منوچهر اکبرلو، نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر و پژوهشگر است. این هنرمند فعالیت تئاتری خود را از دهه ۵۰ و بازی در آثار نمایشی آغاز کرد. پس از آن بهعنوان نمایشنامهنویس و کارگردان به ادامه فعالیت در این زمینه پرداخت.
او تاکنون آثار زیادی را در زمینه تئاتر بهعنوان نمایشنامهنویس و کارگردان اجرا کرده است. تالیفات اثرگذار اکبرلو در زمینه پژوهش همواره راهگشای جامعه هنری و علاقهمندان به هنر تئاتر بوده است و کمتر کسی است که این پژوهشگر مطرح دنیای تئاتر را نشناسد.
«از اسب تا سیب»، «استخوان ماهی جادویی»، «افسانه ماردوش»، «یک قاب هزار خاطره»، «مارمولک بد ادا» و «راز پروانهها» تنها بخشی از نمایشنامههای اکبرلو به شمار میآید.
نمایشنامه «شاهزاده شامپیا» به قلم این هنرمند از جمله آثار او است که با کارگردانی احسان مجیدی از ۱۳ بهمنماه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی صحنه اجرا میشود. این اجرا و چاپ کتاب «از نمایش ایرانی میدانیم» ازجمله بهانههایی است که بهواسطه آن با او به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
ما در نمایش «شاهزاده شامپیا» شاهد پرداختن به دغدغههای امروزی و متنوع کودکان و نوجوانان هستیم، از نظر شما پرداختن به این موضوعات تا چه میزان جزو ضرورتهای تولید آثار نمایشی حوزه کودک و نوجوان است؟
من همیشه به این موضوع اعتقاد دارم که اگر برای نگارش نمایشنامه به سراغ افسانههای کهن میرویم باز هم باید به مضمونهایی که امروزه موردنیاز کودکان و نوجوانان است، توجه داشته باشیم. چراکه تولید نمایش برای این گروه سنی صرفاً با توجه به محتوای اخلاقی یا آموزشهای بهداشتی بسیار کم است. بهویژه تئاتری که ماهها برای تهیه و تولید آن زحمت کشیده میشود و از دیگر سو خانوادهها برای تماشای آن وقت میگذارند باید مضمونی که جزو دغدغههای نسل امروز است، به تصویر بکشد. به همین دلیل در چند سال گذشته با برخوردهایی که با خانوادهها و خود بچهها دارم، دغدغههای آنها و آنچه به آن فکر میکنند، بهصورت فهرستوار ثبت میکنم تا در آثار نمایشیام لحاظ کنم و این توصیهای است که به همه نمایشنامهنویسان دارم.
و از دغدغههایی که مخاطب در «شاهزاده شامپیا» با آن مواجه است، بگویید.
پیش از هرچیز باید بگویم که نمایشنامه باید وحدت مضمون داشته باشد. نمایشی که پرگو باشد و بخواهد در یک ساعت پیامهای مختلفی به مخاطب ارائه کند اساساً نمایش موفقی نخواهد بود ولی میتواند در ضمن روایت اصلی اشارههای هم به مسائل دیگر داشته باشد.
تمایل به استقلالطلبی یکی از مسائلی امروزی است که نسل جوان با آن درگیر هستند. این استقلال امروزه به دلایل مختلف اجتماعی در دختران بیشتر دیده میشود و به همین دلیل من در چند اثر اخیرم ازجمله نمایشنامه «استخوان ماهی جادویی» و «شاهزاده شامپیا» به آن اشاره کردم. در تمایل به استقلالطلبی نسل جدید نقش خانوادهها بسیار اهمیت دارد. آنچه ما تحت عنوان بحران خانواده میشناسیم شامل مواردی که خانوادهها با هم حرف نمیزنند یا با هم در ارتباط نیستند. بزرگترها حرف کودکان را متوجه نمیشوند و کودکان نیز نمیتوانند به شکل طبیعی و نتیجهبخش با بزرگترهای خودشان صحبت کنند همگی ناشی از این بحران است که جامعه را درگیر کرده و در این نمایش به آن توجه شده است.
