روز جمعه ۲۴ آبان، رهبر انقلاب در بخشی از سخنرانی خود در جمع میهمانان سی و سومین کنفرانس وحدت اسلامی به مناسبت میلاد رسول اکرم(ص) اعلام کردند: «درخواست برای محو اسرائیل به معنای نابودی یهودیان نیست. این بدان معناست که مردم فلسطین، چه مسلمان، چه مسیحی یا یهودی، باید خودشان دولت خود را انتخاب کنند.» ایشان با تأکید بر اینکه وقتی ایران از محو رژیم اسرائیل سخن میگوید، این به معنای کشتار یهودیان اسرائیل نیست، افزودند: «بهمنزله محو رژیم تحمیلی صهیونیستی است. محو اسرائیل بدان معناست که مردم فلسطین اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی باید بتوانند سرنوشت خود را تعیین کنند و از شر اراذلواوباشی مانند نتانیاهو خلاص شوند.»
این سخنان در رسانههای خارجی بازتابهایی داشت، در عمده رسانهها این جمله از این سخنرانی تیتر شد که «محو اسرائیل به معنای محو یهودیان نیست». حتی گروهی از آنها در بخشهای تحلیلی خود مدعی شدند این رویکرد بهمثابه تغییر لحن رهبر انقلاب در موضوع محو اسرائیل یا عقبنشینی ایران از مواضع خویش است. در فضای مجازی نیز برخی این جملات را تازه و به نوعی تغییر موضع جمهوری اسلامی تلقی کردند. حال آن که این نخستین بار نیست که رهبر انقلاب چنین موضعی میگیرند. با این حال رسانههای خارجی، سعی دارند سخنان رهبر انقلاب در موضوع فلسطین را نوعی تغییر موضع تفسیر کنند.
سال گذشته؛ ادعای عقب نشینی از شعار محو اسرائیل، در اثر تغییر معادلات برجام
سال گذشته نیز به دنبال سخنان رهبر معظم انقلاب در پاسخ به اظهارات بنیامین نتانیاهو، برخی رسانههای خارجی، آن را عقب نشینی از شعار محو اسرائیل، در اثر تغییرات در معادلات مرتبط با برجام دانستند. بعد از آنکه دونالد ترامپ، برجام را پاره کرد، رهبر انقلاب در چهاردهم خرداد ۹۷ به سازمان انرژی اتمی، درباره آماده کردن شرایط غنیسازی اورانیوم تا ۱۹۰ هزار سو دستور دادند. همچنین حساب انگلیسی توییتر آیتالله خامنهای بخشی از بیانات ایشان را که در ۳۱ خرداد ۱۳۹۱ درباره نابودی اسرائیل مطرح کرده بودند، به اشتراک گذاشت. نتانیاهو به دنبال این دو اتفاق در سفر به اروپا گفت: «رهبر ایران اسرائیل را غده سرطانی مینامد که باید از صفحه روزگار محو شود. این دقیقا نشان میدهد که هدف آنها از غنیسازی اورانیوم چیست. آنها میخواهند اسرائیل را نابود کنند.». اما حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیای در ۲۰ خرداد ۹۷، با تأکید بر اینکه نخست وزیر رژیم صهیونیستی، شمر زمان و کودک کش است، فرمودند: «حالا فرض کنید آن شمر زمان، نخستوزیر کودککُش رژیم اشغالگر میرود اروپا مظلومنمایی میکند که بله، ایران میخواهد ما را نابود کند. شمر به معنای واقعی کلمه اینها هستند؛ اینها از لحاظ ظلم و ستم سرآمد همه ظالمان تاریخاند. آن مخاطب اروپایی هم گوش میدهد و سر تکان میدهد و نمیگوید شما الان در غزه و قدس دارید این جنایتها را میکنید. جمهوری اسلامی در همهی مسائل منطقی عمل میکند. در بحث رژیم صهیونیستی، جمال عبدالناصر شعار میداد که یهودیها را در دریا میریزیم. اما ما از روز اول چنین حرفهایی نزدیم. ما از روز اول یک طرحی اعلام کردیم، ما گفتیم امروز دموکراسی یک شیوهی مدرن است که همه دنیا قبول دارند؛ گفتیم برای تعیین تکلیف کشور تاریخی فلسطین به مردم فلسطین مراجعه کنید. این طرح در سازمان ملل بهعنوان نظر جمهوری اسلامی ثبت شده است.»
