کربن دگرگونشده (Altered Carbon) بخاطر پشتوانه و منبع اقتباس گرانبهایش و به عنوان نخستین تجربه سایبرپانک نتفلیکس (Netflix) و اثری، که میتوانست به بلید رانر (Blade Runner) تلویزیون تبدیل شود افراد چشمانتظار و انگشتهای اشاره فراوانی را به سوی خویش فراخوانده بود؛ اما فرجام کار چیزی نبود جز شکستی فجیعانه و سریالی که اساس و چرای ارزش منبع اقتباس خود را به سخره گرفته و زیر سوآل میبرد. محصول نتفلیکس عاری از هرگونه امتیاز مثبت نیست اما آنقدر به مقولات بیارزشی که اثر منفی بر روی اثر میگذارند بها داده است، که یاد کردن از آن در جایگاه یک سریال قابل پذیرش هم کاری بسی دشوار است. در سینماگیمفا بخوانید.
نخستین و مهمترین نقطه قوت هر اثر بدون شک سبک و روش داستانسرایی آن است، چراکه مخاطب نیز با مطرح این سوآل که فلان اثر روایتکننده چه داستانی است از خود عدم تمایل و یا رغبتی جهت تماشای آن را نشان از خود میدهد. به لطف سازندگان حقیقتا عزتمند، کربن دگرگون شده نهتنها – کاملا به دور از انتظارات – روایتی درخور زمانی که بیننده صرف میکند را به وی ارایه نمیدهد، بلکه آنقدر به مسائل ساده، مبتدی و بچهگانه پشت پا میاندازد که شما را وادار میکند با خود بگویید؛ که این سریال یا دارد خویشتن را به سخره میگیرد، یا منِ بیننده را. رمان “کربن دگرگونشده”، یکی از آثار شاخص علمیتخیلی در جهان ادبیات و در میان آثار سایبرپانک (Cyberpunk) بوده. نویسنده این کتاب اگر خبردار شود که چنین ننگ بزرگی را به دوش میکشد در گور به خود میلرزد. سطح داستانگویی اثر در حد صفر نیست و نقاط قوطی را نیز یدک میکشد، اما چیرگی شدید امتیازات منفی و غالب شدن آن بر اثرات مثبت در سریال سبب شده تا نتوانید آنطور که باید و شاید از تماشای ثانیههای آن لذت ببرید. “کربن دگرگونشده” یک فاجعه تمامعیار نیست، اما فاصله چندانی با معنا و مفهوم این خصلت مبارک (!) ندارد. حتی موفقیت نسبی و قابل پذیرش سریال در بخشهای فنی نیز توانایی نجات آن از منجلاب شکست و بیچارگی را نداشته است. روایت داستان در “کربن دگرگونشده” دارای دست اندازهای بسیار و اقداماتی دمدمیمزاجگونه بسیاری است؛ چراکه یا آنقدر روی مسائل پوچ و عادی مانور میدهد که احساس خستگی کنید، و یا سریع و بیوقفه سوآلات پیچیده را مطرح کرده و با پاسخی مبهم، غیرقابل تفسیر و بیارزش از آنان عبور میکند، و پرسش و معمای فلکزده را به حال خویش رها میکند تا هیچوقت رنگ و روی پاسخ حقیقی را به خود نبیند.
ناسلامتی، سریال میبایست اقلا به احترام منبع اقتباسش هم که شده بار جنایی به دوش بکشد و آن فرم نو و نوین رمان را در اثر مربوطه تحقق و احیا بخشد، اما وجه معمایی اثر نیز همچون دیگر بخشهای اثر خشک و بیروح جلوه میکند و وادارتان میکند که چه هنگام مطرح شدن معما و چه هنگام روشن شدن مسائل، با خود بگویید “خب که چه؟”. به واسطه سبک فیلمبرداری که به ظاهر قرار است بار مسخکننده اثر را هنگام پاسخ به معماهای آن، بهبود بخشد، به همان سان که احساس سردرگمی بیشتری میکنید و در تقلا برای درک مسئلهای هستید که ظاهرا خود کارگردان هم آنرا درک نکرده، احساس هدر دادن زمان باارزشتان نیز برای بارچندم به شما یادآور میشود. در “کربن دگرگونشده” خبری از تم و فضاسازی جنایی نیست. بلکه در این حیطه، تنها میراث محصول نتفلیکس از منبع اقتباسش به برچسب جنایی که بر روی آن خورده خلاصه میشود.
