فرهنگ برای اینکه بتواند واقعیت را معنا کند و سازوکار آن را شرح دهد، باید براساس گفتمان جامعه، از تکثر برخوردار باشد. شرط لازم برای شکلگیری فرهنگ این است که حداقل دو زبان وجود داشته باشد. واقعیت و جامعه سپهر نشانهشناختی است که افق نمادین و معنایی است که ما انسانها آن را تشکیل میدهیم
- براین اساس جامعه دو فرهنگ را تجربه میکند. یکی فرهنگ تدریجی و دیگری فرهنگ انفجاری، و هردوی اینها مهم است. در این مواقع، نمیتوان گفت نظام سیاسی به این تغییرات تن داده است، چون اینها تغییرات اجتنابناپذیری است که هیچ قدرت سیاسی قادر نیست با آن برخورد کند و آنها کار خود را پیش میبرند.
- انقلاب اسلامی از سال ۵۷ به بعد، که میخواست فرهنگ را سامان بدهد و معناها و نمادها در نظام قانونی و رسانهای کشور سپهر معنایی پیدا کردند، بهتدریج تکزبانه شد و زمانی که تکزبانه میشود، همچنان که پیش از این گفته شد، فرهنگ از تولید باز میماند.
- اتفاقا افرادی هم که در این اعتراضات هستند، باید گفتمان غیرمعترضان را بهعنوان یک زبان دیگر بپذیرند. پذیرش این زبان دیگر به این معنا نیست که حرف آنها حاکم شود، بلکه از لحاظ نشانهشناسی، جامعه برای حفظ حیات اجتماعی نیاز به حداقل دو زبان دارد و باید بتواند دو تحول انفجاری و تدریجی را توأمان باهم پیش ببرد.
بیشتر بخوانید :
۲۱۲۲۰