یکی دیگر از موادری که در سالهای اخیر تمایل زیادی به پرداخت آن دارم تأثیر رسانهها در زندگی و روابط بین اعضای خانواده است و اینکه پدر و مادر چقدر باید در رفتن بچهها به سوی تمایلات و خواستههایشان همراه یا مانع باشند!؟ اعضای خانواده چگونه با هم این راه را طی کنند تا به نتیجه مطلوب برسند!؟ اینها دیگر مسائل درگیر کننده خانوادهها در جامعه امروزی است. توجه بچهها به تمایز خودشان با سایر افراد خانواده دیگر نکتهای است که در داستان این اثر به آن اشاره شده است. نمایشنامه و اجرای احسان مجیدی این پیشنهاد را برای مخاطبان مطرح میکند که خانواده باید با هم تعامل داشته باشند. نه بهطور مطلق فرزندسالاری باشد و نه پدر یا مادرسالاری. در این میان باید راه میانه پیش گرفته شود. بهتر است به کودکان اجازه انتخاب داده شود و البته آنها نیز بدانند که باید مسئولیت انتخاب خود را بپذیرند. در این راستا خانواده نیز از اگر تمایل دارد تا راه دیگری را به کودک نشان دهد آرامآرام و غیرمستقیم تبعات مثبت و منفی انتخاب مسیر را به بچهها یادآور شوند.
همزمان با پرداختن به این موضوعات «شاهزاده شامپیا» تا چه میزان سعی دارد علاوه برآگاهیبخشی، برای مخاطبان مفرح باشد؟
به نظرم نمایش کودکی که مفرح نباشد؛ اساساً یک نمایش کودک محسوب نمیشود. بچهها قبل از هر چیز برای سرگرمی و شاد شدن به سالن نمایش میآیند و این تلاشی بوده است که متن و تیم اجرایی به آن توجه داشته اند. در این مسیر از شادی بخشی هم در دیالوگ و هم موقعیتها استفاده شده است و آقای مجیدی طنز و شوخی را در لحن شخصیتها وارد کرده است تا فضای نمایش مفرح باشد.
حال و هوای نمایش حتی برای بزرگسالانی که همراه بچهها به سالن میآید جذاب است…
یکی از عواملی که باعث میشود خیلی از خانوادهها بچههای خود را برای تماشای تئاتر کودک نیاورند، این است که نمایشها بهطور کامل کودکانه است. به همین دلیل نیز سعی شده تا بخشی از اجرا و داستان نمایش «شاهزاده شامپیا» مناسب حال و هوای بزرگسالان باشد و این عزیزان تنها بهعنوان مراقب و همراه فرزندان در سالن حضور نداشته باشند و امیدوارم این بخش برای تعامل و گفتوگوی بهتر خانوادهها با بچهها مؤثر باشد.
آیا متن نمایشنامه در قالب کتاب هم منتشر شده است؟
بله، این نمایش قرار بود تا ۲ سال پیش توسط احسان مجیدی اجرا شود که به دلیل کرونا به تأخیر افتاد. ولی متن آن با نام «ماجرای دختری که شاید شاهزاده خانم بود» توسط انتشارات آماره منتشر شده است.
نام اثر به دلیل خاصی در اجرای عموم تغییر کرده است!؟
برای اجرا به پیشنهاد کارگردان اسم «شاهزاده شامپیا» انتخاب شد تا امکان تبلیغات راحتتری برای کار وجود داشته باشد.
