The Ancient Magus Bride (به ژاپنی:魔法使いの嫁 Mahō Tsukai no Yome)، مانگایی به نویسندگی کور یامازاکی در ده قسمت در سال ۲۰۱۳ در مجله Monthly Comic Garden منتشر شد، مانگاکا این انیمه شرکت Mag Garden است.
انیمه The Ancient Magus Bride درسال ۲۰۱۷ برگرفته از مانگای این انیمه است که توسط نوریهیرو ناگانوما کارگردانی و توسط شرکت Wit Studio ساخته شد، در کنار کور یامازاکی، آیا تاکاها میز نویسنگی این انیمه را برعهده دارد، این انیمه از شبکههای AT-X, Tokyo MX, MBS نیز پخش شد.
تنها و بیامید
چیسه هاتوری به دلیل داشتن استعداد خاص و ذاتی از جامعه طرد شده و حتی خانواده خود را از دست داده است، او با امضای قراردادی در طی یک مراسم قرار است که به فروش برسد که از شانس او جادوگریی عجیب (الیاس) به یکباره وارد مراسم میشود و با توصیف او به عنوان شاگردش، وی را با قیمت بالایی خریداری میکند. داستان با موفقیت شخصیتهای مرموز، خود را درون ذهن مخاطب قرار میدهد و باعث میشود که تمام نگاهها به چیسه و الیاس دوخته شود، الیسا که به نظر جادوگر بسیار بزرگی میآید از استعداد و قدرت چیسه باخبر است و سعی بر این دارد که از او یک جادوگر بزرگ بوجود آورد. در ابتدا داستان سوالهای زیادی را بدون پاسخ بوجود میآورد و به خوبی مخاطب را تشنه پاسخ دادن به این سوالها میکند اما در همان ابتدا داستان با یک مشکل مواجه میشود و آن هم این است که سعی دارد دقیقا به چه سمتی برود؟ هرچه داستان پیشروی میکند، این سوال را در خود بزرگ و بزرگتر میکند.
در ابتدا داستان سعی بر نشان دادن الیاس به عنوان فردی عجیب با رفتارهای متفاوت و تقریبا فاقد احساسات میکند که این موضوع را به خوبی در جو حاکم در خانه الیسا به نمایش میگذارد. خدمتکار الیسا سیلکی در انیمه تقریبا میتوان که هیچ سخنی نمیگوید و حتی سوالها را با تکان دادن سر خود پاسخ میدهد حتی خود شخصیت الیاس با ظاهر متفاوتی که دارد و سخنانی که میگوید فضای عجیبی را نشان میدهد که در این انیمه بسیار زیبا کار شده است، اما هنر فوقالعاده این انیمه در بوجود آوردن شخصیتهایی است که در موارد مختلف به صورت زیاد و کم از آنها استفاده میکند که جذابیت فراوانی را به انیمه میدهد.
چیسه دختری با موهای آتشین
چیسه از استعداد فراوانی برخوردار است و حتی توانایی دیدن موجودات را دارد و از بچگی بهخاطر دیدن این موجودات که بعضی از آنها هم خطرناک هستند از داشتن دوست یا تعامل در جامعه منع شده است، اما داستان سعی بر نشان دادن چیسه به عنوان فردی بدون امید به زندگی و همیشه غمگین را ندارد درواقع داستان به زیبایی این موضوع را بزرگتر از آن چیزی که به نظر میآید جلوه میدهد. انیمه با ذره ذره نشان دادن از گذشته و اتفاقات کاملی که برای چیسه و پدر و مادر او افتاده است سعی دارد تا به جذابیت این شخصیت اضافه کند اما از نقطهای به بعد حدس زدن گذشته چیسه هم کار مشکلی نیست و داستان با دادن اطلاعات کافی راه را برای فهمیدن گذشته چیسه هموار میکند.