طرح ایران برای حل مسأله فلسطین
طرح پیشنهادی رهبر معظم انقلاب درباره حل مسئله فلسطین، حدود بیست سال قبل در رزمایش صدهزارنفری بسیجیان مطرح شد. این طرح دموکراتیک جمهوری اسلامی ایران، چهارمرحلهای است. یک، بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین آبا و اجدادی خود. دو، برگزاری انتخابات با مشارکت مردم اصلی فلسطین؛ اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی. سه، تشکیل نظام سیاسی منتخبِ اکثریت براساس رفراندوم. چهار، تصمیمگیری از سوی نظام سیاسی منتخبِ اکثریت برای سایر ساکنین در فلسطین اشغالی که مردم اصلی آن محسوب نمیشوند.
این طرح در سازمان ملل به عنوان طرح ایران برای حل مسأله فلسطین به ثبت رسیده است که محوریت آن، «رفراندوم» به عنوان یک راهکار مترقی و کاملا دموکراتیک است.
تفکیک صهیونیسم از یهود در سخنان رهبر انقلاب
رهبر انقلاب طی ۲۹ سال اخیر بارها بر این موضوع تأکید کردهاند که ما با رژیم صهیونیستی مشکل داریم، اما یهودستیز نیستیم. نخستین بار، سال ۶۹ در اولین کنفرانس وحدت اسلامی با اشاره به سخن معروف امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه اسرائیل باید محو شود، گفتند: «یهودیهای فلسطین، اگر دولت اسلامی را قبول میکنند، در آنجا زندگی کنند. بحث، بحث یهودیستیزی نیست. مسئله، مسئله غصب خانه مسلمین است. رؤسا و زعمای مسلمین، اگر تحت تأثیر قدرتهای جهانی قرار نداشتند، میتوانستند این مهم را انجام بدهند؛ ولی متأسفانه نکردند.»
سال ۷۰ نیز در دیدار جمعی از آزادگان و اسرا با ایشان، با اشاره به اینکه آمریکا در حل مسئله فلسطین جایگاهی ندارد، خطاب به دولت آمریکا گفتند: «در این منطقه خاورمیانه، دل یکایک آحاد مردم هوشیار و آگاه این ملتها، پُر از بغض و عداوت نسبت به شماست، باز نزدیک بیایید و به گمان خودتان بخواهید مسئله فلسطین را حل کنید! آیا راهحل این است؟! حل مسئله فلسطین به این است که دولت غاصب متلاشی بشود و از بین برود؛ صاحبان سرزمین بیایند و در آنجا حکومت تشکیل بدهند؛ و مسلمان و مسیحی و یهودی و هرچه هستند، با هم زندگی کنند.»
سال ۷۲ در پیامی به کنگره حج، چندین راه برای حل موضوع فلسطین بیان کردند که یکی از آنها بدین شرح است «اعلام راه حل مشخص جمهوری اسلامی درباره مسئله فلسطین، که عبارت است از انحلال رژیم غاصب صهیونیستی و تشکیل دولت فلسطینی، متشکل از خود فلسطینیان و همزیستی مسلمانان و مسیحیان و یهودیان در فلسطین.» اسفندماه همان سال نیز در واکنش به حمله نیروهای نظامی دولت اسرائیل به فلسطینیان تأکید کردند: «علاج نهایی منحصربهفرد، خلع ید از صهیونیستهای غاصب و تحویل فلسطین به فلسطینیان از هر مذهب و ملت است.»
