طیف با گرایشهای مختلف بود و اینگونه که حزبی بهمعنای عدهای از آدمهایی که از هر نظر همفکر باشند، نبود.
* میان نیروهای موجود حزب که قبلا سابقه حزبی نداشتند هم یکی، دو گرایش دیگر پیدا شد که نو و جدید بود و از داخل حزب جمهوری اسلامی جوشید و آنها مقابل موتلفه و آیت قرار داشتند. یکی از این گرایشها، جمعی بود که آقای مهندس موسوی یکی از آنها محسوب میشد.
-*آقای خامنهای و هاشمی مثلا آقای سرحدیزاده و جاسبی را بهعنوان نایب خودشان انتخاب کرده بودند که کارها را انجام دهند، ولی آنها در حدی نبودند که بتوانند مشکلات و اختلافهای حزب را جمعوجور کنند.
*بعد از تمایل امام(ره) و احساس خطر ایشان برای دو نفر موسس حزب، آقایان خامنهای و هاشمی احساس کردند که امام ترجیح میدهند حزب جمهوری اسلامی فعلا تعطیل شود، از این رو تصمیم به تعطیلی حزب گرفتند.
-*در سالها و حتی دهههای بعد خیلیها مراجعه کردند که وقت آن رسیده حزب دوباره شروع به کار کند. حتی خود من چندبار با آقای هاشمی صحبت کردم که آن شرایط گذشت و وقت آن است که حزب جمهوری اسلامی دوباره فعالیت کند. ایشان گفت اولا آقای خامنهای حتما باید موافقت کنند تا بتوانیم فعالیت حزب را از سر بگیریم و بدون موافقت ایشان نمیشود. ثانیا گاهی اوقات که با آقای خامنهای در این قضیه صحبت کردیم (یعنی آقای هاشمی صحبت کرده بود) ایشان نظر مساعدی نداشتند.
*وقتی حزب تعطیل شد، آقایان خامنهای و هاشمی، به من که مسئول روزنامه بودم گفتند روزنامه باید بماند ولی دیگر ارگان حزب نباشد. در واقع حزب به یک روزنامه مستقل و خصوصی بدل شد.
*موسویاردبیلی با کاندیدا کردن آقای جلالالدین فارسی توسط حزب جمهوری اسلامی مخالف بود و از این جهت از حزب کناره گیری کرد.
*حزب جمهوری اسلامی برای اینکه بنیصدر به ریاست جمهوری نرسد تلاش زیادی انجام داد و با وی مخالفت کرد. بنیصدر شگردهای تبلیغاتی شیطنتآمیز را بلد بود و با فریب مردم رای آورد.
*بنیصدر اصولا از ابتدا دنبال این بود خط امام(ره) را که یک نگاهی فقاهتی به اسلام و انقلاب بود، کور کند و از بین ببرد.
*آقای آیت از عملکرد آقای موسوی در روزنامه هم راضی نبود و به همین دلیل در جلسات شورای مرکزی حزب و سخنرانیهایش علیه آقای موسوی حرف میزد.
*آقای بهشتی بهعنوان دبیرکل به آقای آیت گفتند شما ولو اینکه نظر حزب به انتخاب یک نفر باشد حق دارید که رای ندهید ولی حق ندارید در مجلس علیه او صحبت کنید چراکه فردی که عضو حزب است حق ندارد علیه تصمیم جمعی حزب صحبت کند.
*شهید بهشتی بهطور کلی یک انسان تشکیلاتی به معنای اعم بودند و این موضوع منحصر به حزب نبود.
17۲۷۲۱۲