شین. عزیزمنش
زمانی مهمترین دلیل جذابیت بازیگران یک سریال تلویزیونی جاذبه تلویزیون بود؛ جاذبهای که دیدن تصاویر متحرک در آن جعبههای چوبی گوشه اتاق برای مردم داشت. اما این جاذبه، به مرور زمان جای خود را به جذابیت فیزیکی بازیگران داد. بازیگرانی برای مردم جذابیت داشتند که آناتومی بهتری از انسان را ارائه میدادند. این جذابیت هم زیاد دوام نیاورد و جایش را به شیمی روابط و ترکیب بازیگران داد. «کیف انگلیسی»، هرچه دارد روی رابطه قوی عاطفی است که بین علی مصفا و لیلا حاتمی به نمایش میگذارد. داستان کیف انگلیسی، درباره زوال شخصیت یک رجال سیاسی در دهه۲۰ است؛ در دورانی که ایران، برای نخستینبار فضای باز سیاسی را تجربه میکند. اما این روند و این روایت در مقابل رمانس عشق یک چهره سیاسی شهرستانی به دختر فرنگرفته یک خانواده متمول، تریلر سیاسی مهیا شده نویسنده و کارگردان و مدیران سازمان را به کناری نهاد. لیلا حاتمی بهترین حضورش را در تلویزیون رقم زد و علی مصفا توانست دلایل موجهی برای مورد توجه بودن مردم فهرست کند. موسیقی فرهاد فخرالدینی حاشیه صوتی بینظیری برای این رمانس فراهم میکند. فخرالدینی با ۳سریال «سربداران»، «روزیروزگاری» و کیف انگلیسی ستاره بیمنازعه حاشیه صوتی این دوران در تلویزیونهای مردم است. او با نوایی که ساخت افزایشدهنده حرارت شیمی روابط انسانی جاری در این سریال بود. سیاست، داستان و همهچیزهایی که یک سریال را میسازد فراموش میشود، جز احساسی که مردم با آن سریال بهخاطر میسپارند. ضیاءالدین دری برای ساخت این احساس برای مردم مرد محترمی ماند.
روزنامه همشهری