سال ۷۹ در جمع گروهی از بسیجیان به بحران خاورمیانه پرداختند و گفتند: «از بین بردن بحران خاورمیانه این است که ریشه بحران خشک شود. ریشه بحران چیست؟ رژیم تحمیلی صهیونیستی در منطقه. تا وقتیکه ریشه بحران هست، بحران هم هست. راهحل این است که آوارگان فلسطینی از لبنان و هر نقطه دیگری که هستند، به فلسطین برگردند. این چند میلیون فلسطینیای که در بیرون فلسطین زندگی میکنند، به فلسطین برگردند. مردم اصلی فلسطین – چه مسلمان، چه مسیحی، چه یهودی – رفراندوم کنند و تصمیم بگیرند که چه رژیمی بر کشورشان حاکم باشد. اکثریت قاطع مسلماناند؛ تعدادی هم یهودی و مسیحیاند که اینها ساکنان اصلی سرزمین فلسطیناند و پدرانشان در اینجا زندگی کردهاند. نظامی را که مطلوب این جمعیت است، سرکار بیاورند؛ بعد آن نظام تصمیم بگیرد با کسانی که در طول این چهل سال، چهلوپنج سال و پنجاه سال به فلسطین آمدهاند، چهکار کند. نگهشان دارد، برشان گرداند، در نقطه خاصی اسکان داده شوند؛ این دیگر با آن نظام حاکم بر فلسطین است؛ این راه حل بحران است. تا وقتی این راه حل اجرا نشود، هیچ راهحل دیگری کارایی نخواهد داشت.»
دموکراسی برای همه دنیا خوب است، جز فلسطین؟
سال ۸۱ نیز در بخشی از خطبههای نماز جمعه که به امامت رهبری برگزار شد، با تأکید بر اینکه ما برای موضوع فلسطین راهحل داریم، تأکید کردند «راهحل منطقی راه حلی است که همه وجدانهای بیدار دنیا و همهکسانی که به مفاهیم امروزِ دنیا معتقدند، ناچارند آن را قبول کنند. ما یک سال و نیم قبل هم این راهحل را گفتیم و دولت جمهوری اسلامی بارها در مجامع و در مذاکرات بینالدولی آن را تکرار کرده است. الان هم ما همان را میگوییم و بر آنهم اصرار میورزیم: راه حل نظرخواهی از خودِ مردم فلسطین؛ همهکسانی که از فلسطین آواره شدهاند؛ البته آنهایی که مایلند به سرزمین فلسطین و به خانه خودشان برگردند. اینیک امر منطقی است. این کسانی که در لبنان و در اردن و در کویت و در مصر و در بقیه کشورهای عربی سرگرداناند، به کشور و به خانه خودشان فلسطین برگردند – آنهایی که مایلند؛ نمیگوییم کسی را بهزور بیاورند – و از کسانی که قبل از سال ۱۹۴۸ که سال تشکیل دولت جعلی اسرائیل است، در فلسطین بودهاند – چه مسلمانشان، چه مسیحیشان، چه یهودیشان – نظرخواهی شود. اینها در یک نظرخواهی عمومی، رژیم حاکم بر سرزمین فلسطین را تعیین کنند. این دموکراسی است. چطور برای همه دنیا دموکراسی خوب است، برای مردم فلسطین دموکراسی خوب نیست؟! چطور همه مردم دنیا حقدارند در سرنوشت خود دخالت کنند، اما مردم فلسطین حق ندارند؟! هیچکس شک ندارد رژیمی که امروز در فلسطین بر سرکار است، رژیمی است که با زور، با حیله و ترفند و با فشار روی کار آمده است؛ در این کسی شک ندارد. صهیونیستها با مسالمت نیامدهاند؛ مقداری با حیله و ترفند و مقداری با زور سلاح و فشار بر سرکار آمدند؛ لذا یک رژیم تحمیلی دارند. خیلی خوب؛ مردم فلسطین جمع شوند، رأی بدهند و نوع رژیمی را که در این کشور باید حاکم باشد، انتخاب کنند. آن رژیم و آن دولت، تشکیل شود و درباره کسانی که بعد از سال ۱۹۴۸ به سرزمین فلسطین آمدهاند، تصمیمگیری کند؛ هر چه تصمیم گرفت. اگر تصمیم گرفت بمانند، پس بمانند، اگر هم تصمیم گرفت بروند، پس بروند. این، هم آراء مردم است، هم دموکراسی است، هم حقوق بشر است، هم منطبق با منطق فعلی دنیاست. این راهحل. خوب؛ این راهحل باید اجرا شود.»
