واقعینما بودن را نمیشود مسلما به حساب برتر بودن گذاشت. اما این تفاوت شگرف، سؤالهایی را در ذهن ایجاد میکند. در این زمینه من کارشناس نیستم و الان که در حال نوشتن این سطور هستم، منبع خوبی برای مطالعه ندارم، اما در ذهن، در مورد چرایی این امر، مواردی را میتوانم بپرورانم و با شما در میان بگذارم:
- جبر تکنیکی و ابزاری
- عامل فلسفی: روحانی بودن تمدن ما و تاکید آن بر یک دنیای دیگر به جای دنیای حی و حاضر.
- مذهبی که میانهای با فردپرستی و یا برجسته کردن تک تک مردم نداشت
- حاکمانی که در پی در دست گرفتن قدرت، همواره در پی نابود کردن یادگارهای تمدن قبلی بودند و همین امر هنرمندان را محافظهکار یا بیانگیزه در ایجاد آثار میکرد و به آنها یاد میداد که چطور اثر هنری ایجاد کنند که کمتر دستخوش نابودی شود.
از این مطلب که بگذریم، میرسیم به کار جالبی که یک هنرمند جوان ایتالیایی کرده است، او با استفاده از مجسمههای فرمانرویان رومی، مجسمههای بسیار واقعینما یا هایپررئال از آنها ایجاد کرده است. حالا به یاری کار او ما میتوانیم زیرکی و قدرتطلبی و بیباکی سزار، جنون نرون یا جاهطلبیهای ناکام آگوستوس را بیشتر درک کنیم. در اینجا عکسهایی از این کار جالب را با هم مرور میکنیم:
سزار:
آگوستوس:
نرون: