آنان متن ارائه شده را حاصل توافق جمعی دانسته و سرانجام آن را به قبول یا رد تهران گره زدهاند. این یکصدایی و دیدگاه مشترک به اندازه برگزاری یکباره نشست اخیر وین غافلگیر کننده است؛ به ویژه هنگامی که نمایندگان روسیه و چین نیز بر متن یاد شده مهر تائید زدهاند. اگرچه «میخائیل اولیانوف» نماینده ویژه روسیه که این روزها دیگر بار سوژه ثابت اخبار برجامی شده به گونهای زیرکانه گفته است تهران حق دارد اگر متن پیشنهادی را نپذیرد، اما در رد یا نقد آن سخنی به میان نیاورده است. چینی ها نیز تنها به تایید آنچه در نشست اخیر وین گذشت و ماحصل آن که همان متن پیشنهادی است، بسنده کرده و گفته اند در انتظار پاسخ تهران هستند.
نکته دیگر، شروع دور تازهای از عملیات روانی علیه تهران برای قبول توافقنامهای است که با توجه به برخی موارد افشا شده در پیشنهاد رئیس کمیسیون روابط خارجی اتحادیه اروپا، امتیازهای جاری در این توافق به اندازه قابل قبول برای همه طرفها تقسیم نشده است. با این حال طرفها، تهران را در برابر تنها دو گزینه «آری» یا «نه» قرار دادهاند. طرفه اینکه آنان ضربالاجل روشنی را نیز تعیین نکرده و بلکه زمان انتخاب را به تهران واگذاشتهاند. این رفتار حاوی آن است که در یک توافق جمعی، حالا توپ در زمین تهران است و باید تصمیم نهایی خود را اعلام کند. در این حال «سقف باز» برای زمان پاسخگویی به معنای باز بودن دست تهران در این باره نیست، بلکه با توجه به نشست آتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای در نیمه سپتامبر آینده( اواخرشهریورماه) فوریتهای تصمیمگیری را اجتنابناپذیر میکند.
نکته سوم؛ بروز اختلاف تهران و طرفهای مذاکره کننده در وین بر سر ماهیت متن پیشنهادی است که یکطرف آن را به تمامی پذیرفته و خط پایان گفتوگوها را اعلام کرده و طرف ایرانی که همچنان به برخی مواد آن اعتراض داشته و یا پیشنهاد ادامه گفتوگوها را دارد. اما آیا به راستی متن پیشنهادی، آخرین چاره احیای برجام است؟ یا به زعم تهران میتوان همچنان دربارهاش گفتوگو کرد؟ حمایت دیرهنگام «رابرت مالی» نماینده ویژه ایالات متحده از متن پیشنهادی، یکدستی در صف مقابل را کامل کرد. اکنون تهران است که باید در مقابل بازی روانی _ تبلیغاتی جدید و آرایش بازیگران پیشرو، آنچه مصلحت است را سنجیده و بر اساس آن عمل کند. تجربه آموخته است که کشدار شدن زمان همیشه چاره ساز نیست، بلکه میتواند به فرصتهای از دست رفته تبدیل شود. بسا توافق بر سر احیای برجام در موقعیتهای گذشته از ظرفیتهای قابل قبولتری برخوردار بود تا اکنون که سطح مطالبات طرفها از یکدیگر با متغیرهای بیشتری همراه شده است.
نکته چهارم؛ متن پیشنهادی جوزف بورل است که بستر تازهای از مناقشه میان ایران و اتحادیه اروپا را میتواند رقم بزند. واکنش تهران در قبال پیشنهاد اتحادیه اروپا دوگانه است: دیدگاهی که اصولا اتحادیه اروپا را بیرون از صلاحیت لازم برای دخالت در فرایند و نتیجه مذاکرات وین میداند. این دیدگاه سلبی، متن پیشنهادی را محصول مشترک «جوزف بورل – رابرت مالی» خوانده که هدفش زیر قشار قرار دادن تهران برای پذیرش متن توافق است. در این حال، دستگاه دیپلماسی ایران موضع نرمتری اتخاذ کرده و ایدههای بورل را نیازمند بررسی جامع دانسته است. بروز دو دیدگاه یا نگرش به متن توافق پیشنهادی آن هم در حالی که به نظر میرسد هیئت دیپلماتیک ایران با آگاهی پیشاپیش از پیشنهاد بورل به وین سفر کرد، میتواند به بلاتکلیفی برجام و مذاکرات کشدار وین استمرار بخشیده و تهران را در حلقه تنگ تری از فشارهای بیرونی قرار دهد.
نکته آخر؛ خوب یا بد، اکنون توپ به زمین تهران فرستاده شده است. لازم است تهران با درک مصلحتها و بازخوانی تجربهها سخن آخر را گفته و تکلیف بهگونهای روشن شود که یا بتوان گفت؛ برجام زمانی احیا میشود که احیا شده باشد. یا پایان برجام و فصلی دیگر در شیوه تعامل با جامعه جهانی در پیش است.