از قدیم مرسوم بوده که در مناطق مختلف دنیا برای حل مشکلانت و بحرانها فقط کافی است تا نیروهای موثر و کارآمد منطقه ای با هم توافق کنند تا در چنین فضایی آتش بحرانها و کشمکش ها فرو ریزد و مشکلات به حداقل برسد.
مناقشه ایران و عربستان از چنین قاعده ای پیروی می کند چرا که این دو کشور موثر از دوران نظام دوقطبی از پایه های مهم رقابت و درگیری در خاورمیانه بحساب می آمدند و با چنین سابقه ای به نظر می رسد در شرایط فعلی هم حل اختلافات این دو کشور بتواند شاه کلید بسیاری از مشکلات موجود باشد.
چندین دوره مذاکرات مستمر در بغداد و ورود چین به مناقشه ایران و عربستان به اهمیت این موضوع افزوده و از طرف دیگر برخی تغییرات در شطرنج تحولات جهانی،دو طرف را به نقطه همگرایی کشانده است.
با توجه به تغییرات اخیر نظام بین الملل از موضوع جنگ اوکراین، توسعه ناتو و نزاع علنی بین چین و آمریکا و اعمال تحریم های اروپا و درگیر شدن برخی کشورهای منطقه در این تحولات تا ورود جدی پکن به منطقه خاورمیانه و سرمایه گذاریهای بلند مدت آن و علاقه آن کشور به نقش آفرینی موثر برای معادلات جهان آینده همه از نکاتی است که دست به هم داده تا نقش بازیگران منطقه ای و بین المللی کمی دچار تغییر و تحول شود و لذا در چنین فضایی جهانیان با متغیرهای جدید و بدیع روبرو هستند.
نوگرایی در رویکردهای عربستان در کنار تغییرات سیاسی و اجتماعی و برخی نمادهای مدرن در هیئت حاکمه و تلاش نسل جوان در فرصت سازی برای نوسازی این کشور سنتی با وجود رقابت های درونی خاندان سعودی همه از واقعیت های فعلی این کشور است. البته به این نکات باید علاقه سران ریاض به حفط جایگاه خود در میان کشورهای عربی و کنترل بقیه کشورها و استفاده از برخی قابلیت ها مالی و تجاری و نفتی هم اشاره کرد که دامنه این تغییرات را شتابان کرده است.
از سوی دیگر ایران نیز با اعلام سیاست توسعه روابط با همسایگان و تاکید بر قابلیت های منطقه ای و تمرکز بر ارتقای روابط با کشورهای همجوار و نداشتن چشم داشت لازم به مذاکرات با کشور های غربی برای احیای برجام، در تلاش است ضمن ارائه یک رویکرد مناسب برای آینده، نشان دهد که برای غلبه بر مشکلات خود به راهکارهای جدیدی می اندیشد و لذا بهره گیری از رویکرد کلان نگاه به شرق شاید بتواند در شرایط فعلی نسخه راهگشایی برای برخی تنگناها و تحریم ها باشد.
در چنین فضایی به نظر می رسد تداوم کشاکش های بین المللی همانند بحران اوکراین یا تایوان و نزاع های آمریکا و چین در حوزه های مهم انرژی، مسائل مالی و تجاری و احتمال تشدید برخی بحران ها در ماههای آینده سبب شود تا سران پکن چشم اندازی برای آینده ترسیم کنند که در آن بازیگران بین المللی و منطقه ای حتی با تضاد منافع بتوانند به نقش آفرینی بپردازند و نکته مهمتر اینکه نتایج این بازی هم برد – برد طراحی شده است.
ورود یک قدرت بین المللی مانند چین به رقابت های منطقه ای ( روابط ایران و عربستان) را باید به فال نیک گرفت چراکه این موضوع می تواند به ارتقای ضریب تاثیرگذاری طرفین در بحرانهای منطقه ای، اهمیت یافتن منافع کشورهای حاضر در این توافق و افزایش قدرت چانه زنی طرفین بیانجامد و شاید بتوان چشم اندازی نو از ترتیبات منطقه ای برای آینده ترسیم نمود.