به راستی چه عواملی باعث میشود با وجود مشکلات عدیده مهاجرت و شروع دوباره زندگی در یک کشور، به دنبال رها کردن خانه و خانواده باشند. اینکه مهاجرت چیست و باید آن را چگونه تعریف کنیم، تفاسیر مختلفی میتوان ارائه کرد، اما امکان دارد دولتمردان علاقهمند به تعریفی باشند که آمار را کمتر جلوه دهنده، یا اینکه صرفنظر از اینکه نگاه ما به دادهها به چه تفسیری ختم شود، ممکن است سیاستگذار تفسیری از آنها داشته باشد که با قضاوت بقیه متفاوت باشد و این باعث میشود که یک شکاف عمیق میان باور عمومی و نهادی درباره یک مساله ایجاد شود.
موج جدید مهاجرت، ایده میل به پیشرفت را خیلی تقویت کرده است. یعنی یکی از دلایلی که در سالهای اخیر باعث مهاجرت شده، میل به پیشرفت است. باید دقت کنیم که مساله فعلی ما در زمینه مهاجرت خیلی ابعاد اقتصادی ندارد. شاید تمام کسانی که اکنون تمایل بیشتری به مهاجرت پیدا کردهاند، از نظر اقتصادی مخالف گران شدن بنزین نبودند، یا حتی بسیاری از آنهاد موافق حذف یارانههای انرژی بودند. با این وجود، توسعه پایدار، به خصوص توسعه اقتصادی بیش از هر چیز مدیون رشد با کیفیت و انگیزه سرمایههای انسانی جاعه است. در واقع تلاشهای کارآفرینانه نیروهای مستعد و پرانگیزه است که موجب ایجاد بخش خصوصی بزرگ و رقابتی در کشور میشود.
با در نظر گرفتن شرایط جاری سیاسی و بینالمللی و توانایی دولت در انجام سرمایهگذاریهای متمرکز به دلیل تحریمها، اهمیت مشارکت موثر مردم در اقتصاد بیشتر روشن شده است. متاسفانه وجود قوانین دست و پاگیر زیاد و نبودن امنیت در فضای کسبوکار باعث مهاجرت و یا متوسل شدن افراد به کارهای دلالی و زودبازده میشود که احتیاجی به ثبات بلندمدت ندارد.
از یک زاویه دید گستردهتر، نیاز بسیار جدی و فوری کشور این است که سطح مدیریت اهمیت منطق در نصمیمات اصلی و پیشبینیپذیر بودن جهتگیریهای اصلی کشور را درک کند. تنها راه آن هم توسل به علم در پیشبرد امور و پیشی گرفتن نگاه علمی بر روابط و منافع شخصی و و گروهی است. هر مسیری غیر از این باعث سرخوردگی روزافزون طبقات تحصیلکرده جامعه میشود.
* تحلیلگر اقتصادی
۲۲۳۲۲۵