حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در بخشهایی از سخنرانیشان بمناسبت روز جهانی قدس، فرمودند “برخی گروههای مبارز نیز پس از برخی مجاهدتهای فداکارانه در سالهای نخست، بتدریج به راه بیفرجام مذاکره با اشغالگر و حامیانش کشانده شدند و خطّ سیری را که میتوانست به تحقّق آرمان فلسطین منتهی شود، رها کردند. مذاکره با آمریکا و دیگر دولتهای غربی و نیز با مجامع بیخاصیّت بینالمللی، تجربهی تلخ و ناموفّق فلسطین است. نشان دادن شاخهی زیتون در مجمع عمومی سازمان ملل، نتیجهای جز قرارداد خسارتبار «اُسلو» نداشت و سرانجام هم به سرنوشت عبرتانگیز یاسر عرفات منتهی شد.”
شاخه زیتون در سازمان ملل، اشاره به سخنرانی معروف سایر عرفات دارد که درباب مواضع خود گفته بود “من اینجا در حضور همه شما میگویم که ما میل نداریم که حتی یک قطره از خون اعراب یا یهود بر زمین ریخته شود… امروز من آمدهام با یک شاخه زیتون در یک دست و تفنگ رزمنده راه آزادی در دست دیگر، کاری نکنید که شاخه زیتون از دست من رها شود!”
این فراز بیانات ایشان به مواضع جنبش الفتح به رهبری یاسر عرفات برمیگشت که علی رغم مقاومت در سالهای ابتدایی تاسیس، راه سازش و بهرسمیت شناختن رژیم صهیونیستی را در پیش گرفتند.
سابقه تاسیس “جنبش فتح” به اکتبر ۱۹۵۹ برمیگشت که عرفات همراه با خلیل وزیر، صلاح خلف، خالد حسن و فاروق قدومی جنبشی با نام فتح را که مخفف معکوس شده جمله حرکت تحریر فلسطین است، تأسیس کردند. این سازمان ارتباط گستردهای با مبارزان انقلابی ایران داشت. یاسر عرفات اولین مهمان خارجی انقلاب اسلامی که روز ۲۸ بهمنماه هواپیمای او با وجود تعطیلی فرودگاه مهرآباد بر زمین نشست. سفارت فلسطین در تهران با حضور وی در محل سفارت سابق اسرائیل افتتاح شد و با امام خمینی نیز در مدرسه علوی دیدار کرد.
با اینحال عرفات در یک اشتباه راهبردی در دوران جنگ تحمیلی، جانب صدام حسین را گرفت و همین مسئله موجب شد تا ایران و سوریه بهعنوان دو کشور حامی مقاومت، بهجای حمایت از مواضع صدامی عرفات به حمایت از سایر جنبشهای مبارز در فلسطین همچون جهاد اسلامی و حماس بپردازند. عرفات در زمان جنگ عراق و کویت نیز بهحمایت از صدام پرداخت که در قطع حمایت برخی کشورهای عربی خلیج فارس از او موثر بود.
در حقیقت او بهجای آنکه مسئله فلسطین را یک مسئله اسلامی بداند، آن را یک مسئله فلسطینی میدانست و حتی ایده «فلسطینی کردن» مسألهی فلسطین را طرح کرد تا دیگر کشورهای عربی و اسلامی نسبت به آنچه انجام میدهد، دخالتی نکنند.
همزمان با پایان یافتن جنگ ایران و عراق، یاسر عرفات در یک نطق غیرمنتظره اظهار داشت: «سازمان آزادیبخش فلسطین برای استقرار صلح و امنیت در منطقه و بهویژه برای فلسطین، رژیم صهیونیستی و کشورهای همسایه، از فعالیتهای جهادی خود صرفنظر و چشمپوشی میکند»! عرفات که تا پیش از آن میگفت “باید تفنگها را بهسوی دشمن مشترکمان اسرائیل بگیریم”، موجودیت اسرائیل را بهرسمیت شناخت.
در همان ایام، رهبر انقلاب اسلامی در خطبههای نماز جمعه اینگونه از این چرخش فکری و عملی یاسر عرفات یاد کردند: «یاسر عرفات که مبارزه نمیکند. امروز موضع یاسر عرفات همان موضع انور سادات ۱۰ سال پیش است. امروز موضع یاسر عرفات همان موضعی است که چند سال پیش نسبت به شاه حسین میدادند. او هم اوائل انکار میکرد، بعد هم دیگر انکار نکرد؛ یعنی مذاکرهی با اسرائیل، موضع آشتی با آمریکا، موضع بوسیدن و کنار گذاشتن مبارزه، موضع تقبیح مبارزه حتی.» (۱۳۶۸/۲/۸)
آیتالله خامنهای مواضع سازشکارانه عرفات در سال ۶۸ مانند موضع انور سادات رئیس جمهور مصر در آشتی با اسرائیل میدانست.
