، محمدباقر نوبخت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه در این مراسم سالگرد دکتر میرمحمدی که به صورت مجازی برگزار شد گفت: سابقهی آشنایی من با ایشان به اوایل دههی چهل باز میگردد که من به واسطه برادرم جناب آقای دکتر علی نوبخت که در آن زمان در قم نزد پدر بزرگم حضرت آیت الله حاج ابوالقاسم حجتی تلمذ میکردند و آماده میشدند در کنار دروس آکادمیک، درس دینی را به عنوان یک طلبه پی بگیرند و در مدرسه دین و دانش که با مدیریت شهید ماندگار جمهوری اسلامی ایران شهید بهشتی اداره میشد، با ایشان هم کلاس بودند، آشنا شدم.
او ادامه داد: برادرم از داشتن دوستی با خانوادهی مذهبی و اهل فضلی یاد میکردند؛ به این ترتیب ما با مرحوم دکتر میرمحمدی و خاندان فاضلشان آشنا شدیم. این آشنایی ادامه پیدا کرد تا بعد از انقلاب و بویژه از مجلس سوم که من نماینده شدم، ایشان در دو دوران هم بعنوان رئیس دفتر آیت الله هاشمی (رئیس جمهور وقت) و بعدتر به عنوان معاون رئیس جمهور در سازمان اداری و استخدامی، مسئولیت داشتند، علقه و روابط ما با آن پیشینه و سابقهای که وجود داشت با آقای دکتر میرمحمدی افزایش پیدا کرد. ایشان از نظر مباحث اداری و علم مدیریت، فرد صاحب نظری بود و من به واسطهی حضور در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، ارتباط کاری بسیاری با ایشان داشتم و همواره از نظرات کارشناسیشان برخوردار میشدم. این ارتباط وقتی اوج گرفت که در مجلس ششم توفیق پیدا کردم با ایشان همکار شدم.
نوبخت گفت: مجلس ششم با توجه به اینکه از نظر ترکیب سیاسی آن زمان در برابر جریان اصلاح طلب و اصولگرا، فعال بودند ضمن اینکه ایشان از شخصیت های متدین و با اصل و نسب دینی و علمی بود، از نظر مشی سیاسی فراتر از جریانهای قرار داشت. در آن ایام از مقبولیت ایشان همین بس که برای نائب رئیسی مجلس ششم که مجلس بسیار پر فراز و فرودی بود، در رأیگیری هیئت رئیسه، رأی بسیار بالایی را توانستند از نمایندگان کسب کنند؛ آن هم به خاطر شخصیت خودشان بود. گرچه با چند رأی کمتر نائب رئیس مجلس نشدند اما آن رأی بالا مقبولیت ایشان را نشان میداد. اتفاقاً در همان مجلس در اوج منازعات سیاسی که چیزی جز لطمه به کشور وارد نمیشد، ایشان با جمعی از دوستان یک تشکلی با عنوان «تشکل فراجناحی برای رسیدگی به مسائل اساسی کشور» را شکل دادند. ایشان با وجود جریانهای شناسنامهداری که فعال بودند به عنوان فردی فراتر از جناح ها عمل کردند.
او افزود: ارادت من به ایشان وقتی افزون شد که بعد از دولت نهم و دهم که در آن دوره سازمان مدیریت و برنامهریزی منحل شد و بنای احیای آن را داشتیم، بسیاری از صاحبنظران بر احیای مجدد این سازمان تاکید داشتند اما مرحوم میرمحمدی از معدود کسانی بودند که بعنوان یک صاحبنظر در حوزهی علوم اداری که با تشکیل مجدد این سازمان موافق نبودند و این مثال را میگفتند که این کار «مثل دستی است که قطع شده است و به جای پیوند، میخواهید با یک پارچه، به بدن ببندید»؛ استدلال ایشان این بود که سازمان برنامه و بودجه باید از سازمان اداری و استخدامی منفک باشد و تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی، تعارضی ایجاد میکند که در عمل نافع نیست.
ما آن زمان بیشتر خواستار پاسخگویی به افکار عمومی برای احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور بودیم و به همین جهت این سازمان در ابتدای دولت یازدهم شکل گرفت اما حدود یک سال و نیم زمان را از دست دادیم زیرا همه ما حتی آقای رئیس جمهور به این نتیجه رسیدیم که آنچه مرحوم دکتر میرمحمدی تاکید داشتند، درست است و بنابر این دوباره این سازمان به دو سازمان برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی تفکیک شد.
چه در زمان سازمان مدیریت و برنامهریزی و چه بعد از تفکیک سازمان برنامه و بودجه، همواره در این سازمان از مشاورت دکتر میرمحمدی برخوردار بودم و از تجارب ایشان استفاده میکردم و مسایل را بسیار خوب تحلیل می کرد و نظراتش بسیار نافع بود.
نوبخت همچنین گفت: من باید اذعان کنم دکتر میرمحمدی یکی از افراد بسیار زیرک و فهیم بود با جذب و برداشتی سریع از مطالبی که مخاطبش میخواهد بگوید که به نحو شایسته مطالب را تجزیه و تحلیل میکردند و هر وقت مورد مشورت قرار گرفتند، بسیار نافع اظهار نظر داشتند برای فردی که از ایشان مشورت میخواستند. دکتر میرمحمدی با وجود چنین دانشی و جایگاه رفیعی که در میان سران و مقامات عالی نظام داشتند، در سیاست، مشی و هدف خود را برای احیای تمدن اسلامی بود، از خاطر نبردند و با جمعی از شخصیتهای مذهبی و سیاسی برای تشکیل حزب تمدن اسلامی، فعالیت بسیار ارزشمندی داشتند.
او در وصف صفات شخصیتی مرحوم میرمحمدی نیز گفت: اگر از شخصیت علمی ایشان بخواهیم یاد کنیم، واقعاً فرد عالم و فاضلی در عرصهی علوم اداری بود. بسیار مسلط بود. آثار و کتابهایشان بسیار نافع بود. و از نظر شخصیت دینی و مذهبی، بسیار انسان متخلق و با ادب اسلامی بودند، ضمن آن ادب و فراست و زیرکی که داشتند. شاید این حادثهی مولمه و مشکلی که کرونا برای کشور ایجاد کرد و یکی از نخستین انسانهای شریف و بزرگ و سرمایهی نظام و کشور که از ما گرفت، درگذشت نابهنگام مرحوم آقای دکتر میرمحمدی بود گرچه ما اعتقاد به قضای الهی داریم منتها احساس میکردیم که کشور هنوز به تجارب ایشان نیاز دارد. مثل سرداران سرافرازی هستند در جبهه اسلام که هرچند بسیار جامعه و مجموعه به وجودشان نیازمند بودند ولی آنها از جمع ما پر کشیدند و این مثال در مورد مرحوم دکتر میرمحمدی هم صادق است که بسیار به او نیازمند بودیم ولی مشی الهی حتما این بود و ما در برابر این مشیت تسلیم هستیم.
216216