حضور عناصر کلیشهای در آثار سینما و تلویزیون امری طبیعی و رایج است که اصولا باید تضمینکننده پیشرفت کیفی اثر مشخصه باشد. “کربن دگرگونشده” چون اکثریت محصولات سینما و تلویزیون، از معضل به کارگیری نابجا و نادرست کلیشهها و امثال آن رنج میبرد، که خود مسبب و باعث آن است. سریال از این حیث آنچنان هم بد عمل نکرده، اما اشکالات اجتنابناپذیر این بخش ایجاب کرده تا گذر از آن کار چندان سهلی نباشد. عناصر کلیشهای اثر گاها آنقدر بیربط هستند که ارزش آنرا در حد برنامههای کودکانه پوچ و تمسخرآمیز پایین میآورند. اثر برای به نمایش گذاشتن فراغ اجباری در روابط جهت نجات دادن طرف مقابل بجای بهرهگیری از فرم دستوپیایی و تاثیرگذار آثار همجوارش، از کلیشههایی مشابه عناصر به کار رفته در انیمیشنهای دیزنی بهره میگیرد! گویا والت دیزنی اقدام به ساخت اثری با رده سنی بزرگسال زده باشد. محصول نتفلیکس، میخواهد جدی گرفته شود اما خود، خوشیتن را از جدی گرفته شدن باز میدارد.
در زمینه شخصیتپردازی سریال آنقدر خوب عمل کرده که نتوان آنرا غیرقابل پذیرش و به بدی دیگر زمینههای اثر دانست. شخصیتهای اصلی و تشکیلدهنده اثر به میزان کافی پردازش شدهاند و با وجود بینقص نبودنشان، نکات آزاردهندهای را یدک نکشیده و باعث آزردهخاطری بینندگان نخواهند شد. اما با این وجود، اشکالات اسفناک و آزاردهنده این بخش سریال را یک قدم به شکست نزدیکتر کردهاند. کاراکترهای اثر در مواردی یا بیش از حد پردازش شدهاند که حس تنفر را در مخاطب برانگیزند، و یا آنقدر کم تحت بررسی قرار میگیرند که برای مخاطب به شخصیتی دمدمیمزاج و دارنده اهداف پوچ و نامشخص تبدیل میشوند. کاراکتر تاکشی کووچ (Takeshi Kovacs) در قسمتهای میانی اثر، به واسطه آنچه سریال از وی به ما نشان داد، در ذهن مخاطب به عنوان شخصیتی جذاب و نهچندان اثرگذار تبدیل شد. اما در اپیزودهای پایانی و در مواردی، کارگردان به کلی بیخیال دانستههای قبلی ما و خود از کاراکتر مشخصه شده و با یک حرکت تمامی مهرههای بازی را از جایشان خارج میکند، و کاراکتری تحویلمان میدهد که گویا تنها کاری که از پسش بر میآید سخن گفتن بیمعنا، خیره شدن و بزنبهادر بودن است. همین سرسری عبور کردن از مسائل مهم که جهت تکامل محتاج صرف زمان و انرژی بسیار از سوی سازندگان بودهاند اصلیترین دلیل شکست این اقتباس است.
در این میان سریال به طرز ابلهانهای نادانی خود نسبت به چگونگی قرارگیری سکانسها و نمایش دادن وقایع داستان را به بیننده ابراز میکند و بر غفلت شدید و خودخواسته خود، اقرار میکنند. سکانسهای بیخود، پوچ، آبکی و بیمفهوم که در میان سکانسهای آن جا خشک کردهاند که نوید از نهایت بیفکری سازندگان آن و بیتوجهی آنان نسبت به فرمول حقیقی موفقیت را میدهد. آخر کسی نیست بگوید محض رضای خدا چرا میبایست بجای تمرکز بر روی مقصود حقیقی، مدام به جاده خاکی زده، طوری که موضوع بنیادین اثر از یاد برود. اما خوشبختانه بخاطر بودجه فراوانی که نتفلکیس (Netflix) در اختیار سازندگان قرار داده، سریال از ابعاد فنی و بصری خیره کننده ظاهر شده است و این مسئله تاثیر فراوانی در چشمپوشی از نقاط ضعف اثر داشته است. به همان سان میتوان تیم بازیگری (Cast) کاردرست این سریال را نیز مابین نکات مثبت آن جا داده و از آن تجلیل و تقدیر کرد. بازی نسبتا باورپذیر و کاربلدانه بازیگران سبب شده تا گذر از نکات مشقتبار اثر کاری آسانتر و راحتتر باشد و به عبارتی، موجب افزایش تحمل و شکیبایی در برابر نقاط ضعف آن شده است.
سریال کربن دگرگونشده (Altered Carbon) محصول سال ۲۰۱۷ میلادی، فرصت و غنیمتی بود برای خودنمایی، جولان دادن و ارایه اثری که میتوانست در لیست افاضل حیطه خویش جای بگیرد. اما عبور سریع سازندگان از مسائل مهم، ارزشمند و تاثیرگذار و سهلانگاری ایشان باعث شده تا مجال تولد یکی از بهترینهای ژانر علمیتخیلی به باد داده شود. سریال خالی از نکات مثبت نیست، اما این بخش منفی و پرخطا و اشکال اثر است که تنها از این دوئل جان سالم به در میبرد.
شما چه فکر میکنید؟ از تماشای این سریال لذت بردید؟ آیا مطالعه مقاله برای شما مسرتبخش بوده است؟
شاید مقاله های دیگر وب سایت :را هم دوست داشته باشید