مرحوم آقا هادی – خدا بیامرز- را از زمانی که دهه دوم از زندگانی ام را شروع کردم ، یعنی از سال 54 می شناختم. با مرحوم پدرم مرتب به نماز و مسجدِ برادرِ بزرگشان: آیت الله سید احمد خسروشاهی در راسته بازارِ تبریز می رفتم  و هر از گاهی آقا هادی رحمت الله را پشت سر دو برادرشان – یعنی آسید احمد و آسید ابوالفضل – می دیدم.
بعدها هم تا آخر عمرِ معمّایی اش ارتباطاتی هر چند بسیاردور و اندکی نزدیک با ایشان داشتم. نیز زمانی که آیت الله شریعتمداری مظلومانه ممنوع الملاقات و در حصرِ سختِ خانگی بود به بیتِ پدرزنِ معظّمشان- که خدا شفایش دهاد تا دیر و دلیرتر زیاد – پناه می بردیم. البته به جای خود قصه ای پر غصه و دراز و دل آزار است که بماند.
قلم اینجا رسید و سر بشکست.
 به هر حال آقای خسروشاهی را جامعُ الاضداد! می دیدم  و صندقِ اسراری از تاریخ معاصر به خصوص تاریخ حوزه های علمیه و روحانیت می دانستم و همیشه به این گمان گرفتار بودم که نکند ناخواسته احتیاطهای بیش از حد تا جمعِ اضداد به کتمانِ حقایق منجر شود.
فصلنامه تاریخ معاصرش و هفته نامه بعثتش را در کنار کتابهای گرانبارش با اشتیاق و گاه با شگفتی می خواندم و می نالیدم:
 ای کاش این شجاعت و نبوغ به مذبحِ سیاست نمی رفت وگر هم چاره ای برای رهایی از سیاست نبود به جای راه دشوار و دردوارِ اخوانیانِ قاهره ای و فدائیانِ کاشانی، بیشتر به راهِ روشن و مفیدتری که مشاهیرِ بزرگ از میرزای نایینی و آخوند خراسانی و آیات حائریها تا امام موسی صدر و آیت الله سید رضا صدر داشتند روی می آورد.
نزاعهای ایشان را با امثالِ جاویدیاد ناصر میناچی و حسین منتظر حقیقی و دیگران می دیدم و آه از نهادم بلند می شد که ای وای و صد وای، آخر به جز حسین وار، حضرت محمد و حسن هم وار.
آری اگر گرفتار مبالغه نشده باشم گمان می برم که آقاهادی نبوغِ پر فروغی داشت و به تنهایی پدیده ای بود.
دردا که دیگر ازدست رفت و دردمندتر این که رقبای نامتجانسش اینک می خواهند پیکر بی جانِ او را در درون حوزه به نفعِ سیاستِ روز که بسیار هم آشفته تر از دیروز است مصادره کنند.
خدا بیامرز خسروشاهی می توانست علامه طباطبایی دیگری با تفسیری بر نهج البلاغه بسانِ المیزان باشد و دهها کاری کارستان در وادی دین و دانش بسامان سازد.
اما دریغا و دردا که سیاست او را که مشهور به « بهشتیِ ترکها» کرد به مسیری غیر از صراطِ اجدادش که بیشتر فقاهت و اخلاق و مردمداری بود سوق داد.
در حالی که ایشان به انتشارِ نشریه ای از جمال اسدآبادی موسوم به عروه می پرداخت برادر بزرگش آیت الله سید احمد -رضوان الله- مثل مرحوم آقا سید محمد کاظم یزدی صاحبُ عروه الوثقی می اندیشید که روحانیت را به علت دخالت در سیاست با توجه به تاریخ مشروطیت هر گز نمی بخشید و آیت الله شریعتمداری قدس سره را اعلمُ الفقهای عصرش به خصوص با تأکید و اصرار بسیار حتی  داناتر از مراجعِ معروف آن زمان مثل آیات محسن حکیم و ابوالقاسم خویی می دانست که کاست های سخنرانی هاش نیز امروز گواهی بر این مهم است که هنوز هم در میان مذهبیهای نجیب و اصیل دست به دست می گردد و زینت بخشِ کارخانه های قالیبافی هم هست که کارگران و زحمتکشان، مخالفانِ اسلام سیاسی را صادقتر می بینند و بیشتر دوست دارند.
در هر حال خدای مهربان همگان را رحمت کناد و بیامرزاد.
و حافظه تاریخی ما را خودش با همّتی که عطا می کند بیش از پیش حفظ کناد که با پذیرش این دعای اخیر است که دعای پیش هم مستجاب می شود.
تو مگو ما را بر آن شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست

* نویسنده و پژوهشگر

جناب استاد سیدهادی خسروشاهی پنج شنبه ۸ اسفند به دلیل بیماری کرونا درگذشت. از آنجا که به دلیل شرایط خاص اجتماعی، فعلا مراسمی برای این مرد بزرگ برگزار نمی شود، خبرآنلاین سنت «پاسداشت مکتوب نخبگان» را برای این عالم فرزانه منتشر می کند.

hotnewsخبر5 سال پیش • dahio.com • 35

برچسب‌ها



دیدگاهتان را بنویسید



مطالب پیشنهادی

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش سوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۱۰ حقیقت جالب که احتمالا نمی‌دانستید! – بخش دوم

در دنیای اطراف ما بی‌شمار حقیقت جالب در حال رخ دادن وجود دارد که از آن‌ها خبر نداریم. این حقایق در زمینه‌های حیات‌وحش، انسان، معماری، غذا و … هستند که [...]

۸ راهکار برای بیشتر مثبت فکر کردن

مثبت اندیشی از رویکردهای سالم در زندگی است و توسط بسیاری از روانشناسان توصیه می‌شود. در این مطلب از لیست‌میکس ۸ راه مثبت اندیشی را با هم مرور می‌کنیم. با [...]

با این ده کتاب، خواندن رمان تاریخی را شروع کنید!

تاریخ شاید برای خیلی از ماها موضوع موردعلاقه نباشد و میل زیادی به خواندن رمان تاریخی نشان ندهیم؛ اما کتاب‌هایی در این حوزه وجود دارند که به‌قدری هیجان‌انگیزند که ممکن [...]

واقعیت های نگران‌کننده‌ای که از آن بی‌خبرید

می‌دانستید کبد با یک ضربه ممکن است از کار بیفتد؟ یا مغز بدون جمجمه آن‌قدر نرم است که از هم می‌پاشد؟ در این لیست ده واقعیت را که هر کدام [...]




ترندها