دکتر «جان لوبی»، سرپرست این مطالعه، می گوید: «این یافته باز هم به ما نشان می دهد که افسردگی یک اختلال مزمن است که ممکن است دوباره در فرد عود کند. اما جنبه مثبت این یافته این است که اگر بتوان افسردگی را به سرعت تشخیص داد، می توان آن را به شکل موثرتری درمان کرد. در واقع به این ترتیب میتوان از احتمال مزمن بودن و بازگشت مجدد افسردگی کاست».
این مطالعه بر روی ۲۴۶ کودک سه تا پنج ساله به انجام رسید و تیم تحقیق به ارزیابی کودکان از نظر افسردگی و نیز سایر اختلالات روانپزشکی پرداختند.
این مطالعه که شش سال به طول انجامید، شامل ۶ ارزیابی سالیانه و نیز ۴ ارزیابی شش ماهه بود. در این ارزیابی ها از والدین خردسالان سئوالاتی در مورد غم، زودرنجی، خواب، اشتها و نیز میزان لذت خردسال از بازی و فعالیت های تفریحی پرسیده شد.
همچنین ارزیابی نوع تعامل میان والدین و کودکان نیز بخشی از این ارزیابی بود. هدف از این ارزیابی، تعیین دلیل وجود علایم افسردگی در کودکان و ارتباط آن با نوع رابطه آنها با والدین شان بود.
در ابتدای این تحقیق مشخص شد که ۷۴ نفر از کودکان دچار افسردگی هستند. شش سال بعد نیز مشخص شد ۷۹ نفر از این کودکان بر اساس معیارهای علمی موجود دارای افسردگی بالینی هستند که نیمی از همان ۷۴ کودکی که در ابتدای مطالعه دچار افسردگی بودند در میان آنها حضور داشتند. همچنین ۲۴ درصد از ۱۷۲ کودکی که در ابتدا افسرده نبودند نیز پس از شش سال دچار افسردگی شدند.
در این مطالعه مشخص شد کودکانی که مادر آنها دچار افسردگی بود، بیشتر در احتمال بروز افسردگی قرار داشتند. همچنین احتمال افسرده شدن در کودکانی که دچار اختلال رفتاری بودند بیشتر بود. جالب اینجا است که حمایت درست مادران از کودکانی که اختلال افسردگی داشتند موجب کاهش این احتمال می شد.
به طور کلی این مطالعه به این نتیجه رسید که احتمال ابتلا به افسردگی در خردسالانی که دچار مشکلات رواشناختی بودند در بزرگسالی به مراتب بیشتر بود.