برای من که با انگیزه های اجتماعی به تماشای فیلم می نشینم بیش از هر چیز روایت واقع گرایانه و به دور از اغراق درد و رنج زوج نوجوان ارزشمند بود. «هندی و هرمز» ملودرامی اجتماعی درباره زندگی زوج نوجوانی است که با نمونه های عینی آن در گوشه و کنار ایران رو به رو هستیم؛ کودکانی که دوره های تاثیرگذار زندگی آنها از کودکی تا جوانی حذف می شود و پا به زندگی مشترکی می گذارند که هیچ آمادگی و شناختی برای مقابله با مشکلات آن ندارند. از تبعات تلخ این اتفاق همان طور که در فیلم هم دیده شده فرزندآوری زودهنگام است. علاوه بر ازدواج و فرزندآوری زودهنگام معضل مهم دیگری که عباس امینی در این فیلم به آن پرداخته موضوع بیکاری و اهمیت ایجاد اشتغال است. او با این فیلم نشان می دهد که با از بین رفتن شغل های سنتی و تعریف نشدن شغل های جدید، چگونه قاچاق به منزله معیشت جایگزین می شود؛ معضلی که با عنوان ته لنجی و کولبری و… در مناطق مختلف مرزی کشور با آن روبه رو هستیم. هرمز برای یافتن کار به این در و آن در می زند، به جاهای مختلف مراجعه می کند و حتی کارهای سخت را هم قبول می کند اما در نهایت امکان تامین معاش ندارد. در عین این که به شکل ظریفی به تنهایی آدم ها هم پرداخته شده؛ این که هرمز برای پیدا کردن کار در یک منطقه محروم آشنا و رابطه ای ندارد و چقدر این دو تنها هستند. از نکات مهم مورد اشاره در فیلم فقدان حمایتگر اجتماعی است که اگر چه به شکل صریح و مستقیم بیان نمی شود اما رهاشدگی این دو نوجوان در چنین شرایطی گویای این واقعیت است که نهادهای حمایتی ورود نکرده اند. نکته مهم دیگر موضوع فقر در مناطق مرزی و حاشیه متن و ایجاد زندگی دوگانه و توزیع درآمد نابرابر و ناعادلانه است. در پایان داستان با تنهایی هندی و نگرانی مخاطب راجع به سرنوشت او و کودکش موضوع زنان سرپرست خانوار مطرح می شود. دختران جوانی که همسر از دست می دهند، بی پناه می شوند و مصیبت هایشان چندگانه است. این فیلم ضمن طرح مشکلات اجتماعی به شکل ظریفی ظرفیت های اقلیمی و بومی را هم نشان می دهد که به اعتقاد من تبلیغ جاذبه های گردشگری ایران هم هست. عباس امینی با ساخت این فیلم بار دیگر این حقیقت را یادآور ساخته که اگر چه در این ۴ دهه در خیلی از حوزه ها پیشرفت نداشتیم اما سینمای اجتماعی توانسته اوج بگیرد، حضور «هندی و هرمز» در شصت و هشتمین جشنواره فیلم برلین یک نمونه از همین موفقیت هاست. علاوه بر مضمون و موضوع فیلم نباید از بازی خوب بازیگران آماتور این فیلم هم غافل شد که این قصه را زندگی کردند. پوریا حیدری تهیه کننده اولیه این فیلم از چهره هایی است که همیشه کارهایش را دوست دارم اما نمی دانم به چه علت نام او از تیتراژ حذف شده است. ساخت چنین فیلم هایی قطعا اثرگذار است اگر دیده شوند. با تماشای این فیلم برای خود من به عنوان وزیر دولت این انگیزه ایجاد شد که بر اشتغال روستایی تمرکز بیشتری داشته باشم. کارگردان هایی مثل عباس امینی از فیلمسازان مسئولی هستند که نسبت به محیط خود بیگانه نیستند و بر زندگی اجتماعی حساس هستند، باید اسبابی فراهم کنیم تا آثار آنها بهتر دیده شوند و در دعوای گیشه و جریان های رسانه ای تهیه کننده های قدر برای جذب مخاطب، گم نشوند