به نظر خودتان و با توجه به پژوهشهایی که تاکنون در زمینه تئاتر کودکان و نوجوانان داشتهاید، دیگر مضامینی که میتواند در آثار کودک و نوجوانان به آن اشاره شود، کداماند؟
خانواده و فضای مجازی از مضامینی است که امروزه نهفقط ما که همه انسانها را درگیر خودش کرده است. کودکان و حتی بزرگسالان نیز زمان زیادی را در این فضا سپری میکنند و این واقعیتی است که نمیتوان جلوی آن ایستاد. در این شرایط ما باید بیاموزیم که روابطمان با یکدیگر در دنیای جدید چگونه باشد!؟ در هر شکل نحوه مواجهه با فضای دیجیتال به عنوان یک فضای مهم که تمام شئونات زندگی ما را در برگرفته است باید در آثار نمایشی به ویژه برای کودکان و نوجوانان مورد توجه باشد.
محیط زیست دیگر مسئله مهم قابل پرداخت در این زمینه است. در گذشته زندگی متناسب با چرخه طبیعت پیش میرفت و ما با آلودگی آب، هوا و دیگر موارد مواجه نبودیم اما امروز کودکان با انواع و اقسام آلودگیهای محیط زیست روبرو میشوند و به همین دلیل باید محیط زیست را بشناسند، دوست داشته باشند و اهمیت حفظ آن را درک کنند.
تمایل زیاد دختران به حضور پررنگ در امور اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی دیگر موردی است که در این بررسیها به آن رسیدم و جای خالیاش در آثار این حوزه به چشم میآید. در چند نمایشی که بهتازگی نوشتم نقشهای اصلی را به دختران دادم. دخترانی که روی پای خود میایستند و برای خوشبختیشان منتظر شاهزاده و اسب سفید نیستند.
تک فرزندی یا فرزند کمتر نیز جزو موضوعات پراهمیت است. طبیعتا این مسئله به دنیای بزرگترها مرتبط است و کودکان تک فرزند بودن را انتخاب نمیکنند. این موضوع میتواند از آن جهت که کودکان تک فرزند چگونه با تنهایی کنار بیایند و از آسیبهایی که ممکن است آنها را خودخواه و بدون حس مسئولیتپذیری بار بیاورد در امان نگه دارد، مورد توجه باشد. اینکه آنها چگونه میتوانند این تهدید را به یک فرصت برای رشد هرچه بیشتر بدل کنند، میتواند به عنوان درونمایهای متفاوت برای نگارش نمایشنامه بهرهبرداری شود.
بچههای تک سرپرست دیگر پیشنهاد من برای نگارش نمایشنامه توسط فعالان این حوزه محسوب میشود. ما در جامعه امروزی شاهد پدیده طلاق به دلایل مختلف اجتماعی هستیم. البته گاهی شغل پدران یا مادران به گونهای است که مدت زیادی در جای دیگری به سر میبرند و بچهها معمولا با یک والد سروکار دارند. کنار آمدن آنها با این مسئله و چگونگی زیستشان در زمان نبود پدر یا مادر نکته مهمی است که میتواند در قالب آثار نمایشی به آنها بپردازیم. من در نمایش «راز پروانهها» که ۲ سال پیش اجرا شد به این موضوع پرداختم و سعی کردم تا چگونگی ارتباطات اجتماعی، تحصیلی و شخصی شخصیت نمایش تک سرپرست نمایش را برای اینکه دچار مشکل نشود به تصویر بکشم. در هر حال اجرای نمایش برای بچهها با توجه به هزینه و وقت زیادی که صرف آن میشود، بسیار پراهمیت است و هنرمندان باید حواسشان باشد تا مضمونی مورد استفاده و آموزنده برای بچهها انتخاب کنند. آنها باید بدانند که بچهها هوشمندانهتر به رسانهها ازجمله تئاتر فکر میکنند و توقعشان بسیار بالا رفته است و به همین دلیل باید متناسب با هوش مخاطبان پیش بروند.
