مریم فولادی اظهار کرد: هنگام دعوای کودکان و نوجوانان لازم نیست والدین به طرفداری از فرزند خود با والد کودک یا نوجوان دیگر درگیر شوند بلکه در این شراط لازم است با فرزند خود گفتگو کرده و به او آموزش دهند که چگونه این اختلافات را با همسال خود مدیریت کند اما این شرایط به هنگام تمسخر فرزندان از سوی اقوام متفاوت است.
وی با تاکید بر اینکه اولویت والدین به هنگام تمسخر فرزند از سوی اقوام هرچند نزدیک و درجه یک باید حمایت از فرزندانشان باشد، به آثار مخرب تمسخر کودک و نوجوان از سوی والدین و یا اقوام نزدیک نیز اشاره کرد و ادامه داد: در اتاقهای درمان به کرات شاهد این موضوع بودهام و با بزرگسالانی مواجه شدهام که چنین آسیبهایی را در دوران کودکی از سوی والدین و اقوام خود تجربه کردهاند. حتی بعضا خود والدین از جملاتی نظیر “تو خنگی”، “تو احمقی”، “گیجی”، “دائما اشتباه میکنی” و “نمیفهمی” استفاده می کنند و متوجه نیستند که این بچهها در چنین شرایطی دائما مورد ریشخند اقوام قرار گرفته و آثار مخرب این تمسخرها را بیاهمیت میدانند. حال آنکه این آثار مخرب تا مدتها بر باورهای فرد اثر گذاشته و تا هنگام بزرگسالی ادامه دارد.
این مشاور تاکید کرد: بنابراین زمانی که کودک یا نوجوان از سوی بزرگترها مورد تمسخر قرار میگیرد لازم است والدین از فرزند خود حمایت کنند چراکه والدین افراد بسیار مهمی برای تامین نیازهای روانشناختی از جمله نیاز به حمایت و تامین امنیت کودک و نوجوان در زندگی فرزند محسوب میشوند.
به گفته فولادی، زندگی هر فردی بر اساس باورهای او رقم میخورد و این باورها از زمان تولد در محیطی که فرد پرورش پیدا میکند شکل میگیرد، از این رو گفتار و رفتار اطرافیان اعم از مراقبین اولیه کودک نظیر والدین و پرستاران و همچنین اشخاص مهم و نزدیک زندگی مانند مادر بزرگ و پدربزرگ، دایی، خاله، عمه و… همگی در شکل گیری باورهای فردی اثر گذار هستند.
این مشاور در پایان سخنان خود خطاب به والدین توصیه کرد: بنابراین اگر کودک و نوجوان توسط اطرافیان بنا بر هر دلیلی نظیر بیان اشتباه کلمات یا نقص در ظاهر و … به سخره گرفته شد، والدین باید از او حمایت کنند چراکه در این شرایط احساسات فرزند تحت تاثیر قرار گرفته و ممکن است به نحوی آن موقعیت و شرایط را برای خود تفسیر کند که اصلا درست نباشد. در بسیاری از مواقع نیت افراد از این گفتهها (هرچند به اشتباه) شوخی و خنده است اما کودک و نوجوان از این تمسخرها برداشت میکند که بیکفایت است و در بزرگسالی نیز طبق همین باورها پیش میرود. این افراد در بزرگسالی تصور میکنند در هر کاری شکست میخورند و در واقع کاملا تسلیم این باورها میشوند. اینگونه کودک و نوجوان هیچ دستاوردی نخواهد داشت و آنقدر در صدد جبران بر میآید که هیچ گاه از آنچه به دست میآورد احساس رضایت نمیکند.
۴۷۲۳۳