محمد علی ابطحی، رئیس دفتر دولت اصلاحات، ضمن ارزیابی عملکرد اصلاحطلبان در یک سال گذشته گفت: معتقدم همانطور که خاتمی گفت، جریان اصلاحات و اصلاحطلبی پشت یک صخره ستبری مانده که حاکمیت هرگز قصد باز کردن مسیر را ندارد ولی این به آن معنی نیست که جامعه غیر از اندیشه اصلاحطلبی راه دیگری دارد. یعنی وقتی دو قطب جریان حاکمیت از یک طرف بسیار مقاوم ایستاده که هیچ نوع اصلاحی ایجاد نشود و از یک طرف دیگر، اپوزیسیون ایرانی هم وارد مداری شده که قابل اجرا نیست و افراطیگری را رواج میدهد، این دو سر این طیف یعنی حاکمیت و اپوزیسیون اگر نتوانند جامعه را اشباع کنند، طبیعی است که آن تفکر اصلاحطلبی یک دایره وسیع پیدا میکند که میتواند جایگزین این دو سر افراطی باشد و مطالباتی را در ذهن جامعه قرار دهد و آن مطالبات را بخواهد عملی کند.
او افزود: اما تفکر اصلاحطلبی هیچ وقت تمام شدنی نیست چون تفکر اصلاحطلبی در مقابل انقلاب است. یک جامعه یا باید انقلاب کند یا اصلاح کند. وقتی که نه امکان و نه ظرفیت انقلاب وجود داشته باشد و انقلاب کردن سودی برای جامعه نداشته باشد، طبیعی است که اندیشه اصلاحطلبی سر جای خودش با قوت و قدرت باقی است.
ابطحی ضمن ارزیابی برخورد رئیسی با اصلاحطلبان تصریح کرد: در مورد اینکه آیا رئیسی در رابطه با اصلاحطلبان کاری کرده یا نه، فکر میکنم به دلیل سیاستهای غلط داخلی و خارجی، آنقدر اتفاقات سنگینی روی سر رئیسی ریخته که حتی از ظرفیتهای خودشان هم نتوانستهاند استفاده کنند چه برسد به اینکه از ظرفیت سایر احزاب استفاده کنند. چنانچه در ماجرای اعتراضات این چند ماهه تقریبا همه اشخاص و اندیشهها نظریاتشان را گفتند ولی هیچکدام مورد پذیرش قرار نگرفت.
او درباره اینکه اگر به جریان اصلاحطلبی میدان بدهند برای ادامه فعالیت، نیاز به تنفس مصنوعی ندارد و زنده است، اظهار کرد: منظور بنده تفکر اصلاحطلبی است نه اصلاحطلبان. در حال حاضر جامعه توجه فراوانی به جریان اصلاحطلب به عنوان یک جریان سیاسی نمیکند اما چارهای غیر از بازگشت به تفکر اصلاحطلبی در مقابل انقلاب وجود ندارد.
ابطحی در واکنش به اینکه بسیاری بر این نکته تأکید میکنند که جریان اصلاحطلبی از چهرههایی مانند عبدالله نوری، موسوی لاری و سایر چهرههای شاخص در این جریان استفاده نمیکند و از اصولگراهایی مانند لاریجانی و ناطق نوری وام میگیرد، ادامه داد: اعتقاد شخصی من این است که همه ما کهنه هستیم و متوجه نمیشویم در این جامعه پر از نسل Z و جامعه پر از نسل دهه شصتی، چه اتفاقاتی در حال افتادن است. یعنی نگرانیهایی که این نسلها مطرح میکنند، اصلاحطلب و اصولگرا ندارد چون یک نسلی یک پوستی انداخته است و این پوست انداخته شده توسط یک اتفاق بسیار مهمتری که مسئله ارتباطات باشد با هم وصل شده است.
او همچنین خاطرنشان کرد: در حال حاضر این جامعه زندگی معمولی خودش را میخواهد و آن زندگی هم کاملا از زندگی معمولی که حاکمیت و اندیشههای دوران اولیه انقلاب معرفی میکنند متفاوت است و مثل گذشتهها خیلی هم منتظر نمیماند که ببیند که آیا کسی به او اجازه میدهد یا نمیدهد. این نسل موسیقی خودشان را گوش میکنند، فیلم خودشان را میبینند، ادبیات خودشان را میخوانند، ارتباطات و نیازمندیهای خودشان را دارند و ما و افرادی نظیر عبدالله نوری، موسوی لاری و مابقی نظرات آنها را درک نمیکنیم که بخواهیم برای آنها برنامهریزی داشته باشیم.
ابطحی درباره اینکه اپوزیسیون تا چه اندازه جدی قلمداد میشود و اینکه آنها میتوانند خواستههای نسل z را درک کنند، یادآور شد: همچنان معتقدم که یکی از بزرگترین شانسهای جمهوری اسلامی وجود این اپوزیسیون است. اینها برای اتفاقاتی که در داخل کشور افتاد ارزشی قائل نشدند و آن را به یک سیاستبازی که مورد قبول خودشان هم نیست تبدیل کردند، تاثیرگذاری منفی این اپوزیسیون در یأس و سرخوردگی جامعه بیشتر از سرکوبهای مستقیم بود.
بیشتر بخوانید:
۲۱۲۱۷