نکتهی آزاردهنده شخصیت چیسه این است که او توانایی کافی برای شخصیت اصلی داستان را ندارد، یعنی این که شخصیت چیسه در این دنیای عجیب و پر زرق و برق از سادگی زیادی برخوردار است، با اینکه قدرت چیسه بسیار خاص است اما رفتار او مانند یک فرد معمولی و مهربان است که به دلیل داشتن گذشته نهچندان خوب سعی بر کمک دیگران را دارد و با همه با مهربانی برخورد میکند، درست است که نقش چیسه به زیبایی در انیمه نشسته است اما اگر این شخصیت از پیچیدگی بیشتری برخوردار بود میتوانست اتفاق بسیار جالبی را در انیمه رخ دهد. با این حال داستان از همین سادگی نهایت استفاده را کرده و رفتارهای چیسه را نقش کلیدی اتفاقاتی که در داستان رخ میدهد کرده است، داستان شخصیت چیسه را رفته رفته کاملتر میکند و این کار را به کمک شخصیتهایی که لحظات مهم بوجود آوردهاند انجام میدهد، شخصیت هایی مانند نوین و لیندل که نقش زیادی را در تکمیل شخصیت چیسه ایفا میکنند.
داستان از نقطه ضعف چیسه به زیبایی تمام استفاده میکند، آن نقطه ضعف این است که چیسه دیگر به داشتن خانواده و یک زندگی معمولی و خوب امیدی ندارد اما داستان با ورود شخصیت الیاس به زندگی چیسه امید را درون چیسه زنده میکند، همین امر باعث میشود که چیسه رفته رفته به الیاس وابسته شود و حتی برعکس، این اتفاق باعث وجود دیالوگها و لحظات زیبا در این انیمه شده است.
شخصیتهای کمکی
داستان از همان ابتدا شخصیت هایی را معرفی میکند که زیاد در طول انیمه رویت نمیشوند اما در لحظاتی مهم از آن ها بهترین استفاده را میکند، نکتهای که در این مورد بسیار جالب است این است که این شخصیتها بیدلیل در آن لحظات حضور پیدا نمیکنند که این موضوع به زیبایی انیمه میافزاید. نکته ای دیگر درمورد این شخصیتها این است که تفاوتهای زیادی باهم دارند و داستان ،انجام یک کار را تماما بر دوش یک شخصیت ننداخته است و از تمام شخصیتها به خوبی و به موقع استفاده میکند، اگرچه حضور برخی از شخصیتها هم الزامی نیست مانند پریهایی که در ابتدای داستان مشاهده میکنیم. داستان ،حتی برخی از این شخصیتها را به گونهای وارد داستان میکند که به یک عضو همیشگی و مهم در انیمه تبدیل میشوند مانند شخصیت روث.
الیاس جادوگر خار
الیاس مرکز و هستهی اصلی داستان است زیرا بیشتر اتفاقات و حرکاتها به او ختم میشود هرچند چیسه هسته اصلی آن اتفاق است اما الیاس در انتها وارد ماجرا میشود. طراحی شخصیت الیاس با کارکتر او بسیار زیاد همخوانی دارد که این مساله باعث جذابیت بیشتر این شخصیت میشود. این که داستان الیاس را شخصیت فاقد احساسات زیاد و نهچندان نگران بوجود آورده از خوبیهای انیمه است، همچنین صورت استخوانی او به گفته چیسه به نوعی است که نمیتوان از صورتش احساسات او را فهمید. اما داستان تماما در مورد شخصیت الیاس خوب کار نکرده است و علاقهای به توضیح در مورد گذشته او ندارد، حتی داستان در قسمتی که به رابطه بین الیاس و لیندل پرداخته است با یک ترفند هوشمندانه از پاسخ به این سوال طفره میرود. الیاس هم مانند چیسه رفتهرفته به او وابسته و علاقهمند میشود اما، الیاس به سختی این احساس را نمایش میدهد که این موضوع بر زیبایی انیمه افزوده است. توضیح بسیار مختصر داستان درمورد شخصیت الیاس آزاردهنده است اما این که داستان از همین توضیح کوتاه به شکل فوقالعادهای استفاده میکند بسیار جالب است. الیاس هسته اصلی داستان است که اهمیت زیادی به چیسه میدهد و به همین دلیل سعی بر پنهان کردن گذشته خود از چیسه دارد تا او را دوباره از زندگی ناامید نکند، گذشتهای که داستان آن را نمایش نمیدهد.
