با این تفسیر این که توقع داشته باشیم یک سازمان مانند آتش نشانی یا شهرداری تهران یا سازمان مدیریت بحران تمام وظایف مربوط به تاب آوری در مقابل بحرانها را بر عهده داشته باشند، مسئله ای کاملا اشتباه است.
بحران با حادثه معمولی فرق می کند. اگر خدای نکرده سیل یا زلزله ای بیاید، ابعاد حادثه به مراتب بزرگتر از حوادث شهری است. در فروردین ماه امسال سیلاب را در چند استان کشور شاهد بودیم و ابعاد آن به خوبی برای مردم مشخص است. مشاهده کردیم که همه کشور برای کمک به چند استان بسیج شدند ولی باز هم بعضی جاها کمبودهایی وجود داشت. این برمی گردد به اینکه باید خود مردم برای تاب آوری در مقابل بحران، اقدام و مشارکت کنند. مثلا مردم باید در بازسازی بافت فرسوده مشارکت داشته باشند. متاسفانه شاهد آن هستیم در مناطق بافت فرسوده، خانه های ۳۰-۴۰ متری که باید تجمیع و نوسازی شوند، همه حاضر به این کار هستند ولی مالک یک پلاک خانه کوچک، حاضر نیست در این باره با دیگران مشارکت کند و کل کار، بر زمین می ماند. قانون هم در این مورد شفافیتی ندارد که درست است چهاردیواری اختیاری است، ولی شما با این کار دارید پروژه بازسازی و تاب آوری محلات را به تعویق می اندازید.
لذا همه باید در موضوع تاب آوری محلات در مقابل بحرانهای شهری، مشارکت کنند. کسانی که نهادهای بازرسی را در اختیار دارند یا سازمانهای امدادی مانند آتش نشانی در حد وسع و توان خود در این زمینه فعالند.
در حوزه مدیریت شهری تقریبا می توان گفت یکپارچگی در مقابل بحران دیده می شود. ما یک خانواده هستیم و جلسات و تعاملات فراوانی با همدیگر داریم. اما فقط این که بگوییم شهرداری سازمانهای خود را بسیج کرده، در مقابل بحران پاسخگو نخواهد بود. بسیاری از سازمانها هستند که در مقابل تاب آوری محلات در برابر بحران، مسئولیت دارند. آنها در زمان آرامش و غیربحران هم باید با شهرداری جلساتی داشته باشند تا تقسیم وظایف انجام شود. هر چند جلسات همچنان وجود دارد ولی خروجی اش خیلی زیاد نیست، نمی گوییم خروجی صفر است ولی توقعاتی که داریم تا خروجی جلسات منجر به دستورالعمل ها و راهکارهایی برای افزایش تاب آوری محلات در مقابل بحران باشد، فعلا خروجی ملموسی نداشته است.
*سخنگوی سازمان آتش نشانی تهران
۲۳۵۲۳۱