۵ سال بعد، یاسر عرفات اسلحه خود را زمین نهاد و در اقدامی غیرمنتظره برای محور مقاومت و رزمندگان فلسطینی، رهسپار کاخ سفید شد تا با صهیونیستها مذاکره کند! او در میان بهت مردم فلسطین «اعلامیهی اسلو» را با اسحاق رابین ــ نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی ــ امضا کرد. بهموجب این توافقنامه یکطرفه، تمامی تلاشهای رزمندگان و خون شهدای مقاومت فلسطین پایمال میشد و عرفات رژیم صهیونیستی را بهرسمیت میشناخت. او در این دیدار در مقابل دوربینها با اسحاق رابین دست داد تا همگان متوجه شوند مرد شمارهی یک مبارزه علیه رژیم صهیونیستی، تا چهاندازه از آرمانهای خود عدول کرده است.
پیامدهای این صلح برای مردم فلسطین محدودیت شدید جابهجایی در نواحی اشغالی، کنترل شدید رژیم صهیونیستی بر منابع طبیعی و حیاتی مردم فلسطین و عدم جلوگیری شهرکسازی رژیم صهیونیستی بود. مذاکرات صلح و توافقات بین عرفات و مقامات صهیونستی، نهتنها کمکی به بهبود شرایط فلسطینیان نکرد بلکه موجب شد این رژیم در اقدامات خود مصرّتر شود.
البته این پایان سازشکاری عرفات نبود. او در مذاکرات موسوم به اسلو۲ که در سپتامبر ۱۹۹۵ انجام شد، کاملاً از ایدهها و آرمانهای اولیهی تشکیل سازمان آزادیبخش فلسطین عدول کرد. مبتنی بر این قرارداد، در قبال حاکمیت تشکیلات خودگردان بر شهرهای جنین، طولکرم، نابلس، قلقیلیه، رامالله و بخشی از شهر الخلیل، عرفات متعهد شد که بندهای مربوط به نابودی اسرائیل را از منشور ملی فلسطین و اساسنامهی سازمان آزادیبخش فلسطین حذف کند.
عرفات پس از امضای پیمان اسلو با رژیم صهیونیستی، با نخستوزیر وقت اسرائیل اسحاق رابین دست داد. در بین آنها رئیس جمهور آمریکا، بیل کلینتون ایستادهاست
درخواستهای رژیم صهیونیستی پایان نداشت. اوج این درخواستها در رشته مذاکرات «صلح خاورمیانه» در سال ۲۰۰۰ و در «کمپدیوید۲» مطرح شد. طرفین این مذاکرات رئیسجمهور وقت آمریکا، نخستوزیر وقت اسرائیل و عرفات بودند. در این مذاکرات رژیم اشغالگر قدس با پیشنهاد شرمآوری وارد مذاکره شد و خط قرمزهای خود را بیان داشت که با مخالفت مردم فلسطین همراه شد. خطوط قرمز رژیم صهیونیستی عبارت بودند از: حاکمیت اسرائیل بر قدس، عدم بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷، عدم اجازه داشتن تشکیلات خودگردان برای داشتن ارتش و حفظ شهرکهای صهیونیستنشین کرانهی غربی و نوار غزه.
اما مردم فلسطین که از تغییر استراتژی عرفات در برابر دشمن سرزمینشان خشمگین بودند، بار دیگر «راهبرد مبارزه» را بر سازش ترجیح دادند و دور دوم مبارزات علیه رژیم صهیونیستی، موسوم به «انتفاضه الاقصی» را آغاز کردند. صهیونیستها با آگاهی از کاهش مقبولیت عرفات، در اقدامی تحقیرآمیز، همهی اقدامات او را تحت نظر گرفتند و تا دو سال بعد، عرفات بدون هیچگونه ارتباط با خارج از مقرش زندگی کرد و در سال ۲۰۰۴ به طرز مشکوکی در پاریس درگذشت.
پس از بحث و جدل بر سر علت فوت عرفات و درخواست همسر او برای آزمایش از پیکر وی، متخصصان سویسی با انجام آزمایش بر جسد یاسر عرفات اعلام کردند که در استخوان او ۱۸ برابر اندازه معمول رادیواکتیو یافتهاند. همچنین قرار بود هیئتی مرکب از متخصصان بیوپزشکی فرانسه، سوییس و روسیه به صورت جداگانه روی یک سوم باقیمانده جسد عرفات تحقیق کنند که فرانسویها از این کار خودداری کردند. جنبش فتح و سایر فلسطینیها اسرائیل را مسئول ترور رئیس تشکیلات خودگران میدانند.
خط سازشی که عرفات شروع کرد اگرچه بینتیجه بود و به ضرر مقاومت تمام شد اما نشان داد که صهیونیستها به هیچ وجه بهدنبال مذاکره برای رسیدن به نتیجه نیستند و حتی به داشتن یک وجب از خاک فلسطین در اختیار فلسطینیها رضایت نخواهند داد که طرح معامله قرن نشان از همین موضع زیادهخواهانه آنها دارد.
2727