اگر تصویری شفاف از آینده برای مسافر یا مسافران جاده کوشش و تلاش ایجاد نشود انگیزه قوی برای قدم برداشتن در مسیر یا مقابله با مشکلات و موانع به وجود نمی آید.
اگر جمال یار مقصد واضح و روشن شود خارهای مغیلان را نیز می توان به خوشی تحمل کرد، اما اگر رسیدن به مقصود چندان قطعی نباشد یا چشم اندازی روشن از آن ترسیم نشود آن وقت کوچک ترین بهانه ها نیز می توانند حرکت را متوقف سازند.
راز پیروزی انقلاب اسلامی ایران همین بود که امام خمینی با قاطعیت و صراحت سقوط رژیم طاغوت را هدف گرفته بودند و هوشمندانه از طرح مسایل حاشیه ای و فرعی جلوگیری می کرد تا همه را در یک مسیر و یک جهت قرار دهد و از تردید و پراکندگی بازدارد.
پس از پیروزی انقلاب که زمینه برای توجه جهانی به قدرت ایران فراهم شده بود و آزادگان و مجاهدان در کشورهای مختلف به این پیروزی درخشان دلگرم شده بودند امام خمینی چشم اندازی گسترده تر و بزرگتر پیش روی همگان گشود و موضوع فلسطین را که قبل از انقلاب نیز جدی بود – اما به صورت ضمنی مطرح می شد – به مهمترین هدف و مسأله جهان اسلام تبدیل کرد.
موفقیت امام این بود که اولا هدف را بسیار واضح و شفاف معین کرد و از قدس به عنوان نقطه کانونی مبارزات سخن گفت و ثانیا اجماع گسترده و توافق عمومی بر سر آن ایجاد کرد.
بر خلاف برخی کوته بینان و ساده انگارانی که به جای فهم دقیق از تقابل با استکبار جهانی و درک عمیق از توطئه دشمن سرگرم اختلافات تاریخی شیعه و سنی یا فاصله جغرافیایی ایران و فلسطین می شوند، امام خمینی نوک پیکان وحدت مسلمین و آزادگان جهان را تحقق آینده ای درخشان از نماز جماعت در قدس دانست.
در چنین دیدگاهی “قدس” دیگر یک هدف سیاسی یا نقطه نظامی نیست بلکه تعریفی از برنامه اجتماعی و عمومی حرکت به سوی آینده ای است که به دلگرمی “نراه قریبا” نقشه ای اعتقادی و معرفتی را تشریح می کند.
در این باور “قدس” نه تنها قبله اول مسلمین بلکه مقصد پایانی همه آزادگان جهان است که زباله دان بارزترین جلوه مجسم شیطان یعنی صهیونیسم خواهد بود.
این گونه بود که امام خمینی با هدف گذاری قدس به عنوان مقصد این حرکت جهانی مسیری شفاف برای مبارزه امروز و چشم اندازی روشن برای پیروزی فردا ترسیم کردند.
* منتشر شده در روزنامه خراسان