داستان جادو و عشق
همانطور که پیشتر گفته شد داستان این انیمه و هدف اصلیش به طور دقیق مشخص نیست، در طول داستان موارد مختلفی را شاهد هستیم از عشق بین چیسه و الیاس تا حل مشکل مردم و یا دشمنی خاص شخصیت کارتافیلیوس با چیسه اما داستان هدف اصلی را هردفعه تغییر میدهد. داستان در ابتدا روند چندان جالبی ندارد و کمی کند روایت میشود اما رفتهرفته این انیمه روند خوب خودش را پیدا میکند. نکتهای که کمی عجیب بود خشونت بالای نبردها در انیمه است، مثلا در یکی از صحنهها دست یک شخصیت قطع میشود که زیاد با جو داستانی همخوانی ندارد حتی در قسمتهای پایانی شخصیت کارتافیلیوس چشم چیسه را با چشم خود جابجا میکند که کمی حال و هوای انیمه را تغییر میدهد.
در داستان این انیمه از نکات بسیار جالبی استفاده شده و هنر نویسنده کاملا در توجه به نکات ریز و جزئی مشخص است، نکاتی مانند سرنوشت مرگ اژدهایان و این موضوع که گربهها ۹ تا جان دارند و با هر بار مرگ آنها، کمی به دانششان اضافه میشود، از نکات خوب این انیمه میتوان به استفاده خوب داستان از شخصیتها و اینکه نقش هر شخصیت در داستان دقیقا به چهصورت می باشد، اشاره کرد.
شاگردی که عروس شد
در قسمتهایی از انیمه رابطهی شخصیت ها با هم کمی بهتر میشود، مخصوصا شخصیت الیاس و چیسه که هردوی آنها سرگذشت کاملا مشابهی را دارند، نشان دادن گذشته شخصیت کارتافیلیوس آنهم در اواخر این انیمه بسیار زیبا است اما این اتفاق کمی مبهم و خیلی سریع اتفاق میافتد، هرچه به انتهای این انیمه نزدیک میشویم اتفاقاتی رخ میدهند که گویی کمی با عجله و به سرعت همهچیز را از هم میپاشد. با اینکه این قسمتها به زیبایی کار شدهاند اما کمی این حس را القا میکنند که داستان اندکی برای انجام کارهایش دیر کرده است و باید به سرعت به آن اتفاقات رسیدگی کند.
هرچه به پایان داستان نزدیکتر میشویم هم داستان روند بهتری پیدا میکند و هم شخصیتها کاملتر میشوند، اما در اواخر داستان، کمی اوضاع شلوغ میشود و اصرار بر وجود تمامی شخصیتها درسکانس پایانی دارد که این امر چندان هم الزامی نیست و اندکی باعث سردرگمی بیننده میشود. در نهایت انیمه به خوبی داستان را جمعبندی میکند، پایان این انیمه کاملا در خور فضای آن و جو حاکم بر داستان انجام شده است و پایانبندی آن بسیار راضی کننده است. داستان و شخصیتها با هم مجموعه عروس و جادوگر را تشکیل میدهند و هرکدام از آنها کاملا به هم مرتبط هستند. انیمه عروس جادوگر، با عنصرهای شخصیت داستان، موسیقی عالی و طراحی بسیار خوب شخصیتها در سبک خود کاملا موفق ظاهر شده و داستانی کاملا متفاوت و گیرا را از خود به نمایش در میآورد.
شاید مقاله های دیگر وب سایت :را هم دوست داشته باشید