ایشان در خطبههای یکی از نماز جمعههای سال ۸۴، با تأکید بر اینکه آزادی غزه را نباید به معنای آزادی تمام سرزمینهای فلسطینی دانست، تصریح کردند: «مسئله فلسطین اینطوری حل نخواهد شد. مسئله فلسطین فقط یکراه دارد؛ همان چیزی که ما چند سال پیش اعلام کردیم: از فلسطینیهای اصیل – چه آنهایی که داخل فلسطین هستند، چه آنهایی که در اردوگاهها هستند، چه آنهایی که در کشورهای دیگر هستند؛ چه مسلمان باشند، چه یهودی باشند، چه مسیحی باشند، فرقی نمیکند؛ فلسطینی باشند – نظرخواهی کنند؛ هر دولتی که آنها خواستند، سرکار بیاید. آن دولت اگر مسلمان باشد، اگر مسیحی باشد، اگر یهودی باشد، اگر مخلوط باشد، چنانچه برخاسته از آرای خود فلسطینیها باشد، مورد قبول است و مسئله فلسطین را حل خواهد کرد. بدون این، مسئله فلسطین حل نخواهد شد.» ایشان در خطبههای نماز عید فطر آن سال نیز با اشاره به اینکه نه به دریا ریختن یهودیها، نه آتش زدن سرزمین فلسطین، معقول و منطقی نیست، تأکید کردند: «حرف ما این است که ملت فلسطین باید بهحق خود برسد. این کشور متعلق به مردم فلسطین است؛ فلسطین متعلق به فلسطینیهاست و سرنوشت فلسطین را هم باید فلسطینیها معین کنند. این یک میدان آزمایشی برای صدق ادعای مدعیان دموکراسی و حقوق بشر است. آنکسانی که ادعا میکنند که طرفدار مردمسالاری ملتها و کشورها هستند، فلسطین برای آنها میدان آزمایش است. ملت فلسطین؛ مردمانی که فلسطین متعلق به آنهاست – از مسلمان، یا مسیحی، یا یهودی – و سرزمین تاریخی آنهاست و تاریخ و جغرافیا به این گواهی میدهد، بایستی رأی و نظر بدهند؛ آنها در یک نظرخواهیِ مقابل چشم مردم جهان، در یک رفراندوم، تکلیف دولت فلسطین را معین کنند؛ و آن دولت، دولت مشروعی خواهد بود. در آن دولت، جنایتکارانی که در فلسطین جنایت کردند، باید مجازات شوند؛ امثال این شارون و بقیهی جنایتکارهای فلسطینی. دربارهی آنکسانی هم که به این سرزمین از نقاط مختلف دنیا مهاجرت کردند، آن دولت تصمیمگیری خواهد کرد که چه باید بکند. این، حرفی است منطقی.»
نه جنگ کلاسیکِ ارتشهای اسلامی، نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر؛ همهپرسی
رهبری سال ۹۰ نیز در بیانیهای خطاب به کنفرانس حمایت از انتفاضه، با بیان اینکه ایران، راهکار برونرفت فلسطین از بحران را نه جنگ کلاسیکِ ارتشهای کشورهای اسلامی را پیشنهاد میکنیم، و نه به دریا ریختن یهودیان مهاجر را، و نه البته حکمیت سازمان ملل و دیگر سازمانهای بینالمللی میداند، و در ادامه تأکید کردند: «ما همهپرسی از ملت فلسطین را پیشنهاد میکنیم. ملت فلسطین نیز مانند هر ملت دیگر حق دارد سرنوشت خود را تعیین کند و نظام حاکم بر کشورش را برگزیند. همه مردم اصلی فلسطین، از مسلمان و مسیحی و یهودی -نه مهاجران بیگانه – در هر جا هستند؛ در داخل فلسطین، در اردوگاهها و در هر نقطه دیگر، در یک همهپرسیِ عمومی و منضبط شرکت کنند و نظام آیندهی فلسطین را تعیین کنند. آن نظام و دولتِ برآمده از آن، پس از استقرار، تکلیف مهاجران غیر فلسطینی را که در سالیان گذشته به این کشور کوچ کردهاند، معین خواهد کرد. این یک طرح عادلانه و منطقی است که افکار عمومی جهانی آن را بهدرستی درک میکند و میتواند از حمایت ملتها و دولتهای مستقل برخوردار شود.»
