شواهد نشان میدهد، اوج سرما در روز شنبه در اردبیل و ارومیه پیشبینی شده است. به طوری که دمای هوای استانهای آذربایجان غربی و شرقی در این روز به 12- درجه سانتیگراد میرسد.
عنوان شده که موج سرمای جمعه و شنبه «کم سابقه»است، اما برخی از مسئولان آن را تکذیب میکنند، فرقی نمیکند چه بیسابقه و چه باسابقه، مساله این است که مصرف گاز به شدت افزایش مییابد.
مصرفی که همین حالا هم در اوج بد مصرفی است و 3 برابر گازسوزی ترکیه و 10 برابر مصرف گاز در کشور آلمان برآورد میشود. یعنی دو کشوری که جمعیتی تقریباً برابر با ایران اما صنعت گسترده تری دارند، کمتر از کشورما گاز مصرف میکنند.
واقعاً چرا در روزهای عادی یا سرد سال باید کشور با مسأله مصرف بیرویه گاز رو به رو باشد؟
اگر چه مسئولان شرکت ملی گاز میگویند که آمادگی لازم برای تأمین حداکثر مصرف بخش خانگی در هر شرایطی را دارند، اما واقعیت این است که کشور الگوی مصرف گاز نداشته و همین باعث شده است که بازیگر اصلی در بازار جهانی گاز نباشد.
در آستانه شب سرد زمستان امسال، پیشبینی میشود که مصرف بخش خانگی و تجاری از 600 میلیون متر مکعب در روزعبور کند و احتمالاً از روز جمعه تقاضا برای این سوخت فسیلی پاک، به بیش از 605 میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید، حجم مصرفی که در دنیا برای بخش خانگی یک کشور بیسابقه است! این رقم معادل تولید 21 فاز میدان مشترک پارس جنوبی است که برای استحصال گاز از آن، میلیاردها دلار سرمایهگذاری شده است. هر کشوری که این مقدار گاز را تولید کند، نامش در صدر صادرکنندگان گاز جهان قرار میگیرد. اما سومین تولیدکننده گاز جهان، یعنی ایران، نه تنها در کنار امریکا، روسیه و قطر نامش در لیست بزرگترین صادرکنندگان گاز دنیا قرار نمیگیرد؛ بلکه به ناچار میزان گاز تحویلی به بخش تولیدی خود یعنی صنایع و نیروگاهها را کاهش میدهد، تا پاسخگوی تقاضای افسارگسیخته بخش غیرمولد خانگی باشد. هرچند که سوخت نیروگاهها و سایر صنایع، در نبود گاز طبیعی تأمین میشود و اختلالی در تولید آنها رخ نمیدهد، اما این تأمین از محل انرژی گران قیمت و آلاینده یعنی سوخت مایع انجام میشود.
معضل گازسوزی بیرویه در ایران هر سال تشدید میشود و هر زمستان شرایط ناگوارتر! خبر ناخوشایند دیگر آنکه، با ادامه این روند مصرف، ایران بهزودی به یک میدان گازی بزرگ دیگر مانند پارس جنوبی برای تأمین مصرف داخلی، نیاز خواهد داشت. میدانی که اگر پیدا نشود، باید واردکننده گاز شویم.آیا پیشبینی میکنید که سومین تولیدکننده گاز در جهان واردکننده گاز باشد؟بعید نیست، مثل همین چند سال قبل!
اما راهکار منطقی دیگری نیز وجود دارد که تمام کشورها بویژه توسعه یافتهها آن را دنبال میکنند. آن راه حل چیزی نیست، جز کاهش شدت مصرف انرژی و بهینهسازی مصرف.
اگرچه بخشی از بدمصرفی گاز در ایران، نشأت گرفته از غیراستاندارد بودن سازهها و وسایل و تجهیزات گازسوز است، اما همگی در تشدید این بدمصرفی نقش داشتهایم. مثالهای کوچک آن گرم کردن خانهها بیش از دمای رفاه، یعنی 18 تا 22 درجه سانتیگراد، باز گذاشتن پنجرهها در اوج سرمای زمستان و قندیل بندانها، استفاده از در و پنجرههای بدون عایق حرارتی و بهطور کلی عدم رعایت مبحث 19 مقررات ملی ساختمان است. این مسأله باعث اتلاف ناخواسته نعمتی خدادادی میشود که در سالهای اخیر و در اوج تحریمها و فشارهای خارجی، با هزاران ساعت کار بیوقفه و میلیاردها دلار سرمایهگذاری به سرانجام رسیده است.
اما اکنون باید این روند را تغییر داد. پیش از آنکه دیر شود و کشور با بحران جدیدی روبهروشود.در کشورهای توسعه یافته آنچه تغییردهنده روند مصرف بوده، قوانین و مقررات سختگیرانه، قیمتهای بالا برای انرژی همراه با وضع عوارضها و مالیاتها بر تولید دی اکسید کربن بوده است. در کشور ما به خاطر دسترسی به منابع انرژی، سوخت ارزان است تا فشار کمتری به سفره خانوارها وارد شود و همین موضوع مصرف غیربهینه را رقم زده است. غافل از اینکه، بدمصرفی کشور را با تنگنای تأمین پایدار انرژی مواجه خواهد کرد. درست مانند روزهای سرد سال 1386 که با اوجگیری سرمای هوا، ترکمنستان شیرهای گاز خود را بهروی ایران بست و کشور را با بحران مواجه کرد.
افت سرمای روزهای آتی میتواند یک تمرین برای سالهای بعد باشد؛ تمرینی ساده، ممکن و آینده ساز. تنها کافی است که اقدامات کم هزینهای انجام دهیم. مثلاً از گرم کردن محیطهایی که استفاده نمیشود، پرهیز کنیم و دمای رفاه را 18 تا 22 درجه نگه داریم. لباس بیشتری بپوشیم و درزهای درها و پنجرهها را با عایق بپوشانیم. فراموش نکنیم که «هوا بس ناجوانمردانه سرد است» و مصرف بیرویه، ممکن است هزینهای بیش از قطع گاز خانهای دیگر داشته باشد.آیا متوجه شکلگیری یک بحران جدی در کشور هستیم؟
2323