بهتازگی هم کتابی با نام «از نمایش ایرانی چه میدانیم» نوشته شما توسط نشر گویا منتشر شده است، این کتاب چه ویژگیهایی نسبت به سایر آثار مشابه خود در این زمینه دارد؟
هدف از تحقیق و نگارش «از نمایش ایرانی چی میدانیم» این است که مخاطب عام یا دانشجویانی که هنوز بهصورت تخصصی تئاتر نیاموختهاند و همچنین افرادی که با فرهنگ و هنر جامعه سروکار دارند مثل دانشجویان جامعهشناسی و سایر رشتهها بهصورت ساده، فشرده، کم حجم و ارزان و نه بهصورت تخصصی که با متنی پر از پاورقی و اسناد روبرو باشند با نمایش ایرانی آشنا شوند.
به همین دلیل از نمایش در ایران باستان، شکلهای اولیه نمایش ایرانی و خاستگاههای آن و دلایل شکلگیریشان آغاز کردم و بعد آرامآرام اشارهای به تمام نمایشهای سنتی ایرانی داشتم. از نمایشهای بیشتر شناخته شده مثل تعزیه، سیاهبازی و نقالی که در دیگر آثار نیز مفصل به آن پرداخته شده است به سرعت رد شدم و سعی کردم به نمایشهای کمتر شناخته شدهای که حتی دانشجویان تئاتر با آنها آشنا نیستند مثل نمایشهای شادی آور مردانه یا زنانه بپردازم.
در انتهای اثر کتابنامهای آمده است تا مخاطب علاقهمند بتواند مفصلتر به هر بخشی که تمایل دارد، بپردازد. تلاش کردم تا کتاب مقدمهای باشد برای ترغیب خواننده و آشنایی هرچه بیشتر او با نمایش ایرانی. بدین منظور در پیوست کتاب با تصاویر رنگی به معرفی هر بخش پرداختم.
در طرح اولیه قرار بود هنگام توضیح درباره هر نمایش کد QR برای آن در نظر گرفته شود تا مخاطب بتواند قطعهای از اثر را در فضای مجازی مشاهده کند اما متاسفانه این اتفاق به دلایل اجرایی و زمانبندی انتشار نیفتاد که امیدوارم در چاپهای بعد این امکان فراهم شود چراکه موضوعات پرداخت شده در این اثر مواردی نیستند که کسی آن را بخواند و حفظ کند. درباره هنر به ویژه نمایش لازم است تا با ارجاعات تصویری ذهن مخاطب را آماده یادگیری کنیم. قطعا زمانی که فرد یک نمایش را نبیند هدف آموزش بهطور کامل رخ نداده است.
در حال حاضر مشغول انجام چه پژوهشی هستید؟
جشنوارهای با نام تئاتر درسی در آموزش و پرورش استان هرمزگان برگزار میشود که در حال حاضر ۲ سال است بهصورت ملی و سراسری در ۲۴ تا ۲۶ بهمنماه میزبان شرکتکنندگان و علاقهمندان است. این جشنواره با هدف انتقال متون درسی بهصورت تئاتر به دانشآموزان برگزار میشود. اما ما کتاب مشخصی در این زمینه نداریم و هر فردی براساس ذوق و سلیقه و تجربه خود در این زمینه به اجرا میپردازد به همین دلیل هم قطعا کاستیهای زیادی در برگزیدگان دیده میشود که این امر طبیعی است. هر دانش و مهارتی بدون آموزش از نظر کیفی ضعیف خواهد بود و فقط میتوان امیدوار بود با تکرار و ممارست به نتیجه برسد. به همین دلیل کتاب «۶ قدم با تئاتر درسی» به قلم من به عنوان اولین اثردر زمینه لزوم آموزش در این زمینه به نگارش درآمده است تا افراد غیرمتخصص و معلمان مدارس بتوانند از آن برای تدریس درسها بهصورت تئاتر بهره ببرند. کتاب «۶ قدم با تئاتر درسی» در ۲۴ بهمنماه از سوی انتشارات منادی تربیت چاپ شده و بهصورت حضوری و اینترنتی در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است.
۵۷۲۴۷