رهبر انقلاب سال ۹۱ در شانزدهمین اجلاسیه جنبش عدم تعهد، راه ایران برای حل مسئله فلسطین را «عادلانه و کاملاً دموکراتیک» خواند و افزودند: «همهی فلسطینیها، چه ساکنان کنونی آن، و چه کسانی که به کشورهای دیگر راندهشده و هویت فلسطینی خود را حفظ کردهاند، اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی، در یک همهپرسیِ عمومی، با نظارتی دقیق و اطمینانبخش شرکت کنند و ساختار نظام سیاسی این کشور را انتخاب نمایند و همهی فلسطینیانی که سالها رنج آوارگی را تحمل کردهاند، به کشور خود بازگردند و در این همهپرسی و سپس تدوین قانون اساسی و انتخابات، شرکت نمایند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد.»
سال ۹۷ نیز رهبری در دیداری که اساتید، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها با ایشان داشتند، با تأکید مجدد بر اینکه ایران راهکار صدام و جمال عبدالناصر برای از بین بردن یهودیان فلسطین را رد میکند، راهکار ایران را اینگونه تشریح کردند: «آنهایی که واقعاً فلسطینیاند -مثلاً فرض کنید آنهایی که لااقل از صدسال پیش به آنطرف فلسطینی بودند، هشتاد سال پیش به آنطرف فلسطینی [بودند]؛ در فلسطین، هم مسلمان بوده، هم یهودی وجود داشته، هم مسیحی وجود داشته که فلسطینیاند- از این فلسطینیها در هر جا که هستند، چه در خود سرزمینهای اشغالی یعنی کل سرزمین فلسطین، و چه در خارج از فلسطین، نظرخواهی بشود؛ هر نظامی را که اینها معیّن کردند برای سرزمین فلسطین، آن نظام موردقبول است؛ هرچه آنها خواستند. این نظر، نظر بدی است؟ این نظر، نظر پیشرفتهای نیست؟» چندی بعد در جلسهای با سفرای کشورهای اسلامی در باب آزادی انتخاب فلسطینیان گفتند: «مثل همه کشورهای آزاد دنیا، مردم فلسطین -فلسطینیان واقعی- بایستی مورد سؤال قرار بگیرند؛ چه مسلمانشان، چه مسیحیشان و چه یهودیشان؛ آنهایی که فلسطینیاند، نه آنهایی که از جاهای دیگر وارد فلسطین شدهاند. آراء آنکسانی که فلسطینی هستند باید مورد مراجعه قرار بگیرد و از آنها نظرخواهی بشود و آنها نظامِ حکومتیِ کشورِ فلسطین را معیّن کنند؛ آن نظام حکومتی نسبت به کسانی که وارد این منطقه شدهاند، [یعنی] صهیونیستها و رؤسایشان و بقیّه، تصمیم خواهد گرفت.»
حتی چند ماه قبل نیز در دیدار دیگری با سفرای همین کشورها بابیان اینکه ما «اهل به دریا ریختنِ یهودیها نیستیم»، افزودند: «ما میگوییم مبارزات همهجانبه ملّت فلسطین -مبارزات سیاسی، مبارزات نظامی، مبارزات اخلاقی و فرهنگی- باید ادامه پیدا کند تا کسانی که غاصب فلسطین هستند، تسلیم رأی ملّت فلسطین بشوند. از همهی مردم فلسطین اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی فلسطینی و آنکسانی که در خارج فلسطین تبعیدشده از فلسطین هستند، نظرخواهی بشود، و اینها معیّن کنند که چه نظامی در فلسطین حاکم باشد و همه تسلیم آن باشند؛ مبارزه تا این زمان باید ادامه پیدا کند و ادامه پیدا خواهد کرد، و به لطف الهی و به توفیق الهی و به حول و قوّه الهی ملّت فلسطین در این مبارزه مسالمتآمیزِ انسانیِ موردقبول همه عرفهای عاقل عالم مسلط خواهد شد و کشور فلسطین به مردم فلسطین بر خواهد گشت.»
۲۱۷۲۱۷